شناخت ویژگی های دانش آموزان

 

شناخت ویژگی های دانش آموزان

مقدمه

شناخت ویژگی های کودکان، نوجوانان و جوانان و تفاوت آنان در سنین مختلف رشد و دوره های مختلف تحصیلی، مهم ترین وظیفه و نقشی است که صاحب نظران تعلیم و تربیت از معلمان و سایر کارکنان مدارس و در موارد زیادی از خانواده ها انتظار دارند؛ زیرا دانش آموزان محور اصلی تعلیم و تربیت هستند و عناصر و ارکان دیگر آموزش و پرورش در خدمت رشد و تربیت آنان می باشند....

شناخت ویژگی های کودکان، نوجوانان و جوانان و تفاوت آنان در سنین مختلف رشد و دوره های مختلف تحصیلی، مهم ترین وظیفه و نقشی است که صاحب نظران تعلیم و تربیت از معلمان و سایر کارکنان مدارس و در موارد زیادی از خانواده ها انتظار دارند؛ زیرا دانش آموزان محور اصلی تعلیم و تربیت هستند و عناصر و ارکان دیگر آموزش و پرورش در خدمت رشد و تربیت آنان می باشند. از این رو ضرورت دارد والدین و کارکنان مدارس از طریق به کار بردن روش ها و فنون و ابزار مختلف به شناخت ویژگی های جسمی، عاطفی، روانی، اخلاقی و اجتماعی هر یک از کودکان و نوجوانان و جوانان آشنایی کامل پیدا کنند.

متخصصان تعلیم و تربیت براساس مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و یافته های علمی و پژوهشی برای دانش آموزان هر یک از دوره های تحصیلی ویژگی هایی را ذکر کرده اند که نظر به اهمیت آگاهی پدران و مادران به اهم آن ها در هر دوره به شرح زیر اشاره می کنیم. (صافی، ۱۳۸۵: صص۳۵ و ۴۳ و ۶۱و ۹۱)

 

داشتن یک ارتباط صحیح با دانش آموزان در کلاس مستلزم آشنا شدن با ویژگی‌های عمده رفتاری آنهاست. در واقع داشتن تعاملی مناسب با دانش آموزان در گروه شناختی صحیح و البته نه همه جانبه از افراد است، چرا که هیچگاه نمی‌توان یک انسان را از تمامی جوانب شناخت وقتی شناخت کلی از شاگردان پیدا کردیم قادر خواهیم بود سازگاری مناسبی با آنها پیدا کنیم.

تفاوت‌های روانی و جسمانی دانش آموزان

در یک کلاس که دانش آموزان دارای مشترکاتی از قبیل سن ، جنس ، زبان ، جامعه و ... تفاوت‌های زیادی هم با یکدیگر دارند. این تفاوت‌ها در سه نوع از شاگردان جلب توجه می‌کند. و البته منظور از تفاوت‌ها همان تفاوت‌های روانی و جسمانی است.

گروه اول

در بین شاگردان یک کلاس عده‌ای هستند که باصطلاح افراد بدون دردسر نامیده می‌شوند. که درس خوان و وقت‌شناس و بی‌آزار هستند، دوستان معدود و مانند خودشان دارند، سر بزیرند و حتی چندان سوال نمی‌پرسند اما تکالیف‌شان را انجام می‌دهند. برای امتحان دلشوره زیادی دارند و هیچ رقابت قابل ملاحظه‌ای بین آنها دیده نمی‌شود. در هیچ گروهی عضو نمی‌شوند، چون فکر می‌کنند چیزی برای عرضه ندارند. آنها اوقات فراغت را درس می‌خوانند تا عقب ماندگی که رغم خود دارند، جبران کنند.

 

 

گروه دوم

عده دوم افرادی هستند بسیار پر جنب و جوش و کمی هم خودخواه و خود مرکزبین ، هنگام ورود به کلاس سر و صدا راه می‌اندازند. تا معلم آماده درس گفتن بشود و یک دور کتابشان را دید می‌زنند و در طول درس معلم را یاری می‌دهند تا نشان دهند که پیش از او مطالعه کرده‌اند. نمرات متوسط است، اما هوشیار و زیرک هستند. غیر از کتاب‌های مدرسه به خواندن جملات و داستان‌ها علاقه نشان می‌دهند.

آنها به نمرات شاگردان آرام و درس خواندن حسادت می‌کنند و البته به نوعی معتقدند که آنها درس نمی‌خوانند بلکه همه چیز را حفظ می‌کنند. به نظر افراد این گروه سواد داشتن فقط حفظ کردن مطالب کتاب‌های درسی نیست. این افراد اهل ریسک کردن هستند. دوستان بسیار زیادی دارند چرا که جسور و سر زبان‌دار هستند و بچه‌ها چنین افرادی را دوست دارند. آنها حتی ممکن است برای جذب دوستان بیشتر سر جلسه امتحان افراد ضعیف را بوسیله تقلب یاری دهند.

آنها دوست دارند نماینده کلاس بشوند، به هر بهانه‌ای وارد دفتر مدرسه می‌شوند‌، تخته را قبل از معلم پاک کرده و در ردیف‌های اول می‌نشیند. گاهگاهی به تقلید از بزرگترها اخبار هم گوش می کنند. آنها همیشه از لحاظ سر و وضع آراسته ، تمیز و مرتب هستند. در گروه‌های نمایشی و سرود شرکت می‌کنند و دوست دارند قبل از همه انشائشان را بخوانند. حتی موقع معمولی صحبت کردن هم صدایشان بلند است. تعداد این افراد در کلاس زیاد نیست.

گروه سوم

عده سوم درست برخلاف عده اول می‌باشند. بنابراین ترجیحا آنها را افراد پر دردسر می‌نامیم. ردیف‌های آخر کلاس با چنین افرادی آشناست. آنها دوستان بخصوصی دارند، دوستانی که برخلاف مقررات مدرسه لباس می‌پوشند و وضع و ظاهر خود را درست می‌کنند. ظاهرا کلاس درس ، معلم و نمره برای این افراد اهمیتی ندارد. آنها موضع قدرت خود را جای دیگری یافته‌اند. درس خواندن آنها اجباری است که از سوی والدین و شاید هم اجتماع بر آنها تحمیل شده است. مردود شدن و تجدید شدن نه تنها برای آنها سهمناک نیست، بلکه خیلی عادی می‌نماید.

آنها به عنوان افرادی ناهنجار شناخته می‌شوند و این ، رفته رفته برای خود آنان نیز قابل قبول می‌شود. بنابراین به پرخاشگری و آزار و اذیت همکلاسی‌ها و هم مدرسه‌ای‌های خود می‌پردازند و به این ترتیب همیشه عده‌ای از آنها شاکی می‌باشند. با این حساب ترک تحصیل ، فرار از مدرسه ، گرایش به گروه‌های نامناسب ، بی بند و باری و... در بین این افراد به وفور یافت می‌شود.

تفاوت‌های فردی در قالب تفاوت‌های جسمانی دانش آموزان

*قدرت تکلم: قدرت تکلم در همه افراد یکسان نیست. بعضی از افراد از لکنت زبان ، بعضی از صدای گرفته و تودماغی ، بعضی از تندگویی و بعضی از کند تلفظ کردن رنج می‌برند. عده‌ای هم هستند که صدای رسا و گیرایی دارند، تلفظ کلمات را بطور صحیحی انجام می‌دهند. اما در هر صورت ، همه به نحو یکسانی در کلاس سهیم هستند.

یک فرد که صدای خوبی ندارد، یا موقع خواندن دچار مشکل می‌شود، نباید محکوم به سکوت شود، و معلم نباید در این مورد تبعیض قاتل شود. اگر صدای یک فرد دلنشین و زیباست، نحوه تلفظ کسی که کلمات را می‌جود و تندتند بیان می‌کند، نیاز به اصلاح دارد. معلم علاوه بر تشویق شاگردان در مورد تلفظ صحیح و فن بیان ، باید از مسخره شدن شاگردان مشکل‌دار توسط سایرین جلوگیری کند.

 

*ضعف بینایی: این ضعف عموما بین افراد شایع است و گاه به علت بی‌تفاوتی والدین ، بسیاری اوقات ناراحتی‌هایی مانند تنبلی چشم ، ضعف دوربینی ، نزدیک بینی ، آستیگماتیسم ، انحراف چشم و ... را باعث می‌شود. اما یک معلم باید با تیزبینی افراد مشکل‌دار را تشخیص داده و موارد لازم را به خانواده‌ها هشدار دهد.

*مشکل شنوایی: این نوع ضعف معمولا دیرتر از ضعف چشم احساس می‌شود. غالبا فردی که مشکل شنوایی دارد، تصور می‌کند اطرافیان آرام صحبت می‌کنند. این عامل به خاطر خجالتی که شاگرد از معلم دارد، به راحتی بیان نمی‌شود. و به آسانی قابل تشخیص نیست. ولی می‌توان با دقت در املا نویسی و محاوره با او به این مشکل پی‌برد و مراتب درمان را پی‌گیری کرد.

*تفاوت در قوای جسمانی: در یک کلاس همواره افراد بلند قد و قوی بنیه احساس قدرت می‌کنند. آنها همکلاسی‌های کوتاه قد و ضعیف خود را تحقیر می‌کنند و به زور در هر کجا که دوست دارند می‌نشینند. به این ترتیب دانش‌آموزانی که جثه ضعیفی دارند و نمی‌توانند با آنها مقابله کنند، به آخر کلاس رانده می‌شوند. معلم در این مورد باید برخورد منطقی و صحیحی داشته باشد. اول باید به همه اطمینان بدهد که ردیف اول و آخر کلاس در صورتی که آنها دانش آموزان ساعی و خوبی باشند، تفاوتی با هم ندارند. و بعد باید آنها را با ردیف کردن و نشان دادن تفاوت‌های قدشان برای جایگزین شدن در جای خود متقاعد کند. البته در صورتی که یک فرد بلند و یک فرد کوتاه قد دوست باشند ، جدا کردن آنها تاثیر عاطفی بدی ، روی آنها می‌گذارد.

*چپ دست بودن: موضوعی که متاسفانه چندان اهمیت به آن داده نشده است، چپ دست بودن عده‌ای از افراد است. تمام امکانات موجود در کشورها برای افراد راست دست تدارک دیده شده است. در یک کلاس درس ، معلم باید تعداد چپ دست‌ها را شناسایی کرده و صندلی مناسب برای این افراد سفارش دهد تا آنها نیز با مشکل مواجه نشوند.

 

ویژگی های دانش آموزان پیش دبستانی

۱) کودکان پرجنب و جوش و فعال هستند و زود خسته می شوند.

۲) به مرحله هوش عملی نزدیک می شوند.

۳) تا اندازه ای خودخواه و خودمدار هستند.

۴) دقت و تمرکز آنان محدود است.

۵) کنجکاو و جستجوگر هستند.

۶) شوق به یادگیری منظم به تدریج در آنان پدید می آید و بیشتر در ضمن عمل فرا می گیرند.

۷) به صحبت نیازمندند.

۸) بازی های با قاعده را به تدریج می پسندند و به بازی علاقه مند هستند.

۹) رغبت های ثابتی ندارند.

۱۰) هماهنگی های چشم و دست به تدریج آغاز می شود و به حرکات نمایشی علاقه مندند.

 

 

 

 

ویژگی های دانش آموزان دبستانی

۱) هماهنگی چشم و دست کامل می شود.

۲) سرعت رشد دختران در این دوره از پسران بیشتر می شود و در پایان این دوره علایم بلوغ در دختران به تدریج ظاهر می گردد.

۳) خودمیان بینی یا خودمداری کودک تعدیل می شود.

۴) به یادگیری علاقه زیاد دارد و به مرحله تفکر محسوس می رسد.

۵) به حرف زدن علاقه وافر دارد و دارای حافظه نیرومندی است.

۶) قدرت درک مشکلات پیرامون خود را پیدا می کند و کنجکاوی وی جهت دار و هدف دار می شود.

۷) به رفاقت با کودکان دیگر و همسالان علاقه مند است.

۸) کم کم آرامش و ثبات عاطفی پیدا می کند.

۹) احساس مالکیت در او قوی می شود.

۱۰) قواعد را درک می کند و رعایت قاعده را در کارها لازم می داند و بزرگسالانی را که در نظر او ارزشمند هستند الگو قرار می دهد.

ویژگی های دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی

گروه سنی شاغل به تحصیل در دوره راهنمایی تحصیلی را بیشتر نوجوانان یازده تا سیزده ساله تشکیل می دهند.

ویژگی های دانش موزان در این دوره از نظر بدنی، شناختی، اخلاقی، اعتقادی، عاطفی و اجتماعی عبارت است از:

۱) سریع تر شدن آهنگ رشد جسمی و تغییر در تناسب و تعادل بدن.

۲) گذر در مرحله تفکر انضمامی و ورود به مرحله تفکر انتزاعی.

۳) بلوغ جنسی و ظهور علایم جسمی و روانی آن به دلیل فعال شدن غدد هیپوفیز، فوق کلیوی و گنادها، صفات اولیه جنسی و رشد صفات ثانویه جنسی.

۴) ارزیابی مجدد هر چیز و گام برداشتن در جهت تشخص طلبی اخلاقی و طرح سؤال های مذهبی.

۵) فعال و پویا شدن عواطف و ناپایداری آن.

۶) تکیه بر افتخارجویی.

۷) پرخاشگر شدن و تا حدی رفتار گستاخانه داشتن.

۸) به گروه گرایی اهمیت دادن و در جستجوی احراز هویت و استقلال جویی برآمدن.

۹) شکوفا شدن تدریجی استعدادهای عمومی.

10)محبت دیدن و تمایل به محبت کردن.

 

ویژگی های دانش آموزان دوره متوسطه و پیش دانشگاهی

اهم ویژگی های دانش آموزان دوره متوسطه عبارت است از:

۱) رسیدن به بلوغ جنسی و بلوغ شرعی.

۲) بروز بخش اعظمی از استعدادهای اختصاصی به دنبال استعدادهای عمومی.

۳) رشد سریع قوای جسمانی و نیرومندی کم سابقه.

۴) تفکر درباره مسایل جدی زندگی نظیر انتخاب رشته، انتخاب شغل، انتخاب همسر و نگرانی نسبت به این مسایل.

۵) رشد کامل هوش و رسیدن قدرت یادگیری به حد اعلای خود.

۶) پایان یافتن وابستگی شدید به والدین و تمایل به رهایی تدریجی از وابستگی و داشتن استقلال فردی و آزادی.

۷) تمایل به آراستن ظاهر خود و طلب توجه دیگران.

۸) ورود به تفکر انتزاعی و گسترده شدن توانایی های فکری و ذهنی.

۹) وجود تفاوت بین پسران و دختران از لحاظ زمان بلوغ جنسی، شرعی و غیره.

۱۰) شدت یافتن رفاقت بین همسالان و تمایل به جنس مخالف.

۱۱) بیدار شدن و تشدید گرایش های اخلاقی و مذهبی.

۱۲) فزونی گرفتن الگوپذیری و همانندسازی.

۱۳) گرایش به امور سیاسی و مرام و مسلک.

۱۴) جهت دار شدن کنجکاوی نوجوان.

۱۵) دست یافتن به قواعد اجتماعی پایدار و احساس محدودیت نسبت به برخی از قواعد اجتماعی و خانواده.

۱۶) افزایش روحیه، ارزش گذاری به امور فرهنگی، هنری و علمی.

۱۷) احساس توانایی تأثیرگذاری و ایفای نقش های مفید اجتماعی و شرکت در زندگی گروهی.

۱۸) تمایل به سازگاری با محیط و کاهش ماجراجویی.

۱۹) گسترش آمال و آرزوها و شدت یافتن تخیلات و تجسمات.

20)پرداخت به قضاوت، سنجش و ارزیابی دوباره اشخاص، اشیا و پدیده ها و داشتن نوعی شک و تردید در باورها و اعتقادات برای دوباره سازی آن ها.

 

 

نکات مورد توجه والدین و معلمان و مربیان

۱) از ترتیب دادن مسابقاتی که انرژی زیادی می طلبد و موجب خستگی نوجوانان می شود پرهیز گردد.

۲) به تغذیه کودکان و نوجوانان و جوانان توجه شود و شرایط مساعدی از نظر فضای آموزشی و امکانات ورزشی برای آنان فراهم گردد.

۳) نوجوانان در دوره راهنمایی تحصیلی با معنا و مفهوم بلوغ آشنا شوند و این امر با روش صحیح به طور غیرمستقیم و به وسیله افرادی که حسن نیت دارند انجام گیرد.

۴) به سؤال های مذهبی و اخلاقی و اجتماعی نوجوانان پاسخ مناسب داده شود.

۵) در برنامه ریزی های خانه و مدرسه و مقررات آن، با نوجوانان و جوانان مشورت شود و در امور خانه و مدرسه از نظر آنان استفاده شود.

۶) از تحقیر آنان و تنبیه بدنی خودداری شود.

۷) در انتخاب دوست و فعالیت های اجتماعی به آنان کمک شود و راه های برقراری ارتباط مؤثر با دیگران آموخته شود.

۸) با تلطیف تمایلات نوجوانان و به کارگیری استعدادهای سرشار آنان، تکیه بر افتخارجویی و توجه به تشخص طلبی، زمینه برای رشد عاطفی آنان فراهم شود.

۹) در ارتباط با خالق هستی و انجام امور مذهبی از راهکارهای مناسب استفاده شود و خداجویی و کمال طلبی در آنان تقویت گردد.

۱۰) برای کاهش فشار انگیزه جنسی، لازم است اوقات فراغت آنان به نحو مطلوب پر شود.

11)در انتخاب مواد درسی، رشته تحصیلی و به تدریج انتخاب شغل و انتخاب همسر به آنان یاری و مساعدت لازم صورت گیرد.

آینده بحث

تفاوت‌های فردی ، اموری مهم هستند که نادیده گرفتن آنها نقصانی جبران ناپذیر در ساختار پرورشی و آموزشی مدارس ایجاد می‌کند. در ضمن معلم باید از نظر مالی تامین باشد تا با فراغ خاطر بتواند تمام وقت خود را صرف دانش آموز بکند. معلمی که شغل دوم دارد، هیچ گاه فرصتی برای مطالعه و جمع آوری مطالب جدید و ارائه به دانش آموزان نخواهد داشت. در هنگام معاینات قبل از ثبت نام دقت کافی مبذول داشته شود. معاینه نباید سرسری و بدون توجه صورت گیرد. بعد از فهمیدن مشکلات کودک نباید تسلیم خواهش پدر و مادر کودک مبنی بر ثبت نام کودک شده ، ابتدا باید اقدامات درمانی یا پیشگیری بر روی کودک انجام شود و بعد ثبت نام صورت گیرد.

 

بررسی مسائل درسی و افت تحصیلی ابتدایی

افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی ممکن است علت های مختلفی داشته باشد. مهمترین این علت ها عبارتند از:

۱) کند ذهنی که ممکن است عامل وراثتی یا عامل محیطی اثرگذاشته باشد.

۲) از دست دادن یکی از اقوام نزدیک

۳) مشکلات خانوادگی یا متشنج بودن خانواده

۴) نرسیدن ویتامین های کافی به بدن

۵) ایجاد آلودگی های صوتی در منزل یا مدرسه

۶) همنشینی با دوستانی که پایین تر از سطح خودش می باشد

۷) زندگی کردن با افراد غیر از خانواده خودش

۸) خستگی ناشی از رفت و آمد به مدرسه ۹ مزاحمت مداوم یکی از همکلاسی ها

۱۰) از بین بردن اعتماد به نفس و کوچک شمردن دوستان یا اولیای خود دانش آموز

۱۱) برخورد نامناسب اولیا مدرسه یا دانش آموز

نداشتن بیان شیوای معلم. در این میان سه عامل وراثتی یا محیطی، کمبود یکی از والدین و از بین بردن اعتماد به نفس تاثیر بیشتری در این مساله دارند که در ذیل آن ها را بررسی می کنیم:

 

 عامل وراثتی یا محیطی:

عامل وراثتی، ژنتیکی و خدادادی است اما عامل محیطی ناشی از مواردی مانند ضربه خوردن سر، تشنج کردن و سقوط از بلندی می باشد. در برخورد با این نوع دانش آموزان معلم ابتدایی می تواند کمک حال بچه باشد. عقب مانده ذهنی را معلم می تواند با رفتار خوبش جذب کلاس و درس کند، حتی با محبت کردن چون این دسته از دانش آموزان هم در خانواده و هم در مدرسه بی محبتی دیدند. تنها راه مدارا کردن با این دانش آموزان است با محبت کردن می توان ارتباط عاطفی معلم و دانش آموز را به وجود آورد آن موقع دانش آموز تمام و کمال به حرف معلم گوش می دهد. یکی دیگر از راه کارها این است که از آن ها به اندازه توانایی خودشان انتظار داشته باشیم.

مثلا اگر بهره هوشی دانش آموزی ۶۵ است نباید انتظار نمره ۱۸ ۱۷ را از او داشته باشیم. هر نمره ای که این دسته از دانش آموزان کسب می کنند اگر با تلاش گرفته شود، جای تقدیر دارد حتی اگر کم باشد. معلمان باید از دانش آموزان کند ذهن سوال هایی را بکنند که می دانند قادر به جواب دادن به آن هستند تا بدین گونه اعتماد به نفسشان بیشتر شود. برای اینکه یک دانش آموز کندذهن در کلاس موفق باشد معلم سه اقدام را باید انجام دهد.

ـ پذیرش دانش آموز

ـ محبت کردن

ـ تشویق کردن .

ممکن است یکی سوال کند که با این دانش آموز ناهنجار باید چگونه برخورد کرد در پاسخ می گوییم که اگر فرزند خودمان همین وضعیت را داشت چه کار می کردیم، باید فرض کنیم فرزند خودمان است و آنگونه با وی رفتار کنیم. به خاطر همین باید رفتار مادرانه بکنیم تا نتیجه اش را ببینیم. اینگونه دانش آموزان اگر در خانواده و مدرسه محبت نبینند گرفتار محبت های کاذب می شوند و آن موقع کار سخت و دشوار می گردد.

 

از دست دادن یکی از والدین:

این عامل ضربه بزرگی برای دانش آموز است. اگر دانش آموز پدر نداشته باشد تمام رفتارها و حرکات پدر را الگو قرار می دهد و یا از نظر عاطفی چون پدر کمتر در منزل حضور پیدا می کند، بچه ها تشنه پدران هستند. اگر این نعمت را خدا یک دفعه از فردی بگیرد خلاء روانی به وجود می آید، بچه همیشه به دنبال گمشده اش می باشد ولی هرگز پیدا نمی کند. اگر گمشده فرزند مادر باشد، کار بدتر می شود چون مادر مدیر خانه و نظم دهنده به امورات منزل می باشد. از همه مهمتر از نظر تربیتی پوششی و خوراک و... مادر مسوول است و اگر مادر نباشد در یادگیری اختلال عمیق به وجود می آید.

 

اعتماد به نفس :

دیگر از مواردی که لازم به توضیح است اعتماد به نفس است. اگر معلمی به دانش آموز ضعیف مدام بگوید تو می دانی تو بهترین هستی، از چشم هایت مشخص است که تصمیم گرفتی درس بخوانی، دانش آموز مسیر خود را عوض می کند و شاید در آینده درس خوان تر از دیگران باشد. معلم در برابر دانش آموز که درسش ضعیف است باید تمام ترفندهایی که به ذهنش می رسد را به کار بندد مثلا او را تشویق زبانی کند یا به او جایزه دهد و یا حتی با جواب دادن کمترین پاسخ سر را به معنی رضایت تکان داده تا دانش آموز تشویق شود. همچنین می تواند با مسوولیت دادن به او مثلا انتخابش به عنوان نماینده کلاس یا بهداشت یا سرگروه درسی و تکالیفی یا به عللی به دفتر فرستادن، اعتماد به نفس او را بیشتر کند تا شاید آن افت تحصیلی جبران شود.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد