معماری در آینده

مفهوم توسعه پایدار                                            

مفهوم « توسعه پایدار » به معنی ارایه به راه حل های درمقابل الگوهای سنتی کالبدی یا اجتماعی و اقتصادی توسعه می باشد که بتواند از بروز مسایلی همچون نابودی منابع طبیعی ، تخریب اکوسیستم ها ، آلودگی ، افزایش بی رویه جمعیت ، رواج بی عدالتی وپائین آمدن کیفیت زندگی انسان ها جلوگیری کند .

فصل Sustain از سال 1290 میلادی درزبان انگلیسی به کار گرفته شده واز ریشه لاتین Tenere , sob به معنی « نگهداشتن»  ویا « نگهداری کردن » است . لغت نامه آکسفورد مسابقه صفت sostenable را به حدود 1400 می رساند و آنرا به اشکال مختلف معنی می کند . اما تنها دراین چند دهه اخیر این واژه با معنای کنونی آن یعنی « آنچه که میتواند درآینده  تداوم یابد » یا « پایداری » کاربرد پیدا کرده است . ودرفارسی به « پایا » ، « دائم » ، « با ثبات » ، « باقی » ، « استوار » ، « با دوام » ، « جاویدان » و ..... ترجمه شده است . پایداری به معنای با دوام ، ماندنی واز همه متداول تر کلمه پایدارو پایداری است .

مفهوم پایداری در دهه 1970 رامی توان نتیجه رشد منطقی اگاهی تازه ای نسبت به مسایل جهانی  محیط زیست و توسعه دانست که به نوبه خود تحت تاثیر عواملی چون نهضت های زیست محیطی  دهه 60 ، انتشار کتاب هایی نظیر محدودیت های رشد و اولین کنفرانس سازمان ملل در مورد محیط زیست وتوسعه که درسال 1972 در استکهام برگزار شده بود .

تعریف توسعه پایدار

متاسفانه تاکنون تعریف جامعی از توسعه پایدار ارایه نشده است تعریفی که بیش ازهمه مورد استفاده قرارگرفته است تعریف کمیسیون براندتلند است : آن نوع توسعه ای که بتواند نیازهای کنونی را بدون از دست دادن توانایی های نسل های آینده درتامین نیازهایشان تامین کند « لیکن این تعریف ازسه جهت مورد انتقاد قرار گرفته است  . یکی از جهت « انسان محوری » بودن آن و دیگری به خاطر مشکل تعریف کردن نیازها وبالاخره ارایه راه حل های عملی واجرایی جهت تحقیق آن .

تعریف دیگری که توسط اتحادیه حفاظت محیط زیست درسال 1991 ارایه شده است : « بهبود کیفیت زندگی انسان در چارچوب  ظرفیت برد اکوسیستم های حامی » را مورد تاکید قرار داده است . شاید بتوان به تعریفی نسبتا ساده و فرایندگرا اکتفا کرد :

« توسعه پایدار آن نوع توسعه ای است که سلامت انسان ونظام های اکولوژیکی را در بلند مدت بهبود بخشد » .

اهداف توسعه پایدار :

هدف اصلی توسعه پایدار ، تامین نیازهای اساسی ، بهبود وارتقای سطح زندگی برای همه ، حفظ واراده بهتر اکوسیستم ها و آینده ای امن تر وسعادتمند تر ذکر شده است .

توسعه پایدار فرایندی  است که در ان سیاست های اقتصادی ، مالی ، تجاری ، انرژی ، کشاورزی ، صنعت وسایر سیاست ها به نحوی طراحی می شوند که منجر به توسعه ای شوند که از لحاظ اقتصادی ، اجتماعی ، اکولوژیکی پایدار باشد ومفهوم ان انجام سرمایه گذاری به قدر کافی درزمینه آموزش ، بهداشت ، جمعیت وانرژی است به طوری که بدهی اجتماعی برای نسل های آینده به وجود نیاید .

ودرنهایت میتوان گفت که توسعه پایدار یک مفهوم جامع دارد و به تمام جنبه های زندگی انسان مربوط می شود واجرای مدل های توسعه پایدار نیاز به تغییرات اساسی درسیاست های ملی وبین المللی دارد .

توسعه پایدار ومعماری :

در این جهان ،معماران نیز همسو باسایر دانشمندان درپی یافتن راهکارهای جدید برای تامین زندگی مطلوب انسان بوده اند . بدیهی است که زندگی ، کار ، تفریح ، استراحت ، و.... همه وهمه فعالیت هایی می باشند که در فضاهای طراحی شده توسط معماران صورت پذیرفته واز آنجا که نقاط ضعف وقوت یک ساختمان ، بر زیست بوم جهان تاثیر مستقیم خواهد داشت . وظیفه ای بس حساس در این خصوص بر عهده معماران می باشد . کاربرد مفاهیم پایداری در معماری مبحثی تازه را به نام « معماری پایدار » با « معماری اکولوژیکی  » یا « معماری سبز » ویا « معماری زیست محیطی  » با ز کرده است که همگی  اینها دارای مفهوم یکسانی هستند وبر معماری سازگاربا محیط زیست دلالت دارند .

پیشینه معماری پایدار

در گذشته اعتقاد بر این بود که تمام جهان هستی ازترکیب چهارعنصر ، آب ، خاک ، آتش و هوا به وجود آمده است با وجود اینکه امروزه مشخص شده که به وجود آمدن جهان روند بسیار پیچیده ای داشته ، ولی هنوز هم این چهار عنصر راه حل های مناسبی را برای این نگرش  وارتباط متقابل ساختمان و محیط اطراف فراهم می کند .

ریشه اصلی نهضت حفظ محیط زیست و معماری پایدار در قرن 19 برمی گردد . جان راسکین ، ویلیام موریس ، ریچارد لتابی از پیشگامان نهضت معماری پایدار محسوب می شوند . راسکین در کتاب « هفت چراغ معماری » خودمی گوید که برای دستیابی به رشد و پیشرفت می توان نظم ها رمونیک موجود درطبیعت را الگو قرار داد . موریس بازگشت به فضای سبز حومه شهر وخود کفایی  و احیای صنایع محلی را توصیه می کرد . لتابی دریکی از اعلامیه های بلیغ خود از معماران خواسته که قدر نظم و زیبایی طبیعت را بدانند .

همه این پیشگامان از واژه « طبیعت » استفاده کرده اند و امروز تنها نعمتی که می تواند به خوبی جانشین این واژه گردد . « معماری پایدار » است .

سال ها بعد معماران یگرمانند فرانک لوید رایت ، پیترآیزنمن ، .... عقاید این پیشگامان را ادامه وگسترش دادند .

شکوفایی جنبش معماری پایدار با وجود جنبشهای متر یالیستی نهضت مدرن ازبین نرفت ودراواخر قرن آمیزه جالبی از طراحی ساختمان را که به عنوان  بوم شناسی فنی ویا بوم شناسی سرد شناخته شد به وجود آورد . ساختمان های که براساس معماری پایدار طراحی شده اند ، برخلاف ساختمان های ثابت وقدیم ، انعطاف پذیر وتا حدی  سیال بودند ؛ به طوری که طبق گفته ریچارد راجزر ، ساختمان ها همانند پرندگان که در زمستان پرهای خود را پوش می دهند ، خود را با شرایط جدید زیستی وفق داده براساس آن سوخت وسازشان را تنظیم می کنند . بدین ترتیب این شکل حساس طراحی رابطه موفقی بین دنیای طبیعت و دنیای انسان ها برقرار کرده به نظرات راسکین موریس ولتابی تجسم عینی بخشیده است .

اصول معماری پایدار

پایداری بی هیچ واسطه ای  همان مسیری است که معماری بایستی در آینده نزدیک به آن دسترسی پیدا کند . این نوع معماری باید تداعی کننده احساس انسان ها نسبت به طبیعت باشد . دلایل زیادی مبتنی بر اینکه دیدگاه  بشر درجهت نحوه استفاده از منابع انرژی باید تغییر کند وجود دارد به همین دلیل اجرای ساختمان با تفکر ومبانی معماری سبز بسیار حائز اهمیت است . بایستی  کمی سبک تر بر روی زمین زندگی کنیم . زیرا عمق خاک  برداری وسایر دخل وتصرف هایی که در بستر طبیعی زمین برای ساخت وساز انجام می دهیم نه تنها بانیازمندی های ما دررابطه با فضاهای یک ساختمان مرتبط است بلکه برارگانیسم کلیه موجودات وگیاهان محیط زیست نیز تاثیر می گذارد .

ما نمی توانیم بیش از این نسبت به اثری که بر اکوسیستم محیط می گذاریم بی توجه باشیم . روشی که زندگی می کنیم وانتخابی که برای رفع نیازهایمان داریم ، اثر چشمگیری بر کیفیت زندگی افرادی  دارد که در آینده دنباله رو ما خواهند بود . اکنون زمانی رسیده است که مسئولیت شیوه زندگی وبه تبع آن فرم معماریمان را بپذیریم .

این که چگونه  خانه هایمان را طراحی و مصالح آنرا انتخاب کنیم ازمهمترین مسایلی است که آینده خانه سازیهایمان را تحت تاثیر قرار می دهد . بحث مصرف واستفاده در تمام  مراحل ساخت ساختمان مورد توجه است  وبایستی توجه شود که چه مقدار انرژی چه در حین ساخت بنا وچه پس از ساخته شدن  بنابرای گرمایش ، سرمایش و ... به صورت ماده ومصالح در ساختمان مصرف شده ومی شود . مصرف انرژی به دلیل آلودگی تولید گاز وغیره اثر مستقیم برکیفیت محیط زیست دارد .

مصرف سوخت های فسیلی برای تامین انرژی ، از زیبایی طبیعت می کاهد منابع را به سرعت کاهش می دهد و اکوسیستم راازتقارن طبیعی خود خارج می سازد . پس مصالح انتخاب شده برای حفظ انرژی در ساختمان بسیار مهم است .

معماری سبز در شش سال اخیر موفقیت هایی  قابل ملاحظه داشته است این موفقیت ها شامل اشاعه تکنیک های ساختاری جدید و فروش مصالح متناسب با تفکر معماری سبز است . به طور کلی  معماری سبز بر مبنای چهار اصل استوار است . 1- از انرژی آب ،باد و سایر منابع طبیعی حفاظت کنیم . 2- سلامت محیط زیستمان را تامین کنیم 3- اقتصاد را درکشور رشد دهیم و 4- کیفیت بالایی از زندگی  برای شهروندان  ارایه دهیم .

ما در اینجا تنها به علل و بررسی در خصوص معماری پایدار راهکارهای زیادی  نیز ارایه شده است  . معماری  پایدار از دو دیدگاه زیر خواهیم پرداخت :

1-    دیدگاه کلی در ورزاناهارت  که خود نیز در ساختمان های سبز ساکن هستند .

2-    دیدگاه  بارندا وردبرت وال

برخی بناها دارای ویژگیها وخصوصیاتی هستند که آنها را در زمره بناهای پایدار قرار می دهد تعریف واصولی که از دیدگاه  کلی ورزاناهارت باید رعایت شود تا یک بنا به عنوان نمونه ای از یک معماری پایدا ر طبقه بندی شود عبارت است از :

1-    کوچک بیندیشید .

خانه های کوچک می توانند زیبا و دنج وگرم باشند درحالی که خانه های بزرگ مقدار بسیار زیادی انرژی وگرما را تلف می کنند و به اجبار بایستی از سوخت های فسیلی برای گرم کردن آن استفاده شود ودر نهایت آلودگی ناشی ازمصرف سوخت های فسیلی  که به هوا وارد می شود معضلات و تخریب های زیست محیطی رانیز به دنبال دارد همچنین خانه های  بزرگ مصالح زیادی را مصرف می کنند که نتایج واثرات  سوء خاص خود را بر محیط زیست دارند .

یک خانه  باید دراندازه وسایزی طراحی شود که مورد نیاز و مصرف ساکنین آن باشد این خانه با طراحی  بسیار دقیق ودیدگاهی  طبیعت گرایانه  نیازهای یک خانواده را متناسب با قرن 21 بر آورده  خواهد ساخت .

2-    گرمایش ساختمان با آفتاب

هیچ چیز برای  سلامتی جسم و ذهن انسان موثرتر از استفاده از گرما ونور خورشید نیست . در طراحی گرچه تعبیه وجانمایی مناسب بازشوها  وسطح نورگیر به نظر کمی مشکل می رسد اما در عمل نتیجه طراحی صحیح آن بسیار رضایت بخش می باشد  یک طراحی خوب برای استفاده از نور در خانه ، به گونه ای است که علاوه بر این که گرمای  لازم رابرای فضای داخلی تامین کند نور کافی  را نیز وارد اتاق نماید . تنها این در صورت زمانی که خورشید غروب می کند گرمای  جذب شده دراتاق باقی می ماند وبه فضای داخلی پس داده می شود  و آنرا گرم می نماید . دراین رابطه دقیقا  مصالح خاصی می تواند انرژی  را جذب ودر خود حفظ نموده سپس در زمان مناسب آن را به فضا بر گرداند . آنچه  دراین ذخیره سازی مهم است عایق بندی  مناسب درساختمان است که میتوان ازسنگ های آتشفشانی  فشرده برای این منظور استفاده بهینه کرد سنگهای آتش نشانی فشرده ( طبیعی ) گرما را در درون خود حفظ می نمایند ودر واقع نوعی  جاذب طبیعی محسوب می شوند . برای اجرای این عایق بندی  می توان آنرا از بیرون فضا  شروع کرد یا فقط از داخل فضا انجام داد . خانه های سنگی  که گرمای  زیادی از دست می دهند . بنابراین طراحی استفاده از نور خورشید برای این گونه  خانه هاالزامی است  بنابراین ملاحظه می شود  که استفاده صحیح ازمواد ومصالح در حفظ انرژی بسیار موثر است .

3-    راحتی و آسایش

همان طور که گفته شد یک طراحی  مناسب بر مبنای استفاده از انرژی طبیعی خورشید هم نور ، هم گرما وهم آسایش رابرای ساکنین  یک خانه تضمین می نماید از انرژی های طبیعی دیگری که می تواند در گرمایش و سرمایش فضا و باطبع آسایش انسان موثر باشد . استفاده از انرژی زمین است .

برای استفاده از این نوع انرژی می تواند به راحتی حدود شش فوق حفر کرده وارد عمق زمین شد در آن نقطه  خواهید دید که تغییرات حرارتی بیش از چند درجه نیست . اگرچه این درجه  حرارت حدود ( 55-50 فارنهایت ) ممکن است برای زندگی عادی سرد باشد ولی با این روش می توان حرارت خوبی را درفضای داخلی فراهم کرد . بنابراین  برای استفاده از انرژی گرمایی زمین باید زیر آن کاملا خالی ازهوا باشد ،  تا فضای گرم زمین را جذب کند ،درخانه های سنتی اقلیم سرد ایران نیز به همین دلیل خانه ها درعمق زمین  پی افکنده شده اند .  نور من فالستر بخشی ازگرمایش گنبدرا یشتاک در آلمان  را با استفاده از انرژی گرمایی زمین تامین کرده است .

4-    استفاده از انرژی های قابل باز یافت.

راه های بسیاری ازقبیل استفاده ازانرژی های  پاک مانند انرژی خورشید، انرژی باد ، انرژی آب ، ..... برای تولید برق والکتریسته وصرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی  وجود دارد .

اگر از انرژی پاک جهت تولید الکتریسته استفاده شود  باید دقت بیشتری  در طرز استفاده از برق تولید  شده به دلیل محدود  بودن آن اعمال کرد به عنوان مثال چنانچه نیروی برق ازمنابع طبیعی  یا توربین ها فراهم شود بایستی هزینه ابزاری راهم که به وسیله الکتریسته  کار می کنند  محاسبه نمود .

ویا به عنوان  مثال ماشین لباسشویی ازمقدار الکتریسته ای استفاده کند که مقدار هزینه آ ن کمتر از مبلغ پودر لباسشویی وهزینه  مصرف آب خواهد بود . لامپ های مهتابی ازجمله استانداردهایی هستند که کمترین الکتریسته را مصرف می کنند . در ساختمان ها بایستی ازوسایل حرارتی  ونوری که با وصل شدن  به پریز ومصرف برق کار می کند تا حد امکان اجتناب کرد .

در مصرف انرژی ها بایستی حداکثر صرفه جویی را اعمال نمود . تکنولوژی کنونی قادر است که نور را با کلیدهای نزدیک به درب باریموت کنترل  های نوری وهمچنین   صدا قابل کنترل کند . به عنوان مثال پیشنهاد می شود که در حمام  نورتحت کنترل  به درجات مختلف ودر نزدیک وان در دسترس حمام گیرنده باشد ویا سیمی که با ورود فرد ، چراغ وبا خروجش خاموش شود به کار گرفته شود .

نکته دیگرکه باید  بدان توجه شود تاثیر لامپ های مصرفی برمحیط زیست است که باید برای ارگانیسم گیاهان و موجودات زنده در محیط بی ضرر باشد .

5-    ذخیره کردن آب

6-    استفاده از مصالح بومی

طبیعت مصالح فوق العاده ای  دارد که برای ساختن بنا می توان از آن استفاده نمود . زیرا حمل ونقل این  مواد و مصالح  آسان تر است وبه پرداخت هزینه کمتری  نیز نیاز دارد . استفاده از این نوع مصالح حداقل ضررهای اقتصادی و زیست محیطی را دارا است ونکته توجه این است که بعضی ازمنابع طبیعی  مورد استفاده مانند درخت ونی و ..... قابل ترمیم ودوباره سازی  می باشند و برخی دیگر  نیز به وفور قابل دسترسی هستندمانند  سنگ وشن وماسه  که استفاده از آنها به دلیل زیبایی طبیعی که دارند  از یکنواختی  وتصنعی بودن بنا می کاهد وبه نوعی معماری را با طبیعت نزدیک وهمساز می کند .

در واقع استفاده از منابع طبیعی ای که با محیط اطراف کاملا درهماهنگی است آرامش را به فرد منتقل می کند .

از مصالح بسیار جذاب دیگر سنگ های صخره ای است که می تواند هم درعناصر تزئینی فضای فوق العاده ای رابا تداعی طبیعت وقدرت به انسان منتقل می کند . وهمین طور در سنگ فرش بیرون خانه از آن استفاده شود دیوارهای  سنگی می توانند مقدار زیادی از انرژی گرمایی را حفظ وذخیره کنند .

می توان با ترکیب روغن گیاهی  ومواد معدنی پوشش نازکی به دیوارها داد  تا رنگ های طبیعی از آن به چشم بخورد .

از دیگر  مصالح بومی و فراوان شن و ماسه است ماسه وشن  به صورت فشرده برای مصارفی در پی وسازه به کار برده می شود .

خشت از مصالح بومی  دیگر است . خشتی که 30-20% گل رس وماسه دارد برای اجرای پروژه  بسیار مناسب می باشد .

استفاده از خشت در بسیاری از قسمت های  ساختمان کاربرد درونی وبیرونی دارد خانه ای که کف اتاق آن از خشت پوشانده شود وبا رنگ خاکی رنگ زده شودبسیار زیباتر خواهد بود . می توان از خشت های خام و پخته برای کف پوش استفاده کرد که هم استحکام  و زیبایی دارد وهم موافق با طبیعت است کاه گل  از مصالح بومی دیگر است . استفاده از کاه گل علاوه بر پوشش  می تواند انتخابی  تزئینی باشد خصوصا که با رنگ های طبیعی قرمز ، سیاه وسفید بسیار جذاب وزیبا خواهد بود . یکی دیگراز مصالح قابل بهره برداری مکرر نی است که می توان برای دیوارها  از آن استفاده نمود که هم سرعت ساخت دیوار تسریع می شود و هم احساس  خوبی به بیننده منتقل می کند .

آخرین مصالح طبیعی چوب است که به آن اشاره می کنیم . چوب پر کاربرد ترین مصالح در ساختمان است  چوب ، برای قسمت هایی که طراحی تزئینی احتیاج دارد ، سقف ، درب وپنجره ، کف  وغیره  می تواند مورد استفاده قرار گیرد .

چوب به هرشکل چه پرداخت شده وچه به شکل طبیعی خود درساختمان زیبا و قابل استفاده خواهد بود .

7-    استفاده از مصالح طبیعی

شرایط تعویض هوا وتهویه ، درجه حرارت ، نفوذ صداهای خارجی و فضای کلی ، وغیره همه این شرایط ارتباط ما را با خانه مان  تحت تاثیر قرار می دهد بسیاری ا ز این فاکتورها ما را از نظر جسمی  وبسیاری از نظرروانی تحت تاثیر قرار می دهد . بهتر است از بسیاری از خطراتی که در خانه می تواند تهدید مان کند آگاه باشیم . کیفیت هوا در خانه از اهمیت زیادی برخوردار  است که با در نظر گرفتن آلودگی هوا باید هوای  داخل خانه تمیز و مطبوع و پاک باشد .

بنابراین برای داشتن بهترین  منظره ، سالم ترین فضا وراحت ترین مکان ، خانه ای ، با مصالح طبیعی  مانند چوب ، سنگ با مبو ، شیشه ،کاه گل ، خشت ،ماسه ، وقیرهای طبیعی ، نظیر کتان ، پشم وغیره که می توانند در قسمت های مختلف ساختمان  مورد استفاده قرار گیرند پیشنهاد می گردد .

این مصالح در کنار مسایل پر اهمیت دیگر مانند  هوای پاک ، عدم وجود آلودگی های صوتی و ...... می توانند برحس فرد در خانه تاثیر بگذارند صداهای مزاحم ، می توانند باعث تهدید سلامتی شما شوند . یک خانه شخصی  با رعایت  حریم خصوصی می تواند کمک بزرگی به آرامش روانی انسان نماید .

نور و رنگ از شرایط مهم اثر گذار  براحساس ما هستند . می خواهیم در خانه مان حال وهوای  مورد نیازمان را بسته به نوع  حالت روحی مان  باتغییر نور تجربه کنیم گاهی کم نوری  را نیاز داریم وگاهی به نور زیاد احتیاج داریم .

8-    حفظ جنگل های طبیعی

در طی سالها خانه سازی ، جنگل ها درختان زیادی  را از دست داده اند . گرچه درخت قابل تجدید وکاشت می باشد . اما این چرخه  نیاز به زمان طولانی دارد . بنابراین رعایت کردن زمان بهره برداری  از چوب جنگل ها واکوسیستم  این مناطق الزامی است .

9-    استفاده از مصالح قابل بازیافت .

استفاده ازمصالح ومواد به جای مانده ازخانه های  قدیمی خوشایند ،  اقتصادی ولذت بخش است اما درجامعه ما استفاده از این مصالح  کارایی چندانی ندارد .

ارزش مواد ومصالح ساختمانی  قابل تجدید به این دلیل است  که از خرید مجدد یک چیز مشابه اجتناب می شود .

10- با دوام  بسازید

از خصوصیات معماری پایدار دوام آن است اگر ساختمانی بسازیم که با  دوام باشد در واقع با ساختن آن وقت وانرژی خود را هدر داده ایم .بنابراین بایستی  برای بناهای  قدیمی مان از لحاظ قدمت ودوام ،ارزش قایل بشویم  ، حتی  گاهی مشاهده می شود مصالح ارزان در این ساختمان  ها به کار  رفته ولی خود ساختمان همچنان پا برجا وبا دوام مانده است.

نکته دیگر توجه به مسایلی چون خانواده ، فرزندان ، فرهنگ ، اقتصاد ، .... است که باعث تغییر دربنا می گردد  که بایستی در طراحی بر مبنای  تفکر پایدار بدان نیز توجه شود .

11- غذایتان را تولید کنید .

چیزی که در زندگی در یک خانه سبز لذت بخش است انتخاب مکانی است که قابل کشت  باشد . بهتر است خانه های سبز دارای سبزی قابل کشت باشند تا در بخش جنوبی آنها درختان میوه  وصیفی جات و...... را با توجه به نورگیری مناسب  پرورش داد . استفاده از گیاهان ودرختان  علاوه بر صرفه جویی اقتصادی به دلیل افزایش رطوبت وتصفیه هوا به سلامتی جسمی وروانی هم کمک می کند .

واما اصولی که از دیدگاه براندا وروبرت وان باید رعایت شود تا یک بنا به عنوان نمونه ای  از یک معماری پایدار طبقه بندی شود عبارت است از :

1-  حفظ انرژی ، ما باید طوری ساخته شود که نیاز ساختمان به سوخت های فسیلی را به حداقل برساند .

2-  هماهنگی با اقلیم  بنا باید  طوری طراحی شود که با اقلیم ومنابع انرژی موجود محل احداث هماهنگی داشته باشد .

3-  کاهش استفاده  از منابع جدید  مصالح : ساختمان ها بایستی به گونه ای طراحی شوند که میزان استفاده  از منابع جدید را تا حد ممکن کاهش داده درپایان  عمر مفید خود برای ساختن بناهای  جدید خود به عنوان منبع  جدید به کار روند .

4-    بر آوردن نیازهای  ساکنان

درمعماری پایدار بر آورده شدن نیازهای روحی و جسمی ساکنان از اهمیت خاصی برخوردار است .

5-    هماهنگی باساختگاه

بنا باید ملایمت در زمین ساختگاه خود قرا رگیرد و با محیط اطراف سنخیت داشته باشد .

6-    کل گرایی

تمام اصول معماری پایدار باید دریک پروسه کامل – که منجر به ساخته شدن محیط زیست سالم می شود تجسم یابد .

طراحی اکولوژیک در معماری یا طراحی سبز

 طراحی اکولوژیک  یاطراحی سبز چیست ؟

تعریف طراحی اکولوژیک زمانی به کار میآید که با دید مثبت به آن نگاه کنیم  وتلاش ما رسیدن  به طراحی  سبز باشد ونه فقط کنار آمدن  با محدودیت های آن .

قبل از این کار لازم است که بدانیم  آیا معماران وطراحان برای پاسخ دادن به این پرسش آمادگی دارند ؟ جواب آنها به احتمال زیاد منفی است .

تقریبا به جز طراحان  منظر ، تمامی طراحان  به گونه ای  آموزش دیده اند  که هیچ پیش زمینه جدی ای در رابطه  با اکولوژی و زیست شناسی محیطی ندارند  بنابراین منطقی است که برای ساخت  محیط مصنوع  تفکرات ماجهت یابی اساسی وسریعی  به سمت طراحی اکولوژیک پیدا کند .

اصل پیوستگی  ، معماری به عنوان اکولوژی  کاربردی

برای طراحی حساس به اکولوژی بایدتغییراتی  اساس درتفکر مان نسبت به ارتباط وجایگاه مان دردنیای طبیعی  ایجادکنیم و ازقید و بندهایی  که در علوم  حاضر ودیدگاه های سیاسی  ، اجتماعی و اقتصادی  وجود دارد  وتلویحا  انسان را قدرت برتر وبی نیاز از طبیعت می داند رها شویم .

درطراحی اکولوژیک لازم است که معمار به طبیعت به عنوان یک سیستم پویا بنگرد  ومحیط مصنوع را وابسته به آن بداند این ارتباط « پیوستگی » نام دارد . اساس طراحی اکولوژیک درک ارتباط بین اجزای زنده وغیر زنده  طبیعت است ( شکل 1)

درطراحی اکولوژیک باید بتوان  این شاخص ها را ارزیابی کرد : اگر ما می سازیم، کجا می سازیم ، چه می سازیم و چگونه می سازیم ؟ در عمل ، طراحی اکولوژیک دخالت بشر در طبیعت  محسوب می شود .

یک ساختمان مجموعه ای از فعالیت های بشری تاثیر گذار برطبیعت است بنابراین ابتدا لازم است مفاهیم اصلی اکولوژی وکاربردهای  آنرا بدانیم . چراکه یک طراح باید بداند دخالت های اودر طبیعت  ( چه در زمینه کشاورزی  ، ساختمان  سازی ویاساخت جاده ها .....) تاچه اندازه  باسیستم های  طبیعی همگام است .

بدین معنی که به طور مثال  کمترین خرابی ها رادر اکوسیستم به وجود آورد  ویااز منابع  تجدید پذیر  با احتیاط  استفاده کند و سیستم هایی  را طراحی کند که همزیست  وسازگار با فرایند های اکوسیستم باشد . اساسا  چنین اهدافی  در رویکردهای اکولوژیکی موردنظر است .

توسعه پایدار

تخریب مداوم بیوسفر از طریق بهره برداری بیش ازحد واستفاده نادرست  از منابع نه تنها  توانایی آنرا  درتولید منابع  اصلی کاهش داده است  بلکه امکان  تجدید آنها را نیز محدود نموده است . شرط اولیه پایا ماندن  اکوسیستم  حفظ یکپارچگی  وتمامیت  آن است ،  چرا که دراین حالت می تواند  فشارهایی  راکه ازسوی بشر به آن وارد شده جبران نماید وازلحاظ  زیستی پویا و مولد باقی بماند .

منابع غیرتجدید شونده هم باید  به نحو شایسته ای مصرف شوند که برای نسل های آینده مفید  ودر دسترس باقی  بمانند ، بنابراین  از این دیدگاه اساس طراحی اکولوژیک  برعقب نشینی دراین نبرد نیست بلکه درجستجوی  راه هایی است که بتواند درحد امکان در طبیعت دستکاری کمتری کرده ازتخریب آن جلوگیری  نماید .

به بیان دقیق تر  طراحی اکولوژیک را باید مشارکتی سودمند و مولد با طبیعت دانست . به علاوه  طراحی اکولوژیک بایدفعالیتی  درجهت ترمیم ،  باز سازی و تجدید سیستمهای طبیعی  باشد. به نظر من درمعماری  سبز ، همچون  معماری ماندگار ،  طراحی با طبیعت  به شیوه ای  مسئولانه  ومشارکتی مثبت است که رسیدن به این دو هدف بزرگترین  مساله ای است که  طراحان اکولوژیک با آن مواجهند .

تمامی طراحی هایی که  در رابطه با سیستم های  اکولوژیک انجام می شوند  ، باید بتوانند به نحوی  پیش بینی های لازم را برای  آینده انجام دهند . مثلا یک ساختمان  باید طوری طراحی  شودکه استفاده مجدد از آن ساختمان  ویاحتی اجزای  سازنده اش مدنظر قرار گیرد این آینده نگری برای برطرف کردن نیازهای نسل آینده نیز به کار می آِید .  واین فقط  تئوری مساله نیست بلکه درعمل هم می تواند به رفاه  انسان ، چه درحال وچه در آینده  کمک نماید .

از این راه است که طراحی اکولوژیک ، سیستم  مصنوع و استفاده کنندگان  آنرا به جهان  زنده مربوط  می نماید . اکولوژی ارتباطی  درونی و هماهنگی خلافی  ایجاد می کند که کاملا با مرزبندی های مصنوعی  درتضا د است  . بنابراین  به طراحی اکولوژیک باید به عنوان یک ارتباط همه جانبه ،ودر بر گیرنده مدیریت صحیح  انرژی ومواد  مصرفی در سیستم  مصنوع وهمگام با اکوسیستم  های جهان زنده  نگریسته شود .  این نگرش تلاش هایی  را که در جهت کاهش دستکاری اکوسیستم می شود تحت تاثیر قرار دهد واز طرف دیگر  استفاده بهینه از طبیعت را  باعث می گردد . علاوه برهمه اینها  این نگرش ، هدف کوتاه مدتی  را دربر نمی گیرد وچرخه حیات  از جمله منابع  اولیه آنرا  پوشش می دهد . این مجموعه  پویاوفراتر  اززمان است .

امروزه توسعه پایدار ( که طراحی اکولوژیک  یکی ازاجزای  آن محسوب می شود ) به طور جدی توسط کشورهای  جهان وسازمان بین المللی  مدنظر قرار گرفته وافراد جامعه به دنبال جایگزین  کرن روش های سبز  زندگی درمحیط  خود می باشند .

سبز اندیشی  درطراحان حرفه ای  موجب روی آوردن  تدریجی  آنها به معماری  سبز شده  ودر پی آن نتایجی دراین زمینه  به دست آمده است :  نظیر ایجاد  استانداردهای  سخت حرارتی  برای ساختمان  هامانند BREEM در کشور انگلستان  ،برچسب  گذاری  اکولوژیک روی مصالح ساختمانی  ( بخصوص در آلمان  وکانادا )  ، گرایش طراحان ، به طراحی سبز وساختمان سازی سبز ، تنظیم  شدید انرژی  درساختما ن ها  ( توسط بسیاری  از طراحان و مهندسان  اروپا و آمریکا  وافزایش  اگاهی  درمورد عوامل  اکولوژیک محل واهمیت تغییرات زیستی منطقه .

باید اذعان نمود که در طراحی  اکولوژیک ناگزیر بایدبه سراغ  سیستم ها وروندهایی  رفت که به علت پیچیدگی  بیش از حد قابل ارزیابی  و بررسی نیستند . به هر حال باید مسایل متعددی راکه برهم کنش وروابط  بی شماری  با هم دارند  د رنظرگرفت .

از طرفی معماران ،  طراحان ومهندسانی  که کار آنها برمحیط  تاثیرمی گذارد  باید بتوانند  روز تصمیم  بگیرند . آنهاباید این  توانایی  را داشته باشند  که تصمیمات  تعیین کننده خود را مبتنی براطلاعات به روز محیط زیست  اتخاذ نمایند . بنابراین نباید به بهانه نقص علوم زیست محیطی  از هدف های حیاتی  اکولوژی شانه خالی کرد درهمین رابطه  می توان به مرمت  ساختمان ها  وجلوگیری از ساخت وسازهای  بی رویه اشاره داشت .

اهمیت طراحی های  ساختمانی  بر اساس مشخصه های اکولوژیک امری واضح  وهویدا است ، چراکه این قبیل فعالیت ها نه تنها برمحیط زیست درحال حاضر تاثیر می گذارد بلکه آثار آن متوجه نسل های بعدی نیز خواهد شد وباعث بقاء وپایداری محیط زیست برای  آنها نیز می شود .

در فرایند  طراحی اکولوژیک کارها برطبق پیش بینی مصالح زیست محیطی  بدون کمرنگ جلوه دادن آن ویا از قلم انداختنش  دنبال می شود .

به نظر می رسد قبل از انکه  اکوسیستم کاملا تخریب شود ، از هم اکنون  باید طراحی اکولوژیک مدنظر  قرار گیرد . در زمان فعلی اگر لازم است که طراحی خاصی  انجام شود ،  باید از خطراتی  که از پیشروی  گام به گام  و آهسته  به سمت طراحی  اکولوژیک برای محیط زیست جهانی حادث می شود ،  اگاه باشیم .

بنابراین ، با این باور  باید هر چه سریعتر  کاری اساسی برای آنچه  که مصرف زیاد  ازحد انرژی  وتولید بیش از حد مواد  زاید بر سر محیط زیست  می آورد انجام  داد د رزمان حال  نیز گر چه  تلاش های ما برای  طراحی سبز  ساختمان ها  کاملا نمی تواند  اهداف اکولوژیک را پوشش دهد ، (به خاطر کمبود تکنولوژی و دیگر عوامل ) بایدبا پیش بینی  های خود تا جایی  که می شود  تفکرات  مخالف را برطرف نمود .

طراحی ما باید تا جای که می توانداثرات منفی ساختمان ها را بر محیط بکاهد وبرای پیشرفت ها وجایگزین های آتی هماهنگی لازم را داشته باشد . اگراینده ای پایا برای نوع بشر مدنظر است  باید درسطح جهانی  ومنطقه ای ،  سیستم های  اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی  براساس اصول  اکولوژی  همه جانبه  استوار باشد . فراتر از آنچه  که دراین کتاب بیان می شود  و آثاری  که از طراحان  برجا ی می ماند ،اصول  پایه ای  طراحی سبز مانند  اکولوژی  کاربردی  همگام با دیگر  سیستمهای جهای  چون سیاست ،  اقتصاد ، طراحی فیزیکی  ونظام های  اجتماعی سبز ، پیشرفت  وترقی نماید .

در طراحی سبز لازم است  که طراحان علاوه بر  اصول ومفاهیم  اکوسیستم، بعضی از اصول خود طراحی رانیز  بدانند  اهداف طراحی  اکولوژیک به قرار زیرند .

§        طراحی اکولوژیک طبیعت  بازگشت  پذیر محیط  و مرزهای انرا محترم  می شمارد .

یکی از جنبه های اساسی سیستم های  طبیعی آن است که اکوسیستم ها  وتمامی  بیوسفر نسبتا پایدار  و برگشت پذیرند .

توانایی سیستمهای طبیعی در مقابله با تخریب  ها وباز گرداندن  آنها از شوک های منظمی  که به آنها وارد می شود ، اصلی مهم  در  نگهداری  ومدیریت سیستم های زنده است  . حفظ یکپارچگی  و دست نخوردگی  شبکه موجودات  ، عملکرد  وفعالیت های آنها درون اکوسیستم  و شبکه هایی  که سیستم های  مختلف را به  یکدیگرارتباط می دهند ،  برای تضمین  پایداری و حیات آنها  لازم است .  ساده شدن  اکوسیستم ها وازهم گسیختن  شبکه های ارتباطی  بین آنها ، شکنندگی و آسیب پذیری شدید  غیر قابل جبرانی  را برای آنها  به وجود می آورد  درتغییرات ناشی از اعمال بشر  ؛ مانندتغییرات  آب وهوا ، شکستن لایه ازن ،  کاهش تنوع  زیستی ، افول شیلات ، بروز  مکرر طغیان  قرمز دردریاها ، افزایش  سیل های  ویرانگر  وخشکسالی  شواهد فراوانی بر ناپایداری  روز افزون بیوسفر دیده می شود.

از دستاوردهای  سیستم های  طبیعی می توان  به موارد زیر  اشاره کرد .

تولید مواد خام  ، گرده افشانی ، کنترل زیست افات و بیماری ها ،حمایت  اززیستگاه ها وپناه گاه ها  ، تنظیم  تولید وچرخه آب ، بازیافت مواد زاید  وکنترل آلودگی  ، چرخه مواد سوختی ،  تولید وحفظ  خاک وساختمان ان ،تنظیم  تخریب اکوسیستمها ،  تنظیم آب وهوا ، تنظیم اتمسفر ( جذب CO2 و آزاد سازی O2)ازمهمترین این فرایند  ها می توان توانایی طبیعت  در تنظیم جریان آب ، مواد غذایی  ومواد زاید رانامبرد . با دخالتهای  بشر در سیستم چرخه ای آب ، توانایی  این چرخه در تنظیم  ، تصفیه ، بازگرداندن آب های  سطحی ومنابع  وموادی که درآبرفت ها وجود دارند  و ضامن حیاتند  ، دستخوش  تغییر شده است . از دیگر  دستکاری های بشر از بین بردن قدرتهای اصلی طبیعت  در حفظ پوشش  گیاهی است ،  شخم زدن های مزارع ، خشکاندن زمین های مرطوب،  جدا سازی رودخانه ها ازمسیل هایشان ومسطح کردن زمین ها ازجمله موارد این دستکاری است .

شهر سازی ها وشهرک سازی های مداوم  وبی حدوحصر واستفاده از سرزمینها باعث شده که ارتباط محیط های  مصنوع بشروطبیعت تغییر نماید ودر واقع آنرا  به حالت معکوس در آورد.

یعنی کره بشری از حالت یک سیستم دربر گرفته شده توسط طبیعت وزمین به یک سیستم در بر دارنده  مبدل شده است  اکو سیستم ها به طور روز افزون با سیستم های  مصنوع بشر اشباع شده ( شکل 2 ) توانایی  خود را در تنظیم  خودبه خودی  وجذب محصولات بشری از دست داده است  . اثر دیگر آنها از بین بردن تنوع زیستی است ، این روندها می تواند جهتی منطقه ای ویا جهانی داشته باشد .

§        طراحی اکولوژیک اهمیت تنوع زیستی گونه ها را درنظر دارد .

با پیشرفت شهرها ، از تعداد گونه ها ، اندازه ویکپارچگی  اکوسیستم هاکاسته شده است ودر نتیجه توانایی طبیعت  در ایجاد وخلق زندگی  جدید کم شده است . تنها در طی چند سده ، سرمایه ای راکه طبیعت درطی میلیون ها سال ذخیره کرده وانباشته بود ،  به مصرف رساندیم ، علاوه بر آنکه قدرت  طبیعت را در ایجادسرمایه های جدید ، سلب نموده ایم ساختمان سازی  برای مثال ( پاک سازی اراضی ، کارهای ساختمانی و .... ) معمولا منجربه ساده سازی  اکوسیستم  می شود که درنتیجه  ازحالتی متنوع  به حالتی ساده تر تبدیل می شود . نتیجه از حالتی  متنوع به حالتی  ساده تر تبدیل  می شود . نتیجه  چنین ساده سای ،از دست رفتن حالت ترمیم پذیری  طبیعت است  که می تواند از مشکلات  کوتاه مدت ویاتغییرات  دراز مدت ،  نظیر تغییر آب وهوا را جبران نماید . واغلب چنین حالتی باعث کاهش انعطاف روابط بین محیط مصنوع واکوسیستم می شود ، درعین اینکه  محدودیت های  اکوسیستم برای سیستم های مصنوع بشر را می افزاید . درنهایت وابستگی بشر وسیستمهای  ساخت او به عملکرد  اکوسیستم ها نه تنهاکمتر نمی شود که روز به روز هم افزایش می یابد . توانایی تحلیل رفته اکولوژیکی به معنی  ان است که فعالیت های بشرهم ، هر روزمحدودتر  می شود واز اختیارات آن کاسته می شود . بنابراین باید محیط طبیعی را با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار داد ، بخصوص به حفظ تنوع زیستی آن توجه بیشتری  باید نمود .

« طراحی اکولوژیک باید ارتباط بین اکوسیستمهارابه حساب آورد  » ( شکل 3 )

همان طور که ملاحظه شد ، یک سیستم طراحی شده از هر نوعی که باشد به ناچار باید  با طبیعت برهم کنش داشته باشد . این برهم کنش الزامی برا کولوژی زمین اثرات  زیادی می گذارد  ولی به دلیل کاهش کلی ترمیم پذیری اکوسیستم که قبلا به آن اشاره شد ، در طول زمان  محدودیت های اکوسیستم هابیشتر می شود  ووابستگی های عناصر واجزای  محیط مصنوع  نیز روز به روز افزایش می یابد . بنابراین هوشیاری  واطلاع رسانی  بیشتری لازم است این اجزاء ( موجودات زنده ، جمعیت ها ، گونه ها وزیستگاه ها ) هستند که به همراه فرایند ها ( چرخه مواد غذایی ، چرخه کربن وتوالی اکولوژیک ) وصفاتشان ( ترمیم پذیری ، سالم سازی ، یکپارچگی  و......) اکوسیستم ها را می سازند وبرای ما محیطی محافظ زندگی می سازند .

§    طراحی اکولوژیک همواره باید متوجه این نکته  باشد که هیچ  گاه نمی تواند  پیچیدگی  طبیعت را کامل وجزء به جزء باز سازی کند .

علی رغم شمایی که دراینجامطرح شدهنوزهم درمیان طراحان کسانی هستند که تصور می کنندقابلیت  جذب اکوسیستم  جهانی آنقدر  بالاست که بتواند درمقابل آثار  بشری برمحیط زیست ایستادگی نماید .

آب            هوا                 زمین             عوامل دیگر

بعضی از طرفداران  محیط زیست به اشتباه محیط زیست  را مشتمل  بر نواحی  جداگانه ای از محیط می دانند که با یکدیگربرهم کنش ندارند . آنها چنین ادعا می کنند که می توان با جایگزین  کردن سیستم های  مصنوع بشری ، اکوسیستم ها را پایدار نگه داشت . طرفداران  این نظریه امید دارند که تکنولوژی به بشراجازه  مقابله با طبیعت  را بدهد .  درواقع از این دیدگاه  انسان کاملا مستقل از طبیعت پنداشته  می شودولی واقعیت ان است که درچنین مدینه فاضله ای  تنها در مقام تئوری تکنولوژی قادر  است بر مسایل طبیعت فایق امد . ازمثال هایی که دراین رابطه  آمده است ، توسعه نوعی طراحی خاص می باشد  که بر مبنای سیستم های مصنوع زندگی بخش پایه ریزی شده است وبه عنوان سیستم های  کنترل مصنوعی  ویا محیط های  کنترل شده  شناخته می شوند . درچنین سیستم مصنوعی تمامی مکانیسم های خودکنترل طبیعی محیط بامکانیسم های مصنوع بشر از قبیل سیستم های  مکانیکی ، الکتریکی ، گرما ، تهویه ، مطبوع ، نور، سیستم های تصفیه فاضلاب و ..... جایگزین  شده اند .

چنین مجموعه ای  اشکالات  زیادی دارد که عمده ترین آن ، کنترل کل سیستم ها به دست بشر است . یعنی چه سیستم های ساخت بشر ( محیط مصنوع ) وچه سیستم های خودتنظیم موجودات طبیعی ، همگی دردستان بشرجمع شده اند وچون سیستم  های ساخت بشر تنها محاسبات ساده وابتدایی  سیستم های  طبیعی را شامل می شوند ،این کنترل  ها محکوم به شکست هستند . درواقع این توهمی بیش نیست که سیستمهای  مصنوعی بتوانند کاملا جایگزین سیستم های  طبیعی خودتنظیم شوند .

§        طراحی اکولوژیک باید به دنبال ترمیم  ونگهداری  اکوسیستم ها باشد .

سیستم های مصنوع بایدبا هدف ترمیم ونگهداری  محیط های طبیعی ویران شده طراحی شوند اکوسیستم  های احیا شده یا ساخته شده می توانند  بسیاری از نیازهای مردم را مرتفع سازند.

برای مثال باتلاق هاوزمین های  ماندابی ، زمانی به عنوان زمین های از بین رفته  تلقی می شدند  وتنها در صورت خشکانده شدن ویا پر شدن مفید به شمار می آمدند . امروزه نقش آنها درتصفیه آب ، چرخه مواد غذایی  ، تجدید سفره های آب ، کنترل سیلاب ها ومحافظت از منابعی چون شیلات ، حیات وحش وایجادمحیطی طبیعی مدنظر قرار گرفته است  . نقش آنها  به عنوان سنگر  دفاعی حفاظت  از سواحل واکوسیستم های اقیانوسی  در برابر الودگی  های ناشی از خاک مشخص است، علاوه بر آن توانایی  آنها در حفاظت  از سواحل درمقابل طوفان  ها هم شناخته  شده است .

بسیاری از کشورها امروزه از توانایی جذب طبیعی ومصنوع مانداب ها به عنوان راهی  با صرفه درکنترل پساب ها وزباله های صنعتی ،  جهت تجزیه  زباله های  خانگی وتصفیه آب استفاده می کنند .

نمونه ای دیگر،زمین  های کشاورزی است که چنانچه  در اطراف آنها  ردیف هایی  از درختان به  همراه مانداب های احیا ویا احداث شده قرارداشته باشد ،از سیلان آلوده  کننده های مهمی نظیر رسوبات ، فسفر ونیتروژن به میزان 80 تا 100% می کاهند . چه درکشورهای صنعتی وچه درکشورهای  در حال توسعه ،  مانداب ها گزینه ای ارزان  وبا فن آوری  ابتدایی  برای رویاندن گیاهان به کمک پساب هاست .

از طرفی اکوسیستم های احیا شده  قادرند ، با هزینه ای  بسیا رکم کاری را که سدها وخاکریزها درکنترل سیلاب ها برعهده دارند ، با قابلیت  بسیار بالاترانجام دهند .

مطالعات نشان داده است که با 1 درصد افزایش مانداب ها ( Wetland)میزان سیلاب ها 2تا 4 درصد کاهش می یابد آبخیز داری  هایی که 5 تا 10درصد مانداب دارند می توانند درمقایسه با آنهایی  که فاقد مانداب  هستند . دوره اوج سیلاب  ها را تا 50 درصد کمتر کند.

ولی نگهداری اکوسیستم ها درحفظ سلامت آنها بر جبران خرابی ها  وباز سازی  اکوسیستمهای تخریب شده  مقدم است .  مطالعات اندکی  برای بر آورد  ارزش افزوده  اقتصادی اجتماعی  واکولوژیک اکوسیستم ها وخسارات  مربوطه  درصورتی از بین رفتن  سیستمهای  آن انجام شده است هر چه توان ترمیم پذیری  وجذب اکوسیستم های بیوسفر  کاهش یابد  واحتمال وامکان کنترل خارجی بشر بر بخش های  خود تنظیم اکولوژیکی محدود ومحدودتر می شود .

طراحان باید به این نکته توجه  داشته باشند که گرچه یک اکوسیستم  می تواند خرابی ها  را خود به خود ترمیم  وباز سازی  نماید ولی این  کار تا حد معینی امکان پذیر  است واگرهم  اکوسیستمی  دائما درمعرض تخریب نیست  یک طراح باید به محدودیت های آن واقف باشد وعواقب چنان وضعیت راباید به خوبی بداند  اما در بیشتر مواقع ، طراحان زمانی  به این مساله آگاهی می یابند  که  عملا شاهد چنین تجارتی باشند  نتیجه اینکه ، قبل ازآنکه  ساختمانی  درجایی برپا  شود ، اکولوژی آن باید بر روی  نقشه پیاده وبررسی شود.

هدف طراحی اکولوژیک باید این باشد که تا حد ممکن وابستگی خود را به قابلیت  های ترمیم پذیری محیط ، چه ازلحاظ منطقه ای وچه از لحاظ جهانی ، کم نماید ، در غیر این صورت باید تا زمانی که این توان برای محیط وجود دارد  به آن وابسته باقی بماند .

§    طراحی اکولوژیک  به دنبال همزیستی  میان سیستم های  مصنوع بشر و سیستم های طبیعی است .

طبیعت دارای کنترل  های درونی اکولوژیک است ؛ ازجمله توانایی ایجادگونه های  بیشمار که اگر چه ممکن است مستقیما به کار نیاید ، ولی فراهم کننده خدمات  مجانی است مثلا محصولات  کشاورزی  را گرده افشانی  می کنند ، تعداد موجودات خطرناک  را در حدکنترل شده نگه می دارند . خاک راساخته  ویا نگهداری  می کنند ومواد  مرده را تجزیه می نمایند . بنابراین می تواننددرایجاد یک زندگی جدید  به کار آیند . فراهم کنندگان  خدمات طبیعی  ، پرندگان  ،زنبوران  ،حشرات  ، کرم ها وموجودات زیزند  که در نگاه اول  بی اهمیت  جلوه می کنند  ولی هر کدام  عملکرد های متفاوت وخاص خود را دارند .

متاسفانه دوره خدمت رسانی آنها روزبه روز  به علت کوچک شدن وتخریب زیستگاه هایشان ، کوتاه وکوتاه تر شده است ، زیرا این امربر تعداد وترکیب گونه های آنها تاثیر می گذارد در حال حاضر به به نظر می رسد که مردم می توانند  بدون دخالت دادن عواملی  نظیر آب وهوا  ویا سیستم های اکولوژیک  ،به قدر کافی سیستم های باکنترل مصنوعی بسازند . ولی در صورت  انتخاب طراحی اکولوژیک  ، به قدر کافی  سیستم های  باکنترل مصنوعی  بسازند . ولی در صورت  انتخاب طراحی ماندگار  وپایای « سبز » می توانند ازتلفیق سیستم های  مصنوع بشری وطبیعی به طور همزمان از فواید  کنترل طبیعی ( مثلا سیستم های غیر فعال) ویا ترکیب کنترل های مصنوعی وطبیعی ( بیولوژیک  ) استفاده نمایند .

در صورت وجود ساختمان های خاص نظیر آسمان خراش  ها ، لازم است  که تا حد ممکن  مواد زاید  دوباره باز یافت  شوند ودرون  خود ساختمان  ویادرسیستم شهری  مورد استفاده مجدد قرارگیرند  ( مثلا در سیستم های باز یافت  کاغذ باطله  ، زباله های اداری ویامنازل ، آب باران وپساب ها ، گرمای  اضافه و .....) اگر ما نتوانیم  چنین چیزهایی  را درون ساختمان  بازیافت نماییم . باید آنها را دردرون سیستم شهری  که در آن سیستم  هایی به همین منظور طراحی وتعبیه شده اندبازیافت  کنیم( یعنی در سیستمهای فراشهری ) .

اساسا این بدین معنی است که درآغاز طراحی ، استفاده مجدد وتعمیرات  در سیستم های کلان باز یافت شهری ،مد نظر قرارگیرند . این مساله فقط در مورد  مواد حجیم صادق نیست بلکه در مورد مواد زاید  مولکولی (نظیرCO2 ایجادشده  از ژنراتورهای  ساختمان ها ، سیستم های حرارتی  و ....) وهمچنین سیستم های مولد گرمای زاید ( مثل دستگاه  های حرارتی و..) نیز صادق است وضع کنونی تحلیل طراحان از یک منطقه  چنین اهدافی  را در برنمی گیرد  هم اکنون  طراحان تنها توجه خود را به ظواهر  فیزیکی منطقه معطوف می نمایند ، یعنی فقط  به اشتغال فیزیکی  ساختمانی که طراحی می کنند، می اندیشند نتیجه چنین تفکری  تنها انتخاب بهترین موقعیت برای ساختمان وتشریح چگونگی  دسترسی وسایل نقلیه ، ارتفاع ، شکل ، ظاهر وساختمان و ... است طراحی اکولوژیک ازاینها فراتر می رود وجنبه های بیولوژیک طراحی نظیر اطلاعات محیط اطراف وفرایندهایی که در آن انجام می شود را نیز در بر می گیرد . یک طرح باید قادر  به فهم وهدایت چنین جنبه های  از منطقه مورد نظرش باشد تا بتواند  در مورد نوع ساختمانی که قادراست اجازه ساختش  را دریک منطقه  بدهد وملاک ها واصول طراحی  سبز ، تصمیمات لازم را اتخاذ نماید . خلق یک همزیستی بین سیستم مصنوع بشری و سیستم طبیعی  دغدغه  یک طراح است ، درحد فیزیکی ، ویژگی ها و خصوصیات درونی ساختمان، فرایند ها وعملکردهای  آن باید با محیط تلفیق شود تا از اثرات ناخواسته ومخرب دخالت های  بشری درمحیط جلوگیری به عمل آید.

§        طراحی اکولوژیک ایجادبی نظمی  در سیستم های  طبیعی را به حساب می آورد .

لازم است که یک طراح از آنتروبی ( بی نظمی ) های سیستم های طبیعی  دربیوسفر که خود به خود وبدون مشارکت  سیستم های طراحی شده درطبیعت وجود دارند  اگاه باشد تا آنها را بعداً درمحیط زیست  تشدید ننماید .آنتروبی را می توان ، متوقف شدن واز کار بازماندن های جهان در طول تاریخ تصور کرد . آنتروبی  درهرفرایند طبیعی افزایش می یابد ومی توان آنرا  به شکل بی نظمی  ویا کاستی هایی که در یک سیستم  به وجود می آید ،  ملاحظه نمود . از دیدگاه  ما می توان آنتروبی را به شکل اتلاف انرژی که در یک سیستم مشخص وجود دارد ویا به شکل مقدار انرژی که قادر است یک سیستم  رابه کار بیاندازد تعریف نمود ، نتیجه این اتلاف  انرژی می تواند  در درون ساختمان باشد  ویا از سیستم به محیط اطرافش  باشد .

آنتروبی  رامی توان از طرفی مقدار بی نظمی ویا کاستی  های درون یک سیستم دانست . در طول تاریخ با فعالیت های بشر ، منابعی ا ززمین خارج شده است که فشارهای  ناشی از آن براکوسیستم بیش از توان ترمیم پذیری و باز سازی طبیعت بوده است  ودر نتیجه  میزان آنتروبی بالا رفته است .

شاید بهترین مثال درباره دخالت بشر درچرخه ها ویا سیستم های طبیعی ، چرخه کربن باشد .سوخت های  فسیلی منابع کلیدی  انرژی واز نوع تجدید ناپذیر هستند .( شکل 4 ) چرخه بیوسفر را که در آن خود مسئول تولید است نشان می دهد . مصرف بیش از حد سوخت های فسیلی توسط بشردر نوع خود نوعی چرخه کوتاه بیوژئوشیمیایی است . دخالت های بشری درنوع استفاده ازمنابع ، یک جنبه از این چرخه را تسریع می کند ( مصرف ) تا جایی که از حد وتوان سیستم ها برای جبران طبیعی  آن خارج می شود . چنین  چرخه های کوتاهی برای دیگرعناصر هم وجود دارد ، مانند آهن ودیگر فلزات ،نیتروژن ، فسفر وجیوه . این مواد به فراوانی مورد استفاده قرار می گیرند بدون آنکه ظرفیت طبیعت درچرخه های  باز سازی وتشکیل این مواد درطبیعت درنظرگرفته شود . در مقابله با این نظریه که محیط مصنوع از جهت مواد مورد استفاده وروش هایی که درتولید آن به کار می رود باعث افزایش انتروپی می شود ، معماران ادعا می کنند که معماری به خاطر ذات منظم خود باعث افزایش آنتروپی نمی شود . از این دیدگاه ،طراحی وساختمان آثار منفی ناشی از آنتروپی دربیوسفر را خنثی می کند ودرنتیجه نظمی را درپی بی نظمی به همراه خود می آورد . ولی این یک ساده انگاری بیش نیست .

آنتروپی لزوماً دریک سیستم بازافزایش می یابد . یک موجود زنده خود یک سیستم باز است ولی با واردکردن مواد سرشار از انرژی به درون خود ، حالتی ایستا را درخودنگه می دارد وبدین ترتیب انرژی رادرمجموعه ای  از مولکول های آلی مصرف می نماید  وپس از آن مواد ساده تری  حاصل از فرایندهای زیستی به محیط اطراف می پراکند و با این کار از افزایش آنتروپی جلوگیری می کند. ولی اگر محیط وتمامی سیستم های  درون آنرا لحاظ کنیم . ( که اتفاقاً همان چیزی است که ما می خواهیم  در طراحی سبزلحاظ کنیم ) کل تبادلات  انرژی بین موجودزنده ومحیط اتفاق می افتدواز قانون دوم ترمودینامیک تبعیت می کند . در واقع  چنین وضعیتی تنها در جایی دیده می شود که سیستم زنده ایزوله بخواهد بدون وجود آنتروپی ، به مرحله بالاتری از نظم وپیچیدگی برسد . درواقع افزایش نظم وتمایز یک سیستم باز ( موجود زنده ) باخرج انرژی حاصل از اکسیداسیون ودیگرفرایندهای مولد انرژی حاصل می شود وگاه بعضی از واکنش های داخلی درجه ای از آنتروپی راایجاد می کنند .

فرایندهای بی نظیر رشد ، فساد ، مرگ و جنبه هایی  ازتبادل انرژی در حالت ایستا رخ می دهند که هر کدام به صرف انرژی  انجام می شوند  . قانون دوم  ترمودینامیک  درجایی که سیستم  های باز ومحیط درترکیب با یکدیگر  هستندوتمامیت آنها دست نخورده  باقی می ماند وحتی مقداری  افزایش آنتروپی وجود دارد ، نقض نمی شود چون از فرایند آنتروپی  گریزی نیست ، فرانگری ودرک ویژگی های اکوسیستم در طراحی  های اکولوژیکی  اهمیت زیادی  پیدا می کند .

§    طراحی اکولوژیک  همواره معتقد است  که طبیعت آخرین الگو برای همه طراحی  ها است .

یک طراح باید نگرش محدود خود را از طبیعت گسترش دهد تا بتواند در پروژه های ود مفاهیم وسیع تری از اکولوژی محیط را بگنجاند  محیط مصنوع باید در متن اکوسیستم  اطرافش قرار داشته باشد واین نظریه به شدت مورد دفاع اکولوژیست هاست . به همین ترتیب این اکوسیستم در  اکوسیستم های بزرگ تر سطح زمین قرار می گیرد ودراین مطلب هم هرگاه به محیط اشاره می شودمنظور همین جامعیت است .

در پروژه های طراحی اکولوژیک ،همواره باید اکوسیستم های منطقه ای به عنوان واحد هایی از اکوسیستم  جهانی درنظر گرفته شوند که همگی از اجزای  زنده وغیر زنده تشکیل یافته اند که باهم یک اکوسیستم را می سازند .

قبل از انکه فعالیت های بشربتواند باعث خسارت وزحمت شود ، جنبه های مختلف اکوسیستم  وبرهم کنش های آن باید  به خوبی شناخته  ودرک شود . دنیای زنده طبیعی به عنوان منشایی برای تمامی طراحی هادرنظرگرفته می شود و بنابراین تمامی طراحی های ما باید دنباله رو قوانین باشد نه آنکه در مقابل آن بایستد . ازهمین دیدگاه  یک طراح  نباید به همه پروژه های خود یکسان بنگردو یا آنها را به لحاظ اقتصادی به طور یکسان عرضه نماید .

به همان ترتیبی  که 2 جزء بیولوژیکی  هیچگاه کاملا شبیه یکدیگر نیستند ، موقعیت های مختلف دریک ساختمان هر کدام ویژگی های مخصوص اکولوژیکی خود را دارند حتی اگرتشابه  ظاهری هم داشته باشند ، یک اکوسیستم فیزیکی  وبخش های زنده ویر زنده بخصوص به خود را دارا ست وهمه بر هم کنش های ان منحصر به فرداست ( شکل 5)

برای به سلطه در آوردن چنین جنبه های  ویژه ای از یک منطقه ،موقعیت  مورد نظر باید  کاملا مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد وتنها براین اساس طراح می تواند تصمیم بگیرد که کدام بخش از منطقه قابل استفاده ذخیره سازی ویانگهداری است . بنابراین طراحی اکولوژیک  به تحلیلی از اکوسیستم  محل ،اجزای آن وقابلیت هایی که می توان قبل از شروع  فعالیت ساختمان سازی از آنها بهره مند شد نیازدارد  اختصاصی بودن جنبه های مختلف اکو سیستم  باید در ویژگی های سیستم های طراحی شده تجلی یابد . سیستم مصنوعی که برای مکان خاصی درنظر گرفته شده است ممکن است برای جای  دیگر قابل تبدیل نباشد ، اگر چه تشابهاتی  بین آنها وجودداشته باشد .

محل یک ساختمان  پیش بینی شده باید از نظر اجزای اکولوژیک آن مورد ارزیابی قرار گیرد ، حتی اگر به نظر رسد که آن محل عاری  ازهر گونه جنبه  اکولوژیک است . حتی وضعیت آب های زیرزمینی  ،خاک سطحی ، درختان موجود  ودیگرعوامل این چنینی می توانند پیامدهای اکولوژیکی  با خود به همراه داشته باشند.

§    طراح اکولوژیک به این نکته  واقف است  که محیط مصنوع به زمین به مشابه فراهم کننده منابع انرژی ومواد وابسته است .

به غیر از وابستگی محیط مصنوع  به محیط طبیعی از نظر فرایندهایی  که در اکوسیستم  رخ می دهد ، یک طراح باید بداند که محیط مصنوع  او از منابع انرژی ومواد  تجدید پذیر و غیرتجدید پذیر به دست آمده ازپوسته زمین ومحیط اطراف آن ساخته شده است (شکل 6 ) به همین ترتیب علاوه بر آنکه  ایجادمحیط مصنوع به مواد اولیه زمین بستگی دارد ، پایداری ودوام آن نیز به مواد وانرژی حاصل از زمین بستگی دارد ، پایداری ودوام آن نیز به مواد وانرژی حاصل اززمین وابسته است . نتیجه آنکه ایجادطراحی  اکولوژیکی  به نوعی به استفاده محتاطانه ازمنابع چرخه حیات وابسته است . زمین اساساً یک سیستم بسته از مواد بامحتوایی پایان پذیر است که تمامی اکوسیستم ها ومنابع مواد وانرژی فسیلی درون آن طراحی های ما را محدود می کند .

بنابراین تمام طراحی ها باید درچنین محدوده ای قرار گیرد . برای مثال یکی از اولین فرایندهای اکوسیسم زمین تولید اکسیژن در طول میلیاردها سال فعالیت فتوسنتزی بوده است که در نتیجه شرایط حضور موجودات تنفس کننده ای نظیر ما در زمین بوجود آمده است . وجود ما در آینده به اکوسیستمی بستگی دارد که در آن تعادل مناسبی از گازها نظیر اکسیژن ودی اکسید کربن وجود داشته باشد . هیچ فن آوری جایگزینی را نمیتوان برای چنین سرویس های حیاتی که طبیعت در اختیار می گذارد، جایگزین نمود . بشر با ایجاد دی اکسید کربن  اضافی ودیگر گازهای گلخانه ای  وکاستن توان اکوسیستم  در جذب دی اکسیدکربن  ، کار تخریب  این سیستم را آغاز کرده است .

مدرک زنده این مساله کارایی بالای جنگل های  بکر در جذب کربن کره زمین است . پیامدهای  تخریب چنین سیستم طبیعی  تغییرات آب وهوای  زمین تجلی یافته است . حفظ توان  طبیعت در تنظیم آب وهوای  منطقه ای و جهانی روز به روز  اهمیت بیشتری  در سناریوی تغییرات  آب وهوای  زمین پیدا می کند . در آغاز طراحی  اکولوژیک ، یک طراح باید  چنین محدودیتی را در نظر بگیرد . طراحی اکولوژیک  نیاز به استفاده  منطقی از فرایندهای اکوسیستم ومنابع تجدیدناپذیر دارد .

درگذشته چنین  طرز تفکری  وجود نداشته  است . طراحان  درگذشته تصور می کردند که محیط زیست هیچ محدودیتی  ندارد چه درزمینه منابعی که می تواند دراختیار بگذارد وچه ازنظر توانش درجذب مواد زاید.

چنین دیدگاهی  دیگرنمی تواند  وجودداشته باشد وطراحان با ذهنیتی اکولوژیکی همواره این مطلب را حاضر در ذهن خوددارند که درطبیعت محدودیت های واقعی وتوان مشخصی درباز سازی منابع ازدست رفته ( ناشی از پیشرفت بشر ) و نیزجریان  ورودی مواد زاید از طرف دیگر وجوددارد .

بنابراین طراحی  اکولوژیک  باید باذهنیتی محافظه کارانه انجام شود .نیاز روز افزون به منابع تجدید ناپذیر  نگران کننده  است . ایجاد تکمیل وبعد تخریب ساختمان ها مقادیر قابل توجهی ازمنابع رامصرف میکند که طراح باید از آنها اگاهی داشته باشد . طراح یک محیط مصنوع همچنین باید درمورد قابلیت استفاده مجدد از منابع ومیان کارایی آنها درمحیط مصنوع اطلاع کافی داشته باشد .

مساله دیگر ، فضایی است که سیستم طراحی شده اشغال می کندکه ممکن است برای ساختمان بیش از حد ضروری باشد .

این مثال می تواند درکارایی انرژی ومنابع مورد نیاز  چنین ساختمانی  موثر باشد . از این تفاوت ها می توان به عنوان مقیاسی برای بر آورد  اثرات محیط مصنوع بر بیوسفرومصرف و منابع آن استفاده کرد .

§    طراحی  اکولوژیکی درواقع طراحی  ای است که : منابع  تجدید پذیر را درحدی  کمتر از آستانه باز سازی  آن توسط  طبیعت مصرف می کند؛ ازحداکثر کارایی منابع تجدید ناپذیر استفاده لازم رامی نماید .

اکوسیستم ها درآخرین مراحل ویرانی ، تهی سازی ودیگردستاوردهای  سیستم های مصنوع بشر قرار دارند . به عقیده بعضی بیوسفر نظیر یک سینک عمل می کند ولی چون  اکو سیستم هامحدودیت دارند وتوانایی آنها درجذب مواد زاید بی نهایت  نیست ، باید برای مقدار رهاسازی مواد زاید ساختمانی که کمتر از آستانه جذب اکو سیستم ها است محدودیت قائل شد . درسطوح بالاتر می بینیم  که کل زندگی  یک محیط مصنوع نیز محدود است ودر نتیجه طراح باید بداند که سرانجام هرجزء از اجزای ساختمانش چه خواهد بود . زمانی می توان گفت که ساختمان درنهایت مفید بوده است  که کل ساختمان در آخر تبدیل به مواد قابل باز یافت شود . بنابراین یک طراح با 2 جنبه ازتولید موادزاید روبه رو است . مواد زایدی که در طی عمر ساختمان ایجاد می شود ومواد زایدی  که درپایان عمر  ساختمان تولید می گردد . این مسئولیتی  حرفه ای وعرفی برای طراح است که هردوجنبه وق را در نظر داشته باشد، چرا که مسئولیت ایجاد یک ساختمان تنها باتحویل دادن آن به مالک ساختمان پایان نمی یابد . مسئولیت  ساختمان به منابعی  که دور ریخته  می شود وکل جریان ساختمان سازی  در طی چرخه  زندگی ساختمان برمی گردد .

§    طراحی اکولوژیک  براین نکته اذعان دارد که تمامی  طراحی ها ، اثری جهانی دارند چرا که اکوسیستم ها به یکدیگروابسته اند .

یک طراح نه تنها باید اثرات سیستم طراحی شده خود را براکوسیستمی  که در آن واقع شده است ببیند بلکه باید از اثار آن بر اکوسیستم های بزرگ تری که آن اکوسیستم را دربر می گیرند نیز آگاهی داشته باشند ، چراکه اکوسیستم ها ارتباط درونی دارند .

آثار سیستم مصنوع از یک اکوسیستم به دیگری انتقال  مییابد ودر نهایت جهانی می شود . همانطور  که قبلا به آن اشاره شد ،اکوسیستمی  که در آن ساختمان حضور دارد خود از سیستم ها ،چرخه ها وعملکردهایی  تشکیل شده که هر کدام با دیگری واکنش متقابل دارند به همین شکل ، ولی درابعادی بزرگ تر ، اکوسیستم ها براکوسیستم هایی  که در آینده ایجاد میشوند  ، و نیز بر کل بیوسفر اثر می گذارند . مساله مهم تری  که وجود دارد آن است که آلودگی های محیط به مرزهای ساختگی بشر اهمیتی نمیدهد .یک ساختمان  حداقل د رحد مفاهیم معماری  و تخصصی ، دارای حدود وثغوری است هرکشورمرزهایی دارد ، ولی یک اکوسیستم بر عکس دارای مرزهای طبیعی است که ممکن است بامرزهای  بشری تداخل داشته باشد  که دراین حالت هم به مرزهای  بشری وقعی نمی نهد . یک طراح ممکن است محیطی را که در آن ساختمان  های زیادی می سازد ،  به طور قانونی منطقه ای جدا فرض کند. یک منطقه یک مریع یا یک نقشه نیست بلکه خود یک دنیاست . کارهای که در آن ناحیه انجام می شود می توان بر اکولوژی منطقه تاثیر بگذارد که در پی آن دیگر انسانهای واقع در آن محدوده هم تحت تاثیر واقع می شود .

همان گونه که ملاحظه شد اثرات یک طراح می تواند ناحیه منطقه ای قاره ای ویا در عین حال بیوسفت باشد . ساختمانهایی نظیر آسمان خراشها ازگذشته بدون هیچ عنصر زیستی طراحی می شوند . در چنین حالتی اثرات محیطی به شکل ریز اقلیمی ( آلودگی ، انتشار گرما و .....) بر روی ساختمانها ی اطراف اثر می گذارد . مواد زاید دفع شده درمحیط به خاطر اتصال اکوسیستمها به هم بر روی ساختمانهای اطراف متعاقب آن برروی محیط منطقه وسپس برجهان اثر می گذارد .

§         طراحی اکولوژیک مدیریت خروج ها را از محیط مصنوع به اکوسیستم بر عهده دارد.

یک طراح باید بداند که تمام سیستمهای طراحی شده نظیر سیستمهای باز خروجی دارند . این خروجی ها نظیر مواد زاید که خود به اشکال جامدومایع وگاز هستند اکوسیستم های اطراف وارد می شوند . دربعضی موارد خروجهای محیط مصنوع بر می گردند ودوباره باز یافت شده ودوباره مورد استفاده قرار می گیرند . با این حال باز موادی هستند که به ناچار باید به اکوسیستم منتقل شوند تا دوباره توسط محیط جذب شوند همان طور که قبلا به آن اشاره شد یک سیستم مصنوع به محیط اطرافش که جذب کننده موادش است وابسته است . بنابراین یک طراح نمی تواند تصور کند که مواد زاید به آسانی وبه یکباره ازساختمان خارج می شوند . این طور نیست که این موادبا عبور از مرز محیط مصنوع یک جور ناپدید می شوند . دیگر زمان آن رسیده که طراحان در این مورد طرزتفکرخود را تغییر دهند . خروجیهای ساختمانهای شهری نظیرآسمان خراش ها ودیگر سیستمها ی مصنوع باید در جهان اطراف جذب شوند  . این ممکن است نیاز به کارهای اولیه مواد زاید داشته باشد تا روند جذبشان به سهولت انجام گیرد .

این که تا چه حد کارهای اولیه برروی موادزاید انجام شود به طراح مربوط می شود که باید عوامل مختلف محدود کننده را در نظر داشته باشد . عوامل مختلف هوا شناسی ومحیط منطقه ای می تواند بر میزان انتشار موادزاید اثر بگذارد . از دیگرعوامل تعیین کننده ومیزان بارندگی و مقدار  جریان آب های زیر زمینی است که مشخص کننده آستانه سیستم های آبی و سواحل رودخانه بر روی تحمل مواد زاید است . از طرفی شرایط خاک نه تنها میزان مواد زاید قابل دریافت در خاک را تعیین می کندبلکه به علت ارتباط با دیگر سیستمها میزان بازیافت آبهای زاید ودیگر عوامل را نیز تعیین می کند . به همین ترتیب توپوگرافی  محیط مثل شرایط خاک نه تنها بر مقدار مجاز دفع مواد زاید از طریق دفع زباله ها موثر است بلکه درایجاد سیل ویا فراسایش زمین ها تاثیرمی گذارد . خطراتی که باید همیشه طراح آنها را به حساب بیاورد یک طراح باید با درنظر گرفتن همه جوانب این سناریو میزان خروجیها را همیشه درحد پایین تر از آستانه جذب محیط نگه دارد . بنابراین لازم است که دانش خود را نه تنها درمورد خروجیهای آینده ساختمان کامل کند بلکه بایداطلاعات دقیقی ازمحیط اطراف حتی تا حد چرخه های زیستی شیمیایی و فیزیکی آن منطقه داشته باشد . این اطلاعات مربوط به منطقه ای است که در آن محیط مصنوع واقع شده است ولی این آن مفهوم نیست که نقش اکولوژیکی پیش ساخته ای بدون درنظر گرفتن نقش انسان تهیه شود طراح باید بتواند منطقه را قبل از وجود سیستمهای مصنوع و پس از آن تجسم نماید . همان طور که قبلا به آن اشاره شد اکوسیستم های قادرند مقدار مشخصی از دخالتهای بشر را تحمل نمایند وبیش از آن اکوسیستم ها به طور غیر قابل برگشتی قادر به ترمیم خود نیستند . خروجهای یک سیستم طراحی شده باید جایی را در بیوسفر برای خود بیابند خواه درون ساختمان باشند ( مصرف داخلی ) وخواه آنکه به جای دیگرمعدوم شود .

§        درتمامی طراحی باید اصول اکولوژی چرخه فیزیکی زندگی درنظر گرفته شود .

درمراحل مقدماتی طراحی یک طرح باید بتواند تمامی اثرات ممکنه ساختمان را در تمام دوره زندگی آن براورده نماید . این براورده شامل اثرات آن بر روی محیط با درنظر گرفتن فرایند فیزیک است . این برآوردها بعد از پایان پذیرفتن طراحی ساختمان انجام ونهایی می شوند وبا در دست داشتن این برآورد می توان اثرات سیستم مصنوع را بر اکوسیستم پیش بینی نمود . همانطور که قبلا اشاره شد طراح باید این مسئولیت را داشته باشد که جریان مواد وانرژی را از منبع تا مدفن آن دنبال نماید .

چنانچه بتواند تمامی احتیاجات سیستم طراحی شده وتمامی خروجی های آنرا چه ماده وچه انرژی ، درتمامی مراحل  عمر مفید ساختمان وپس از آن پیگیری نماید . بویژه این نکته  اهمیت دارد که جریان ماده وانرژی رااززمان استخراج از زمین تا بازگشت آن به محیط زیست به عنوان مواد زاید تصوروتجسم نماید چرا که برهم کنش ها واثرات متقابل اکوسیستم ها ، فرایندهایی پویا هستند که در طول زمان تغییر می یابند بهترین حالت آن است که طراح قادر باشد ، اثرات سیستم متغیر مصنوع خو د را ( تغییراتی که درطول عمر  خود می نماید ) بر اکوسیستم درحال تغییر  منطقه پیش بینی نماید . محدودیت های موجود برای طراحان باید به نحوی برطرف شود تا بتوانند مسئولیت اثرات سیستم مصنوع خود را برطبیعت بررسی نماید .

به این ترتیب باید برخی از شکل های طبیعت مصور سازی شوند تا اثرات سیستم مصنوع  بر محیط اطراف  ودر نهایت واکنش طبیعت به آن مورد ارزیابی قرار گیرد .

§    طراحی اکو لوژیک به این نکته  توجه دارد  که تمامی فعالیت های ساختمانی دربر گیرنده  تغییرات فضایی  وتبادلات ماده وانرژی است .

حتی یک ساختمان که به خوبی طراحی شده است ، در فضا جایی را اشغال می کند وجود فیزیکی  آن ترکیب اکوسیستم را تغییر دهد . محل استقرار ، سطحی که اشغال می کند ،ساختار وسیستم هایی  که ساختمان را می سازد همگی جنبه هایی از این حضور فیزیکی هستند وبنابراین باید از نظر اثراتی  که بر سیستم های مربوط به خود درطبیعت ، از جمله الگوی فضایی و عملکرد آنها می گذارند ، ارزیابی شوند .

§        طراحی اکولوژیک باید در مورد طبیعت همه جانبه نگر باشد .

به سیستم های طبیعت وعملکرد آنها باید به طور کامل وهمه جانبه نگریست . یک سیستم مصنوع برای خودش اجزای زنده  وغیر زنده دارد واثرات مختلفی برسیستم های طبیعت می گذارند با این وجود طراحی اکولوژیک نباید هر کدام از عملکردهای محیط ویاعناصر آنرا به طور جداگانه درنظر بگیرد ، بلکه باید به اکوسیستم به عنوان یک کل عملی بنگرد .

این مسئولیت طراح است که این اطمینان راایجادکند که اکوسیستم موجود با وجود معرفی توده خارجی به عنوان ساختمان ،دست نخورده باقی می ماند وهیچ بخشی از اکوسیستم به طور غیر قابل برگشتی  خراب ویاویران نخواهدشد ، مگر آنکه تمامی احتمالات به حساب آید و تمامی محاسبات پیش گیری انجام شده باشد .

§        طراحی اکولوژیک باید دیدی پیش بینی کننده داشته باشد .

تمامی مساعی طراحی اکولوژیک باید به طریقی مسئولانه وباآینده نگری همراه باشد چرا که اثرات محیطی اجتناب ناپذیر است . ایجاد یک محیط مصنوع باعث تغییراتی درمحیط می شود از جمله تهی سازی اکوسیستم  که درنتیجه آن منابع طبیعی به طور اجتناب ناپذیری مصرف می شوند ویا آنکه  ازنظم طبیعی خود خارج می شوند .

با این وجود تغییر اکوسیستم حاصل از فعالیت بشر لزوما مخرب ویا اجتناب ناپذیر نیست .این یک سوء تعبیرا ست که فکر کنیم طراحی سبزبه معنی عدم طراحی است ، به نحوی که طبیعت جای هیچ گونه  پیشرفتی برای انسان ندارد ، اکوسیستم ها در طول زمان دچار دخالت بشری بوده اند . بنابراین نمی توان انتظا رداشت که بتوان به طبیعتی بدون تغییر دست یافت . بنابراین هدف طراحی اکو لوژیک  حفظ طبیعت  از تاثیرات انسان نیست ، بلکه منظور آن است که دخالت های بشری  دراکو سیستم را به نحوی به طبیعت نسبت دهد که حداقل خرابی را به بار آورد  وهمان طور که ملاحظه شد این به معنی شناخت محدودیت های اکو سیستم به خودی خود است . تنها ازاین راه است که می توانیم  با طراحی ساختمان  هایی که تا حد ممکن برای اکوسیستم  مفیداست وبا تغییرات پیش بینی مناسب  با محیط ، دخالت های خود را سازماندهی وبی ضررکنیم.

§        طراحی اکولوژیک چند منظوره است .

طراحی اکولوژیک معمولا  راه حل های چند منظوره ارایه می دهد . مشکلاتی که در طبیعت ناشی از دخالت های انسان و فشارهای  ناشی از آن است به چند شکل دیده می شود . تهی سازی ، دگرگون سازی یا افزودن به منابع یا اکوسیستم های زمین ( چه جهانی وچه منطقه ای ) روش های طراحی اکولوژیک سعی دربه حداقل رساندن اثرات مضر بشر ( ساختارهای  مصنوع ) به طبیعت دارد این بر عهده طراح است که ازاول نتایج ناخوشایند  ناشی از ایجادساختمان  را پیش بینی کند  و آنها را درفرایند طراحی ساختمان  به حداقل رساند ، همچنین این اندیشه رایک اولویت بداند که اثرات مخرب ومنفی براکوسیستم  ها ومنابع طبیعی را حذف واهداف اکولوژیک راپایه ریزی نماید .

وجود یک هدف اکولوژیک درون ساختاری برای طراحی ساختمان یک اصل است این که باید اکولوژی ومعماری را در نظرگرفت امری بدیهی است ولی از دیگر نظام های مربوط مانند مهندسی  شیمی وعلوم مواد نیز باید درارتباط با حفاظت وپایداری محیط زیست استفاده شد متاسفانه بیشتر  طراحان امروزه  دانش کافی در ارتباط با اکولوژی  وزیست شناسی  طراحی سبز ندارند .

مساله بعدی ان است  که توافقی  برسر تعریف آنچه معماری  اکولوژیک را می سازد  هنوزبه دست نیامده است ، علی رغم اینکه تئوری طراحی سبز یک مجموعه  اصول شناخته شده عمومی دارد  چون طراحی اکولوژیک  هنوز درحد تئوری است  ، کا رامروز جستجوی اساسی کامل وقوی  برای تئوری مساله یافتن اصولی واحد  است که بدون آنها  طراحی اکولوژیک  ناقص ، غیر قابل درک وچیزی مجزا محسوب می شود نیاز به طراحی اکولوژیک  سال های اخیر توجه همگان  را به خود جلب کرده است ولی دادن اگاهی های اولیه رابطه با ارتباط اکولوژی معماری که نشان دهنده ارتباط ذاتی ساختار ومحیط است ، لازم است تا به بخشی  کامل از معماری  تبدیل شود . ابتدایی این مسیر الحاق  مسایل محیطی  واکولوژیکی  با معماری اصولی وزیر بنایی است معماری قبل از آنکه  یک هنرتزئینی باشد تمرینی اجتماعی است که نظام های مختلفی درخود دارد واین نظام ها هرکدام ارتباط  خاصی با آن دارند .

اکولوژی علمی است که با سیستم های زنده بیوسفر در ارتباط است که اجزای بی شمار آن از جمله انسان ، لازم است در میان نظام های مربوط به معماری قرار گیرند . نوع بشر دائما در حال تغییر دادن محیط زیست است وفعالیت های اوقبل ازهر چیز بر اکولوژی  اثر می گذارد یکی از اولین  راه هایی که بشر از طریق آن شروع به تاثیر گذاری  بر اکولوژی می کند تولید محیط مصنوع  درمیان یک سیستم  طبیعی است که به دنبال آن اغلب سیستم های طبیعی که قبلا  جایگزین ساخته های دست بشر بوده اند . تضعیف می شوند ( تاثیر شهر سازی  یک مثال مهم  وبارز است ) اگر معماران  وطراحان  به اندازه کافی درزمینه اکولوژی تبحر پیدا می کردند ،  گام های بسیار بلندی  درجهت به حداقل رساندن اثرات معماری وتوسعه شهری بر اکولوژی بر می داشتند  ودر نتیجه  مشکلاتی که بین معماری وطبیعت است؛ مشکلاتی که بین ساختار مصنوع واکولوژی پیرامون  آن است ، به حداقل می رسید و آثار منفی  آن کاهش می یافت.

در حال حاضر معماری  فقط به این سمت گرایش پیدا کرده تا واقعا نظیر آنچه شرح داده شد ، عمل کرده باشد . وفعلا اهدافی که در دورویکرد  فضا محور  واقلیم محور  درسر طراحان وجود دارد ،  آنها رابیشتر  به سمت غلبه دادن  اصول وعملکرد های معماری سوق داده است . مکتب استفاده بهینه از فضا ( فضا محور ) تا آنجا پیش رفته است که معتقد است ، هر شی ء مصنوع ( ساختمان ) فضایی را در محیط اشغال می کندودر نتیجه آنرا تغییر می دهد ولی با دید حفاظت  از آب وهوا ( اقلیم  محور ) می توان چنین استنباط کردکه هرساختمانی  به مثابه سیستم تنفس کننده ای  که با محیط اطراف در حال برهم کنش است محیط وبخصوص آب وهوا را تغییر می دهد که خود منشایی  برای محدود کردن  اکو سیستم  می شود ( به غیر ازتغییراتی که در آب وهوای داخلی سیستم  مصنوع باعث می شود ) اما طراحی  سبز هر دو جنبه با رویکرد را شامل می شود . دررویکردی اکولوژیکی با اکوسیستم  هایش به عنوان  « محیط  طبیعی »  می بایست همزمان مورد توجه قرار گیرند .

در رویکرد اقلیم محور عامل  فیدبک ( پس خور) درنظر گرفته می شود دراین روش ، نتایج و آثار  ساختار مصنوع بر محیط وتغییرات اکولوژیکی ناشی از آن به عنوان ورودی های جدید به سیستم مصنوع درنظر گرفته می شود . ولی تغییرات  وبرهم کنش  اکوسیستم ها بین ساختمان  و محیطش  بسیار وسیع تر از آن است  که توسط آموزش های معماری وتمرین های آن به حساب آید .

در ورای تغییرات فضایی  ناشی از ایجاد ساختمان در یک اکوسیستم ،  برهم کنش های منظمی میان  ساختمان و اکوسیستم وجود دارد که طراح باید آنها را در نظر بگیرد  ودرطراحی خود  لحاظ نماید . این واکنش متقابل  با انتخاب مصالح مورد مصرف در ساختمان  و منابع انرژی مولد فعالیت های ساختمانی  آغاز می گردد .  عملکردهای ساختمان به مجموعه ای از فرایندهای  داخلی بستگی دارد ،  متابولیسم  ساختمان بامحیط  اطراف برهم کنش دارد ( که موادزاید  به درون آن  تخلیه می شوند ) یک معمار  باید ا زاین فرایند  و آثار آن همچنین از عکس العمل اکوسیستم  به آن اگاه باشد . کاملا  معلوم است  که باید روند روز افزون  تغییر ،  ساده کردن  وتخریب اکوسیستم زمین  کاملا برعکس  شود زیستگاه های تخریب  شده باید به نحوی  ترمیم شوند که بتوانند  عملکردهای  اصلی خود را انجام دهند .

قدم هایی که بایددراین رابطه  برداشته شوند  عبارتند از استفاده ازمانداب های مصنوعی برای کنترل  سیل وکاهش  نیتروژن ، همچنین جلوگیری از تخریب  جنگل ها برای حفظ جلگه ها وبه گردش  در آمدن کربن  در طبیعت .

دیگرنمی توان به این تفکر ادامه داد که خدمات طبیعت بی وقفه ادامه پیدا خواهند کرد . ما بادبیشتر جانب  احتیاط واینده نگری  رابرای استفاده از این منابع درنظر داشته باشیم  قبل از آنکه  کاملا باعث از بین رفتن  سیستم  های  طبیعی بشویم  و اختیارات نسلهای آینده را ازآننان  سلب نماییم  این تجربه برای همه ما وجوددارد که از بین رفتن  اکوسیستم ها می تواند  هزینه های سنگین  اقتصادی ، اجتماعی  وطبیعی داشته باشد ، تازه بااین حساب که ما فقط می توانیم بخشی از آن خسارات  را محاسبه کنیم . فقدان هریک از  گونه  ها وزیستگاه هایشان واز بین رفتن ساده  سازی اکوسیستم  ها می تواند برتوان  طبیعت در فراهم آوردن  شرایط زیست هر کدام ازما تاثیر بگذارد  بسیاری از این نقصان ها وکمبودها غیر قابل جبرانند  ویا به راحتی  قابل جبران نیستند . طراحی اکولوژیک  باید براین اساس باشد که فرایندهای طبیعی  وقابلیت های طبیعت در ایجاد ویا باز سازی منابع محدود است  وحفاظت از آنها  اجتناب ناپذیر است نگهداری  وحفظ حیات سیستم های طبیعی ،  اگرسلامت آنها  برای ما مهم باشد ،  نیاز به در نظر داشتن احتیاجات  نسل حاضر وضمانت بقا وپایداری  آن برای نسل های آینده  داردبنابراین  طراحی اکولوژیک باید آینده نگر  باشد این طرز فکر  باید برای ما وجود داشته  باشدکه نسل آینده  حداقل بتواند  ازهمین خدمات طبیعی که ما امروز  از آنها بهره مندیم  استفاده نماید( حداقل استاندارد  مطمئن ) بنابراین عقل وانصاف  حکم میکند  که ماتحت اصول محتاطانه عمل کنیم . مانه شرعاً ونه عرفاً نمی توانیم برا ی نسل آِینده تصمیم بگیریم  که هیچ منبعی  در اختیار نداشته باشند . آنچه که از دست ما برمیآید توقف از هم پاشیدن سیستم های طبیعی و تضمین ادامه بقاء ان برای دیگر نسل ها است . ابتدا باید درک  خودمان را از میزان وارزش  عملکردهای طبیعت بالا ببریم وروش ها و وسایلی راکه می خواهیم از آنها استفاده کنیم درجهت حفظ  وبقاء سیستم های  آن انتخاب نماییم. درک وارزش نهادن بر طبیعت  وتضمین نحوه استفاده از منابع  درزمان های مشخص ودر حیطه قدرت باز سازی آن ، برای بقاء طبیعت لازم است .  به طورخلاصه می توان گفت لازم است که ارزش شبکه درهم تنیده  حیات راکه محافظ  ماست وما جزئی از پیکره اش  هستیم ، چه به صورت  منطقه ای  وچه به صورت  جهانی بدانیم . باید این را تشخیص بدهیم که مجموع اثرات ما بر یک منطقه میتواند درهرجا ودرهر نقطه دیگر نمایان شود . طراحی اکولوژیک  بایدراههای استفاده بهینه  از منابع را در ضمن حفظ  وپایداری ،  تجدید  پذیری  وبهره وری  آن در خود بگنجاند .  برای مثال باحفظ یک جنگل  ویک مصب درنزدیکی  یک محل می توان مجموعه ای از محصولات که هر کدام  خود ا زواریته های مختلف  تشکیل شده اند داشت  وکشاورزان  محصولی کافی بدون واهمه از آب وهوای  نامساعد و آفات  برداشت کنند .  شایدبه این روش  نتوان به بیشترین  میزان برداشت  درشرایط ایده ال  دست یافت ولی  این نوع بیمه  کردن محصولات با روشی  زیرکانه است .به همین طریق بسیاری از جوامع بشری  راهکارهای  جالبی را نه تنها  برای تطبیق  خود با ریتم های  اجتناب ناپذیر طبیعت  به کار برده اند بلکه از این تغییرات  وتخریب هایی که می تواند به صورت بالقوه  به

خلاصه : مقاله ریچارد راجزر             معماری پایدار

مبانی نظری

فصل دوم

پیشگفتار :

هنگامی که وحدت ویگانگی  ابداعات وساخته های بشریت کامل گردد ، مصنوعات ماخود سازگار  می گردند و سیر تکاملی  وتوسعه خودرا می پیمایند این قدرتی است که هنوز هم رویای  دور ودست نیافتنی ماست .                    « کوین کلی »

فصل اول:

معماری به سبب نیاز بشر به  سه پناه پدید آمد وبه زوری تبدیل به بیان وتعبیری  اساسی ازمهارت های فنی وتکنولوژیک وموضوعات  معنوی و اجتماعی  گشت . تاریخ معماری  سند ومدرکی است دال برقوه ابتکار ونبوغ بشری ودرک وا حساس اوازهارمونی  وارزش های دیگر  این یک انعکاس  عمیق از موضوعات  پیچیده افراد واجتماعات  است .

معماری ، زیبایی  را از طریق استفاده از عقاید  منطقی  واز دل آنها به دست آورده است و بازی میان دانش وبصیرت  منطق ومعنویت  ( عقل و احساس ) وبین معیارهای  قابل اندازه گیری است د رمعماری  عملکرد  واهمیت زیادی  دارد ولی ضرورت  نظم وزیبا شناختی  هم از آن کمتر نیست بنای  پارتنون ویا بنای     به وسیله برامانته  ویا بنای سالک سنتر به وسیله لویی کان همگی از فلان عقل ومنطق به تعالی  رسیده اند .

امروزه پیچیدگی  زیادموضوعات  ومسایل بشریت باعث تهی وبرهنه شدن معماری شدن است ساختمان ها تقریبا فقط به دنبال سود بیشتر هستند . این استراتژی که باعث بدتر شدن وضعیت آینده می شود ضد تفکر پایدار است وبرملاحظات زیبا شناختی  که منشا یک معماری خوب است به طورکامل غلبه می کند ودر نتیجه هیچ انگیزه ای برای یک چنین رفتارهای مردمی باقی نمی ماند ونه دلیلی برای استفاده مصالح خوب ونه دلیلی برای انتخاب  سایت مناسب  برای یک ساختمان  ویاحتی کاشتن  یک درخت ( مسیر اصلی علم اقتصاد که هدف آن به طورناگهانی  توسط تاپخرایت موسس شرکت کرد هانسون بیان شد . عبارت بوداز« امروزبه دست آوردن پول فردا » ومردم را به سرمایه  گذاری درتکنولوژی محیط زیست  که پول آن تنها در دوره  طولانی بازپس می گردد تشویق نمی کند )

پیشگامان  جنبش مدرن  - فرانک لوید رایت  ، لوکودبوزیه ، پس ون دردهه  ،نروی، آلوار آلتو ،باکمیته فولر ،  لوبتکین  وپروبه استفاده از فن آوری های صنعتی  وفرم های  جدید روی آوردند  ودلیلش این بودکه آنها  معتقد به آزادی  خلاقانه وتوجه به  پیشرفت های اجتماعی بودند.

امروزه پتانسیل عظیم این چنین فن  آوری هایی پاسخگوی  تنها یک هدف  است به دست آوردن  پول ساختمان ها نه به مردم وفا دارند ونه به مکان ساخت خود  تمام انواع  ساختمان ها طبقه بندی  ، گروه بندی  واستاندارد  شده اند این ساختمان  ها دارای  ساختار و سازه ای هستند  که انرژی را می بلغد  وباعث اتلاف نیمی از انرژی  سالیانه جهان می شوند .

اما ساختمان ها  صرفاً کالا نیستند آنها مانند پرده ای پشت صحنه  زندگی ما را در شهر می سازند معماری هنر شکل  دادن به آن  چیزی است که مامرتبا در آن به نمایش می پردازیم چرا که به خلق  محیطی می پردازد که تمامی جزئیات  روزانه ما در آن اتفاق می افتد. حال چه درمکان های عمومی  وچه در مکان های خصوصی ،  وظیفه خاصی  که معماری در زندگی ما دارد . مراقبت ونگهداری از شهروندان را طلب می کندواین نیازمند آن است که هم به اجتماع  آگاهی داده شودهم درموردکیفیت ، چشم اندازی  ارایه گردد . وظیفه اخلاقی در حرفه معماری بسیار لازم است ومعماری باید درپایداری  محیط واجتماع سهم داشته باشد و معماران عهده دار مسئولیتها ( درورای محدودیت های موجود ) ودارای مختصر استقلالی  شوند . وظیفه وقدرت حرفه معماری درزیرفشار اقتصادی کاهش یافته است الن پوزنر درباره بحرانی که حرفه معماری در آن گرفتار آمده اظهار داشته است معماران توسط کار  فرمایان برای نصب دیوارهای حائل وسد مانند ایجاد راهروهای خصوصی که شهروندان  را دور ازدید نگاه دارد به کار نگاشته می شوند . وآنها را وارد به خلق فضاهای بسته وخصوصی  خارج ازفضاهای عمومی می کنند . افراد بسیاری درایجادجدایی وپاره پارگی  به مثابه زبان شهری  غالب ، شریک  می شوند«  دراین گفتار به دنبال راههایی هستیم که در آ ن ساختمان  ها بتوانند فضاهای عمومی  راتقویت کنند  وجوابگوی نیازهای متغیر استفاده کنندگان از خود باشند ، همچنان که این ساختمان ها بهره گیری  ازتکنولوژی پایدار رابه جای تکنولوژی های آلاینده  به نمایش می گذارند ساختمان ها باید الهام بخش  وپیوند ساز شهرهایی  باشندکه جامعه وطبیعت راگرامی می دارند .

شهرها قراردادی  مابین حقوق خصوصی ومسئولیت های عمومی هستند .

بسیاری از پارک های عمومی ، میادین وخیابان ها میراث های گذشتگان  ماهستند دراین عصر مدرن دموکراسی  انتظار افزایش  قلمروها وفضاهای عمومی بیشتر ومهم تری می رودولی متاسفانه چیزی نیست جزء تحلیل  تسهیلات عمومی وغلبه ماشین که باعث کاهش فضاهای عمومی  وتبدیل آنها به پیاده روهای باریک شده  است متاسفانه امروزه ترجیح داده می شود که ساختمان ها بیشتر وتنها وتک تک ساخته شوند تا اینکه عناصری محصور کننده وشکل دهنده به فضاهای عمومی باشند .

ساختمان ها به طرق دیگری نیز باعث افزایش قلمروهای عمومی می شوند : شکل دادن به خط آسمان و نشانه های شهری که چشم را به جستجو و توجه به خیابان های در حال گذشتن از آنها هدایت می نماید . حتی در معمول ترین سطح جزئیات ساختمان (کف پوش آن ،مزده ها، جداول، حجم ساختمان مبلمان خیابان و یا نشانه های آن )‌به مقیاس انسانی ارتباط پیدا می کند و تاثیر مهمی روی منظر و چشم انداز خیابان می گذارد . پس کوچک ترین جزئیات به طور قطع بر حکیت اثر می گذارد .

زندگی مدرن با سرعت بیشتر از ساختمان هایی که ساخته می شوند .در حال تغییر است .ساختمانی که امروزه تجاری است شاید نیازمند باشد در5سال دیگر دفتر کار و در 10 سال دیگر یک دانشگاه شود .بنابراین ساختمانهایی که به راحتی تغییر یابند عمر مفید طولانی تری خواهن داشت .ولی طراحی انعطاف پذیر معمار را از استفاده از فرم های کامل و جامع دور می دارد .سمعماری کلاسیک زیبایی اش را از ترکیب هارمونیکی به وامی گیرد که نمی توان به آن ترکیب چیزی افزود . نمی توان از آن چیزی کاست .ولی وقتی که جامعه خواستار ساختمان هایی با قابلیت پاسخگویی به نیاز های متغییر است .پس باید دنبال انعطاف پذیری و جستجو فرم های تازه ای باشیم  که زیبایی را در خلال تطابق و سازگاری به نمایش بگذارد. حال اگر ساختمان هایی جدید باید پاسخگوی نیازهای متغییر جامعه باشند پس باید در مورد چگونگی تطبیق آنها با ساختمان های موجود یعنی حفاظت از میراث معماری  همگانی نیز فکری کرد .

مرکز ژرژپمپیدو

من ورنتسوپیانو، مرکز ژرژپمپیدو رادرپاریس بااین تفکر ( تطابق وسازگاری ) طراحی کرده ایم . ساختمان متضمن مکانی برای یک لحظه وزمان خاص نبود بلکه مکانی برای مردم در طی سال های مختلف بود . علایق وفرهنگ های گوناگون می توانند دراین جادور هم جمع شوند واین مرکز  امکانات مختلفی از سالن های کنفرانس ، سینما ورستوران گرفته تا کتابخانه  ، سالن کنسرت وگالری هنری ارایه میدهد .

هدف ، خلق ساختمانی است که در آینده چیدمان امکانات وتسهیلات امروزه بر آن تحمیل نشود وفعالیت ها خودشان فرم ساختمان را درهر زمانی  دیکته کنند . راه حل ما پیشنهاد یک ساختمان  اسکلتی برای فضاهایی بود که می توانستند  به هم اضافه شوند یا از هم کاسته شوند ، باز وگشوده  باشند ویا تقسیم بندی( پارتیشن بندی) شوند .

تمامی ستون های سازه ، داکت های تاسیسات ، آسانسورها وکریدورها ویا راهروها درخارج از ساختمان  تعبیه شده اند ، بدین منظور که سطح هر یک ازطبقات در بیشترین وسعت خود ( به اندازه دو زمین فوتبال ) از هر گونه مانعی ، آزاد باشد .

برای کاهش جثه نمایان این ساختمان بزرگ  یک نمای نورانی خلق شده است . این یک نمای لایه لایه است نه یک دیوار ، بلکه یک سری  از صفحات شفاف و سازه های فلزی همراه  با بالکن ها وتراس هایی است که هر لایه پشت لایه دیگر پنهان است .

مرکز بزرگ کنفرانس شهر توکیو

دریک مقیاس بسیار بزرگتر ، پروژه مسابقه برای یک مرکز بزرگ کنفرانس درقلب شهر توکیو نشان می دهد که چگونه می توان فرمهای  جدید برای فضاهای عمومی و معماری را درجاهایی کوچک و بزرگ خلق کرد پروژه شامل سه سالن بزرگ  کنفرانس بود ، ارزیابی وبررسی تاثیر ی که  این چنین  مرکز بزرگ وغول آسایی بر این سایت پر تراکم خواهد داشت ،  ما را به ایده ای  غیر از ساختن  بنا روی سطح  زمین هدایت کرد  مکانی که به کلی  از فضاهای عمومی  محروم مانده بود ، با رشته ای  از فضاهای باز ، مکانی  برای توقف ، ملاقات وفعالیت های  عموم مردم گردید .

ساختمان درارتفاع شش طبقه بالای سطح زمین  به صورت معلق  قرارگرفت و در نتیجه تمامی سطح زمین  آزاد گشت  وبدین ترتیب  فضای خارجی  سر پوشیده  وبزرگی برای استفاده عموم خلق شد .

کپسول های نقره ای غول پیکر شامل سالن های  کنفرانس  با جمعیتی  حدود 10000 نفر بودند  که مانند کشتی  هایی در بارانداز بر بالای  فضاهای عمومی  همچون سر پناهی  معلق بودند  دسترسی به سالن  ها وبا غ های  بام آنها را به وسیله  استوانه های  شیب دار  متحرک شیشه ای صورت می گیرد . این پروژه  سنت ساختمان  های کشتی مانند ژاپن رابر می انگیزد ،درعین انکه  ازتکنولوژی بسیار بالایی بهره منداست .

این دو پروژه فضای جمعی نشان می دهد که چگونه ساختمان  ها وقلمروهای عمومی می توانند بریکدیگر تاثیر بگذارند . وقتی که ساختمان ها در یک فضای جمعی  سهیم می شوند ،  مردم را به ملاقات  وصحبت با یکدیگر تشویق می کنند . آنهاعابر پیاده  را در گیر خود  می کنند ومیل طبیعی انسانی مردم را به جای سرکوب  ،بر می انگیزند و شهر را انسان گونه می کنند .

زندگی مدرن با سرعتی بیشتر از ساختمان هایی  که ساخته می شوند ، در حال تغییر است ساختمانی که امروزه تجاری است  ،شاید  نیاز باشد در 5 سال  دیگر دفتر کار ودر 10 سا ل دیگر  یک دانشگاه شود ، بنابراین ساختمان هایی  که به راحتی تغییر یابند  عمر مفید طولانی تری  خواهند داشت  ولی طراحی انعطاف پذیر ، معمار را از استفاده ازفرم  های کامل وجامع  دور می دارد  معماری کلاسیک  زیبایی اش را از ترکیب ها رمونیکی به وام می گیرد که نمی توان به آن ترکیب  چیزی افزود  ونمی توان از آن چیزی کاست  ولی وقتی که جامعه خواستار ساختمان هایی با قابلیت  پاسخگویی  به نیازهای  متغیر است پس باید  به دنبال انعطاف پذیری وجستجوی فرم های تازه ای باشیم که زیبایی  را در خلال تطابق وسازگاری به نمایش بگذارد.

ساختمان اداره مالیات داخلی ناتینگهام

تغییر و تجدیدنظر در انتظارات وفن آوری ها می تواندبه طورقابل توجهی از به هدر رفتن انرژی در ساختمان ها جلوگیری کند .برای مثال درخانه ها وساختمان های قدیمی ماتغییرات دمای فصلی را تحمل می کنیم . اگر مراجعان به ادارات امروزه به جای اصرار بر دمای 20 درجه درتمام طول سال به دمای متوسط فصلی راضی بودند . ساختمان ها می توانستند  به فضای  محیطی باز شوند وبه طور مشخص نیاز آنها به استفاده از دستگاه های تهویه  کاهش می یافت این رفتارها می تواند اتلاف انرژی را کاهش دهد وهمچنین یک محیط تحت کنترل رافراهم کند  . اکنون معمارها کم تر به روش های با تکنولوژی فعال وانرژی بالا متکی هستند ،  آنها به استفاده از تکنولوژی غیر فعال ( پنهان ) که از منابع طبیعی  مانند زمین ،  باد ، خاک ،  خورشید و آب  به دست می آیند  روی آورده اند .  به طور مثال در طراحی  ساختمان اداره مالیات داخلی درشهر  ناتینگهام برای ایجاد یک محیط  معتدل بدون استفاده از سیستم های مکانیکی  ومصرف کننده انرژی تلاش شده است . دو طرف سایت آلوده ، شلوغ و پر سروصدا بوده ودردو طرف دیگر کانال های تمیزی وجود داشت . ساختمان اصلی  اداری درکنار جاده  با کار کردهای  اجتماعی ووسایل  ارتباطی قرار گرفت که به وسیله  یک دیوار دو جداره  شیشه ای باعرض یک متر ،  ا زآلودگی وسرو صدا محافظت می شود دراین دیواره پنجره هایی برای تهویه تعبیه شده اند  بین دو ساختمان  یک حیاط چشم انداز  که شیشه یک دره  عمیق وسر اشیب است قرار دارد . دو ساختمان با پل  هایی به هم مرتبط  می شوند این حیاط فقط  یک منظره بصری  برای ساختمان ها نیست ، بلکه یک منطقه محدوده با هوای  یکنواخت نیز به وجود می آورد که هوای  خارجی را که قبلا در تهویه  ساختمان ها  استفاده شده است تصفیه می کند . برای مثال  تعدادی درخت  که دی اکسید کربن  را جذب واکسیژن را دفع می کند ، به طورمتوسط بخار آب حاصل از 380 لیتر آب را بیرون می دهند هوای اطراف خود را پاک وتمیز می کند . درتابستان درختان سایه ایجاد می کنند ودریافت گرما  را از خورشید کاهش می دهند . در مجموع درختان  و آب وبوته ها وگیاهان یک چشم  انداز زیبا به وجود می اورند که آلودگی  را تصفیه و هوا را مرطوب  ، خنک وتازه می کنند . ساختمان  های باریک وکم عرض اجازه دسترسی به پنجره های بیشتری را می دهد ونیاز به  نور پردازی مصنوعی را کاهش می دهد . در داخل ساختمان  هوایی که از طریق پنجره هاوارد می شود  می تواندبدون استفاده از پنکه های مکانیکی وبا شکل دادن  سقف به صورت ایرودنیامیکی  ویا بامرتبط کردن طبقات  به یک فضای بزرگ تر یا یک حیاط مرکزی به گردش در آید .  هنگامی که هوای  داخل فضای میانی گرم می شود ، « تاثیرات لایه ای »  ها رابه سمت بالا  می کشد ودر همین  زمان هوای کهنه ( مصرف شده ) را مکش می کند . ساختمان هایی  که با یک فضای میانی تقسیم شده اند می توانند طبقات وسیعی  با ارتباطات  بصری زیبا  بین مردم وتهویه مطبوع  سالم را درخود جای دهند .

برش عمودی ( ضخامت ) سقف می تواند طوری شکل بگیرد که در برابر با دها عکس العمل  ودربعضی موارد آنها راجذب کند وسبب افزایش  کشش هوا از خارج  ساختمان و ایجاد  شرایط محیطی مناسب بدون نیاز به سیستم سرد کننده شود .

دادگاه بوردو

دادگاه های مرکزشهر بوردو دارای اصول  مشابهی  برای تهویه مطبوع طبیعی  در آب وهوای  گرم اروپایی است ، به طوری که نیاز به چرخش هوای تازه دراتا ق  های دادگاه بر طراحی وشکل بنا تاثیر گذاشته است . کارکرد وظاهر  آنها مانند  وست هاوس  می باشد که هوا ونور از پایین وگرمای اندکی از طریق نورگیر وارد می شود ،  گرمای خورشید  که از بالای بنا  جذب می شود «  تاثیرات لایه ای »  را افزایش می دهد وتحرک کافی هوا را در ساختمان  ایجادمی کند .  قبل ا ز این که هوا وارد اتاق های دادگاه شود  از روی یک استخر آب می گذرد  ومرطوب وخنک  می شود . سالن عمومی که در آن 7 اتاق  دادرسی قرار دارد د رسایه است ولی به طور کامل روشن ونورانی است از این محل می توان استخر ودر پشت  آن کلیسای جامع قرون  وسطی رامشاهده کرد .هوای سالن از فراز  استخر وهمچنین از خنکای آب های زیرزمینی  که ازطریق دستگاه  های تهویه به چرخش درمی آید  تامین می شود .

سیستم طبیعی  تهویه هوا جزئی  از ترکیب بندی معماری  است که نماها  وبازتاب هایی را فراهم می کند .

خانه و آتلیه

خانه درذهن هر انسانی تداعی کننده آرامش وآسایش است .مکانی که روح وجسم انسان در آن آرام  می گیرد . فضایی  برای استراحت و تجدید قوا قضایی برای ایجاد تعاملهای  خانوادگی  واجتماعی ومکانی برای عشق ورزیدن ، فضایی که برای هر انسانی تداعی  از خاطرات تلخ و شیرین است .

برای اغلب اشخاص خانه  محیطی است که تا حدودی  از حیطه کاری افراد جدامی باشد ، اما برای  هنرمند معمار  فضا به گونه دیگری است . مسائلی که در حیطه اجتماعی از آن  به عنوان مسائل شغلی نام برده می شود ، برای معمار مفهومی فراتر ازاین دارد. او در هر لحظه  از زندگی اش درهر موقعیتی که حضور داشته باشد  بخشی از وجود او در چالش با ایده وکانسپت هایش است . هر لحظه ،  هر حرکت ، هر فضا برای او آغازی از یک طرح ، یک ایده  وشروع یک پروژه است .

نمونه داخلی

منزل ودفتر مهندس سیحون ،خیابان شاه

درمیان ساختمانهایی که سیحون در شهر طراحی کرده است درمنزل ودفتر ا و بیش از همه رابطه  میان بنا و بافت احساس می شود .ابعاد شهری  وپیوند باخیابان  که اغلب فدای فانتزی های معماری « معماری مدرن »  می شود ، دراینجا با سادگی ساخت خطوط اصلی وپیروی آنهااز خطوط نماهای دیگر درطول همان خیابان  به خوبی رعایت شده است .

ترکیب سنگ و آهن به طرزی که خاص سیحون است دراینجا دیده می شود او از به کار بردن بی پرده مصالح واهمه ندارد اما درعین حال این بی پردگی  او را به ورطه اختصار « سبک بین المللی » نکشانده است ، بلکه  بر عکس هر یک از مصالح با وسواس  خاصی در کنار مصالح دیگر قرار داده شده است  . تنوع  جویی سیحون ، به خصوص دراین کار با وقار  شهری ،  درداخل بنا بروز می کند یعنی انجایی  که او نوعی  دید معماری عامیانه  رابا قوسهای  سنگی وسکوهای سنگی وسکوهای کاشی را با خطوط صاف  وخاص اسکلت آهنی درهم می آمیزد .

نمونه خارجی

آتلیه طراحی رنزو پیانو واقع درخارج شهر Vesina درایتالیا

طراحی براساس معماری پایدار – طراحی سبز

با توجه به شیب وتوپوگرافی زمین

فصل چهارم

شناخت وتحلیل سایت

شناخت سایت

-         تهران –

موقعیت استقرار :

تهران بین کوههای البرزوحاشیه  شمالی کویر مرکزی ایران دردشتی  نسبتا هموار  واقع شده است بالاتر از سطح دریا می باشد لازم پهنه  استقرار آن از جنوب به جنوب غربی به دشت های  شهریا ر و ورامین  منتهی می شود ودرسمت  شمال وشرق با حدطبیعی  فضای جغرافیایی شهر تهران در کوه ودشت به وسیله  دورودکرج درغرب وجاجرود  درشرق مشخص می شود که درنزدیکی  کویر نمک  درجنوب شرقی  تهران به یکدیگر  می پیوندند .

ارتفاع کنونی  تهران از سطح دریا در حدود 900 تا 1800 متر است . در میدان تجریش ارتفاع حدود 1300 متر ودرمیدان راه آهن 1100 متر است .

شیب زمین

از شمال به جنوب در دامنه کوهستان شمیرانات 10% تا 15% ازتجریش تا تپه های عباس آباد با شیب متوسط %3 تا 5% ا زعباس آباد  تاخیابان 2% واز مرکز شهر تهران تا کناره 1% است .

طول وعرض جغرافیایی

شهر تهران از نظر جغرافیایی در 51 درجه و 17 دقیقه تا 51 درجه و 33 دقیقه طول جغرافیایی  و 35 درجه و 65 دقیقه تا 35 درجه و44 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است .

شرایط اقلیمی :

عوامل گوناگونی  در شرایط اقلیمی شهر تهران به علت موقعیت  ویژه جغرافیایی  آن موثرند ازجمله ارتفاعات  که درشمال ان قله توچال به ارتفاع 3933 متر مشاهده می گردد . همچنین کوه هایی چون دماوند شمیرانات وامامزاده داوود  دراطراف آن اقلیم این بخش را تحت تاثیر قرار می دهند . منابع آب فیزیکی  نیز از فاکتورهای مهم در شکل گیری اقلیم تهران است از جمله این منابع  می توان رودخانه  جاجرود  و کرج وسدهایی  چون امیر کبیر –لبنان ولار را نام برد .

عامل وفاکتور دیگری که می توان از آن نام برد دشت است . به استثناء نواحی شمالی استان که به جهت واقع شدن در کوهپایه های  البرز اندکی معتدل و مرطوب است  بقیه نقاط  دارای تابستان  های گرم وخشک  وزمستان های  معتدل وگاهی  سرد می باشد که نشانه  وخصوصیات  مناطق دشتی  را نشان می دهد .

طی یک دوره 30 ساله متوسط میزان بارندگی آن را 230 از سال  1330 طی یک دوره  45 ساله حداکثر دمای هوای تهران 46 درجه وحداقل 15 درجه سانتیگراد اعلام شده است به این ترتیب تهران دارای  تابستان گرم به ویژه درمناطق  جنوب ومرکز شهر وهوای معتدل در شمال شهر می باشد .  درزمستان نیز مرکز شهر تهران معتدل است  ولی بخش های شمالی شهر سرد است ودما بارها به زیر  صفر می رسد . تهران درفصول سردسال  تحت تاثیر سیستم های  پر فشار شمالی ( سبزی ) قرارگرفته است  ودارای زمستان سرد وخشک وعموما آلوده است  ودرماههای  گرم سال متاثز از سیستم های کم فشار حرارتی کویر مرکزی  واقع شده ودارای تابستانی گرم وخشک است .

منطقه 1 (شمیرانات )

منطقه یک شهر داری دربلندای تهران وباوسعتی حدود 210 کیلومتر مربع  براساس داده های آماری بیش از 433500 نفر جمعیت را در خود جای داده است این در حالی است که انبوه  ساختمانهای  آماده ونیمه آماده  در آینده ای نزدیک جمعیت منطقه را به مرز 500هزار نفر خواهد رساند . – مختصات  جغرافیایی  این منطقه از طرف شمال  محدود به ارتفاعات  1800 متری دامنه جنوبی کوههای البرز ، در جنوب  به بزرگراه  شهر چمران – حد فاصل دو راهی  هتل آزادی  وبزرگراه مدرس  وپل آیت الله صدر واز غرب به اراضی رودخانه  درکه واز شرق نیز به انتهای بزرگراه ارتش – کارخانه سیمان ومنبع نفت  شمال شرق تهران محدود می شود .

این منطقه به لحاظ طراحی شهر داری بافتی روستایی است ومی توان آن را باغ شهر نامید شمیرانات  که دردامنه  کوهپایه های البرز جنوبی واقع است به دلیل نیمه  کوهستانی بودن وساختاری ویژه که آمیزه ای از شهر سازی  مدرن وسنتی  است .

سایت منتخب واقع درمنطقه یک شهر داری تهران – محدوده فرمانیه ودرخیابان شهید  بازدار می باشد .

قطب های حاکم بر سلایت ( مکان های فرهنگی – تاریخی )

مکان های فرهنگی – تاریخی واقع درسایت که به عنوان پتانسیل های  محدوده سایت به حساب آمده ودرانتخاب  موضوع پروژه سهم به سزایی داشته است .

1-    کوه دماوند

2-    فرهنگسرای  نیاوران

3-    کاخ نیاوران – صاحبقرانیه

کوه دماوند :

قله دماوند در 75 کیلومتری شمال شرق تهران است وبلندترین  قله رشته کوههای البرز است که ارتفاع  آن از سطح  دریای مازندران  5636 متر و ازسطح دریاههای  آزاد 5671 متر است . گمان می رود آتشفشان  دماوند – حدود یکصد هزار سال پیش خاموش شده باشد . یادگار این آتشفشان  ما قبل تاریخ  ،سنگهای  گوگرد  دارد وتکه های گوگرد خالص  ونیز حوضچه ای است به شعاع100  متر وعمق30  متر در قله قیفی شکل دماوند  که معمولا آب برف در آن یخ زده است درجه برودت هوا در قله دماوند  درمیانه تابستان  بین ظهر تا ساعت چهار بعدازظهر  در حدود چهار درجه زیر صفر است دامنه دماوند در2000 تا 3500 متری یکسره از گلهای شقایق  پوشیده می شود .

فرهنگسرای نیاوران

فرهنگسرای نیاوران در سال 1357 با سایت تقریبی 3500 مترمربع  درشمال شرقی تهران  درمحله نیاوران ایجادشد ودارای تاسیسات کتابخانه ، نگارخانه  ونمایش خانه بود .

کاخ نیاوران – ( کاخ صاحبقرانیه )

میان باغی وسیع دریکی ازکاخ های مجموعه نیاوران در شمال شرقی  تهران ساختمانی قرار دارد که قدیمی ترین کاخ این مجموعه است وتاریخ ساخت  آن به عهده فتحعلی شاه مربوط می شود علاوه برحوض خانه وکرسی خانه بی مانند  صاحب قرانیه  ازتالارهای مهم آن میتوان جها ن نما و آیینه را نیز نام برد که با تابلوهای  نقاشی گرانبها  واشیاء بسیار نفیس  تزئین شده  اند .

ناصر الدین شاه درسال 1267 ه –ق  دستورساخت قصر نیاوران  را در دو طبقه دردامنه های کوه البرز در شمال تهران را صادرنمود . در آن زمان  با توجه به این که شاه به طور معمول  تابستان را در ییلاق  های شمال تهران به سر می برد دستورساخت  این قصر زیبا ییلاقی را داد  این قصر پس از آن که سی امین سال  سلطنت ناصر الدین شاه در آن برگزار گردید .  نام صاحبقرانیه را بر خود گرفت زیرا در آن زمان هرسی سال یک قرن به حساب می آمد و ناصر الدین شاه به همین دلیل خود راصاحب قران نامید ونام این کاخ را صاحبقرانیه نهاد .

منزل مهندس سیحون

ساختمان ویلایی که مهندس سیحون آنرا برای خودطراحی کرده بود وهم اکنون نویسنده شهید  ایرانی محمود دولت آبادی در آن ساکن می باشد .

تحلیل سایت

1-    شبکه دسترسی – سایت

دسترسی  به خیابان اصلی

2-    شیب سایت

شیب زمین براساس گزارش سازمان نقشه برداری حدود 15% می باشد واختلاف ارتفاع سطح جنوبی وشمالی سایت حدود 15 متر است .

3-    جهت باد غالب

باد غربی – شمال غربی

همسایگی – زمین

کاربری زمین – مسکونی

بافت منطقه ای

سایت دارای  بافت نسبتا  ارگانیک می باشد اما به دلیل  ساخت وساز در این بافت مداخله های  بسیاری  صورت گرفته است .

روش طراحی

ایده طراحی

موضوع پروژه – خانه و آتلیه ای برای پنج معمار – بانظر ورویکردی  مبنی بر تلفیق درکاربری  درکنار هم  به گونه ای که تعریف از فضای کار را دچار تحول ودگرگونی کند تصور اینکه هر انسانی برای زمین به سرکار نیازمند به ترک منزل وحضوردر فضای  دیگری است برای تک تک افراد جامعه قابل قبول است – نویسندگان – شاعران – موسیقدان – در   بعضی  از مشاغل تنهاگروههایی  هستند – که درمنزل  به کار خود می پردازند .

تعریف این مسئله برای معماران کمی متفاوت است حضورحرفه معمار  در همه دقایق زندگی رابطه  کار وزندگی را برای  او به گونه ای  دیگر ترسیم  می کند . مسئله دوم  کار یک گروه  متخصص  بر روی یک  پروژه  معماری است .

که نیاز مند ابزار  وفضای ویژه وبر آورده کردن  نیازهای  اعضای تیم قابل توجه است برای  تلفیق دو کابری یکی از جنس خصوصی ودیگری عمومی  - نیازمند  ایجاد حریم بین این دو کاربری بودیم علاوه بر درکنار هم بودن به لحاظ جنسیت متفاوت کاربری  - اثر سوء  بریکدیگر نگذارند زیرا همیشه تجربه شده است . که تلفیق این در مسئله به زیان هر دو کاربری بوده است . وگنجاندن  آنها را دریک جا ودر کنار هم با شک توام  بوده است .

برای حل این مساله  با استفاده از شیب زمین وتوپوگرافی خاص سایت یک لبه مسکونی با ترکیب فضای سبز به وجود آمده است .

که به صورت platform وبا توجه به مسئله earth- shalter رعایت کردن مواردی مانند جلوگیری از اتلاف انرژی طبقه بندی زمین – روی صفحات ایجاد شده – منازل مسکونی  جای داده می شوند و از سمت شمال پشت به خاک تعبیه می شوند .

با این وجود جهت گیری  - ساختمانهای برای جذب نورجنوب

ونورشرق جهت بالانس شدن نور جلوگیری از ایجاد نیم سایه

در ساختمان

دومین مسئله که حائز اهمیت می باشد . خانه هایی  که به صورت earth- shalter طراحی می شوند .عمق  خانه ها مسئله مهمی  است زیرا باعمق زیادونفوذ کم نورویک جهت بودن نورباعث ایجاد نم ورطوبت می شود .

طراحی سایت وعمق خانه ها دراین پروژه  بادر نظر گرفتن  شرایط بالا می باشد وحدوداً 10 متر است باتوجه به اینکه  عمق نفوذ نور 6 متر می باشد .

معماری ویلاهای مسکونی – بسیار ساده – متناسب با توپوگرافی سایت درنظرگرفته شده است.

در اطراف سایت خانه مهندس سیحون – از سمت جنوب شرقی – خیابان از شرق ولبه  مسکونی سایت از سمت شمال وغرب همسایگی آن محسوب می شود .

با توجه به گرافیک سایت  فضای خالی  ایجاد شده مابین این همسایگی ها تداعی فضای خالی یا void رانموده واگر از منظر دیگربه آن توجه شود  نسبت به خانه های مسکونی – تداعی کننده  فضای باز – باغ و یا حیاط است .

که فضای آتلیه وکار دراین void شکل می گیرد .

فرم ساختمان  آتلیه با این فرض درنظر گرفته شده است که با جمعی متفاوت و شاخص از منطقه  مسکونی حضور درکاربری را در آن نشان دهد . وبه لحاظ بصری برای عبورکنندگان  از خیابان  شهید بازدار قابل تشخیص باشد .

نمای آتلیه  - از شیشه است که علاوه بر شفافیت  کاربری آن – معمارانی که در آتلیه به کار مشغول هستند به راحتی با فضای خود ارتباط برقرار کنند .

- اتودهای طراحی -

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد