انواع پرسپکتیو

انواع پرسپکتیو

معمولاً پرسپکتیو به دو حالت اصلی شناخته می شود:1_پرسپکتیو فضای داخلی _مثل فضای داخل اتاق ،راهرو،ساختمان و...تصویر4  2_پرسپکتیو فضای خارجی _مثل فضای خارج از ساختمان ،خیابان،شهر و فضاهای باز .در اینجا لازم است اشاره کنیم که گاهی نیز طراحان از ترکیب دو حالت فوق استفاده می کنند .

مشاهده و ترسیم اشیإ با شیوه پرسپکتیو نیز به چند روش صورت می پذیرد که به طور عمده عبارتند از:پرسپکتیویک نقطه ای ،پرسپکتیودو نقطه ای و پرسپکتیوسه نقطه ای هر یک از موارد فوق شامل قوانینی نسبتاًساده هستند و چنانچه اشکال هندسی را با توجه به قوانین هر یک ترسیم نماییم می توانیم از تنوع بی شماری که به وجود می آید استفاده کنیم.برای ترسیم پرسپکتیو یک شئ لازم است که ابتدا خط افق و نقطه گریز را مشخص کنید.خط افق :فاصله چشم ناظر از سطح زمین تعیین کننده خط افق است .به عنوان مثال زمانی که بر روی صندلی نشسته اید و ارتفاع یا فاصله چشم شما از سطح زمین 5\1 متر است،خط افق برای شما در همان ارتفاع 5\1 متری واقع شده و به موازات نگاه شما قرار دارد.نقطه گریز:اگر حجم یا شکلی را که در پرسپکتیو قرار گرفته به دقت بررسی کنید متوجه می شوید که خطوط و زاویه هایی که دورتر قرار دارند همه به طرف خط افق رفته و در یک نقطه متمرکز می شوند.به این خطوط راهنما ،خطوط گریزنده یا خطوط سهمی نیز می گویند.شما نیز می توانید تصاویری با مضمون حجم و ساختمان را گرد آورده وخطوط گریزنده ،نقطه گریز و خط افق را بر روی آن ترسیم نمایید.در پرسپکتیو یک نقطه ای و دو نقطه ای ،نقطه گریز بایستی بر روی خط افق باشد ،اما محل قرار گیری آن می تواند متغیر باشد.هر قدر نقطه گریز به حجم اصلی نزدیکتر باشد زاویه های تند تری بوجود می آورد و خطوط واضلاع کناره حجم به هم فشرده تر می شوند و هر قدر نقطه گریز از حجم اصلی دور باشد ،زاویه ها بازتر می شوند و اضلاع کناره حجم با وسعت بیشتری در فضا گسترش می یابند.

مبانی سواد بصری و ترکیب بندی

کادر

خطی است که فضای داخلی را از فضای خارجی جدا می سازد.

مقیاس

تمامی عناصر بصری می توانند تاثیر یکدیگر را تعدیل کنند و تغییر دهند. " اندازه ی شکل ها نسبت به یکدیگر را مقیاس می گویند" عنصری کوچک به نظر نمی رسد مگر آنکه در مجاورت عنصر بزرگتری قرار گرفته باشد و میزان کوچکی آن بستگی به مقیاس آن با شکلهای دیگردارد. مثلا حروفی که ممکن است روی پوستری کوچک به نظر برسند پشت جلد یک کتاب بسیار بزرگ جلوه می کنند. یکی از مهم ترین عواملی که درتعیین مقیاس دخیل است اندازه های بدن انسان است.

تعادل

مهم ترن عامل فیزیکی و فیزیولوژی موثر بر حواس بشر، نیاز او به حفظ تعادل است. به دلیل اینکه انسان می خواهد همیشه پاهایش بر روی زمین استوار باشد و در هر شرایطی وضعیت قائم بدن خود را حفظ کند و در ناخود آگاه بصری خود بیش از هرچیز به وجود تعادل و توازن توجه می کند.

با تمام مراحل علمی این مسئله، هیچ شیوه محاسباتی دقیق تر و سریعتر از احساس غریزه ای خاص که در حواس بشر وجود دارد، نیست.

تعادل، نقطه ی مقابل عدم تعادل یا سقوط است. میل ما به دیدن تعادل هنگام دیدن یا بیان یک پیام بصری به این صورت نمایان می شود که ما آگاه یا ناخودآگاه برای چیزی که می بینیم و یا طرح آن را می کشیم اول یک محور عمودی و یک پایه افقی در نظر می گیریم، این دو با هم مهمترین عوامل ساختمانی هستند که به وسیله آنها میزان تعادل سنجیده می شود. این محور بصری را می توان محور محسوس نام گذارد زیرا با آن که دیده نمی شود ولی در عمل دیدن همیشه به صورت غالب وجود دارد و در واقع یک عامل ثابت ناخودآگاه است.

فشار

بسیاری از پدیده ها در محیط اطراف ما فاقد ثبات به نظر می رسند. دایره مثال خوبی است، از هرسو که به آن نگاه کنیم یکسان به نظر می رسد. ولی ما هنگام دیدن به آن ثبات می بخشیم، به این ترتیب که ابتدا محور عمودی در شکل آن وارد می کنیم تا در آن تعادل برقرار کنیم، سپس با افزودن پایه افقی به عنوان خط مرجع احساس پایداری و ثبات را در آن تکمیل می نماییم. اما اگر یک شعع مایل در دایره رسم شود باعث ایجاد فشار بصری بر بیننده می شود علت این امر آن است که شعاع مایل، بر محور تعادل بصری منطبق نیست و در نتیجه مخل تعادل می گردد.

ارزش وجود فشار بصری بستگی به چگونگی آن در سوژه مورد نظر دارد. یعنی باید دید که با استفاده از فشار در طرح، معنا و هدف مورد نظر به درستی تاکید می شود یا نه؟ اینکه می توان با استفاده از فشار بصری به نگاه بیننده جهت داد یا خیر؟ یا جهت دادن چه اندازه موفق عمل می کند.

نسبت طلایی

برای تعیین برخی از اندازه ها به نسبتهای شکیل و زیبا، معروفترین فرمول، شیوه ای است که یونانیان باستان ابداع کرده اند و به " نسبت طلایی" معروف است . نسبت طلایی در اصل، فرمولی ریاضی و دارای زیبایی بصری است. در این روش : ابتدا مربع را با خطی عمود بر دو ضلع مربع به دو مستطیل مساوی تقسیم می کنند، سپس محل تقاطع آن خط با یکی از اضلاع مربع ( نقطه X) را مرکز دایره ای به شعاع قطر مستطیل قرار می دهند ( فاصله X تا Y) و با ترسیم این دایره و تعیین محل تقاطع آن با امتداد ضلع مربع ( نقطه Z) طول مستطیلی معروف به "مستطیل طلایی" به دست می آید که عرض آن برابر ضلع مربع و است و نسبت این طول و عرض ثابت و دارای زیبایی خاصی است (نسبت اندازه پاره خط C به A با نسبت اندازه A به B یکی است) یونانیان در ساخت بسیاری از اشیا و ابینه و معابد و کوره ها و ... .آن را به کار می بستند

قانون یک سوم کادر نیز در واقع همان مفهوم طلایی است. 4 خط تقسیم کننده یک کادر، خطوط طلایی و محل برخورد این خطوط، نقاط طلایی نامیده میشوند.

مارپیچ طلایی

یکی از ابزارهای ترکیب بندی عکس برای هدایت چشم بیننده به نقطه مورد نظر عکاس، مارپیچ طلایی است. استفاده از این تکنیک در سوژه هایی که با نقاط طلایی سازگار نبوده اند قابل استفاده است.

بُعد سوم

نشان دادن بعد سوم در بسیاری از آثار بصری متکی بر ایجاد نوعی خطای باصره است. کلیه تصاویر دوبعدی مانند تصاویر تلویزیونی، نقاشی، طراحی، عکاسی و فیلم بُعد سوم را به طور مصنوعی و تلویحا القا می کنند. بهترین شیوه ی القای بعد سوم فن پرسپکتیو و همراه با آن چندین فن نظیر سایه زدن است که بر مبنای نحوه ی توزیع نور و سایه قرار گرفته است.

در فن عکاسی، پرسپکتیو عنصر غالب است. عدسی دوربین عکاسی بسیاری از کیفیات چشم را داراست، از جمله القای مجازی بعد سوم، ولی چشم آدمی دارای میدان دیدی به مراتب وسیع تر از عدسی دوربین عکاسی ست.

میدان دید دوربین عکاسی(Scope of field ) تغییر پذیر است، این کار را با استفاده از عدسی هایی با فواصل کانونی مختلف انجام می دهند ولی دوربین عکاسی بدون عمل تحریف نمی تواند از حیث میدان دید با چشم انسان رقابت کند.

عدسی هایی که برای وسیع تر کردن میدان دید ساخته شده اند، نمای منظره را به حد قابل توجهی از حال طبیعی خارج می کنند، به طوری که تصویر مناظر به نظر محدب یا مقعر می رسند. ساختار عدسی های تله فوتو به نحوی است که چشم انسان قادر به دیدن به آن شکل نیست.چون با محدود تر شدن میدان دید در این عدسیها به نظر می آید که فاصله ی موضوع با ناظر کمتر می شود. و در حقیقت سوژه یا منظره بزرگتر و نزدیکتر از آنچه که هست به نظر می رسد.

عدسی های زاویه باز یا واید انگل. میدان دید را وسیع تر می کنند و اگر از نوعی استفاده کنیم که میدان دیدی معادل میدان دید چشم انسان داشته باشد، سوژه به حد زیادی از لحاظ پرسپکتیو مسخ می شود.

تمامی عناصر ذکر شده اجزای ساده و تجزیه نشدنی رسانه های بصری هستند. اینها مواد خامی هستند که ارتباط بصری با استفاده از آنها شکل می گیرد. تک تک این عناصر در حین سادگی و صراحت، قابلیت فوق العاده ای در انتقال اخبار به صورت بصری دارند. نحوه ی قرار گرفتن هر کدام از این عناصر در کادر است که توانایی هنرمند را بیان می کند.

ترکیب بندی

رسیدن به یک معنای خاص در کادر بستگی زیادی به نوع ترکیب بندی آن دارد، علاوه بر آن، ترکیب بندی یک اثر در جلب توجه بیننده نقش مهمی را ایفا می کند.  کسی که می خواهد از راه تصویر با دیگران ارتباط برقرار کند، باید نظارت و احاطه کامل بر کارش داشته باشد

جای دادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مورد نظر، در سطح دوبعدی و یا در .فضای سه بعدی، ترکیب بندی یا کمپوزیسیون گفته می شود

ترکیب بندی، تحت قواعد و اصول معین و محاسبات دقیق انجام میگردد و بین عناصر تصویری، ارتباط، پیوند و روابط منطقی ایجاد می کند.نظم و ترتیب دادن، برنامه ریزی کردن بین عناصر تصویری، منسجم نمودن قسمتها با هم، ترکیب کردن و کنار هم قرار دادن آنها، ساختار و سازماندهی عناصر تجسمی و بالاخره هماهنگ کردن همه ی اجزاء با هم، مفهوم ترکیب را مشخص می کند.علاوه بر این می توانیم ایجاد هماهنگی و مطابقت بین دو یا چند واحد متشابه و یا متفاوت را ترکیب یا کمپوزیسیون .بگوئیم هر نقش و شکلی که در کادر وجود دارد، نسبت به شکل و فضای اطرافش جلوه و معنی خاص پیدا می کند که ناشی از مجموعه ی فعل و انفعالاتی است که عناصر...(داخل کادر بر خود و بر بیننده دارند) حرکت، ترکیب، ریتم ونیروهای تصویری که از جهات مختلف بر کادر اثر می گذارند موقعیت فضایی آن را ایجاد می کنند.

علاوه بر مواردی که ذکر شد، رنگ، با ارزش های تصویری خاص خود که دائما تحت تاثیر و دگرگونی شرایط فضایی و تابش نور می باشد، و بافت نیز به صورت .موثر در مشخص کردن موقعیت فضایی و کیفیات عناصر تصویری بسیار مهم هستند

ترکیب بندی در عکس

کار ما در کادر بندی عکاسی نوعی شکل دادن بوسیله ی ترکیب کردن است. شاید این سوال پیش بیاید که شکل دادن به چه چیز؟ یا ترکیب کردن کدام عناصر؟

در بوجود آوردن یک اثر هنری شکل دادن به ایده ها، مفاهیم، احساسات و مقاصد عکاسی و ترکیب کردن درست و منطقی عناصر واشکال تصویری و کلیه عناصر منطقی در یک فریم مثل: صفات مشخصه ی سوژه، پیش و پس زمینه، رنگ یا تن مایه های خاکستری، زاویه ی دید، میزان بزرگنمایی( در رابطه با کاهش یا فشرده کردن موضوع با استفاده از لنز واید یا تله) ترتیب و سامان دادن اشکال در کادر، ترتیب و نظم بین اجزا تشکیل دهنده ی درون کادر، محل افق، پخش نور و سایه، سفیدی و سیاهی، کنتراست وهمه و همه در کار یک عکاس تعیین می نماید که آیا پیام و حس او به وسیله ی اشکال گرافیکی به طور موثر به مخاطب القا شده یا خیر. (اینجاست که شناخت دقیق عناصر بصری و القا حس به وسیله هرکدام از این عناصر به کمک عکاس می آید)

کادر بندی مهمترین وجه " تصویرسازی" است و از از نظر اهمیت مانند تنظیم فاصله ، میزان نورسنجی درست و کلیه امور تکنیکی عکاسی است.ماهیت کادربندی یعنی سامان دادن و منظور تاکید کردن بر روی یک سوژه یا موضوع خاص و نمایش آن با موثر ترین راه . ادوارد وستون Edward Weston گفته است که کادر بندی .خوب صرفا" قوی ترین راه دیدن اشیا" است

.انواع ترکیب بندی و نمونه عکس های مربوطه در قسمت بعد آورده می شود

منابع:

http://artschool.blogfa.com

http://www.akkasee.com

نظرات 1 + ارسال نظر
ارش شنبه 20 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 08:35 ق.ظ

سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389
توسط: بهنام
انواع پرسپکتیو
انواع پرسپکتیو
معمولاً پرسپکتیو به دو حالت اصلی شناخته می شود:1_پرسپکتیو فضای داخلی _مثل فضای داخل اتاق ،راهرو،ساختمان و...تصویر4 2_پرسپکتیو فضای خارجی _مثل فضای خارج از ساختمان ،خیابان،شهر و فضاهای باز .در اینجا لازم است اشاره کنیم که گاهی نیز طراحان از ترکیب دو حالت فوق استفاده می کنند .
مشاهده و ترسیم اشیإ با شیوه پرسپکتیو نیز به چند روش صورت می پذیرد که به طور عمده عبارتند از:پرسپکتیویک نقطه ای ،پرسپکتیودو نقطه ای و پرسپکتیوسه نقطه ای هر یک از موارد فوق شامل قوانینی نسبتاًساده هستند و چنانچه اشکال هندسی را با توجه به قوانین هر یک ترسیم نماییم می توانیم از تنوع بی شماری که به وجود می آید استفاده کنیم.برای ترسیم پرسپکتیو یک شئ لازم است که ابتدا خط افق و نقطه گریز را مشخص کنید.خط افق :فاصله چشم ناظر از سطح زمین تعیین کننده خط افق است .به عنوان مثال زمانی که بر روی صندلی نشسته اید و ارتفاع یا فاصله چشم شما از سطح زمین 5\1 متر است،خط افق برای شما در همان ارتفاع 5\1 متری واقع شده و به موازات نگاه شما قرار دارد.نقطه گریز:اگر حجم یا شکلی را که در پرسپکتیو قرار گرفته به دقت بررسی کنید متوجه می شوید که خطوط و زاویه هایی که دورتر قرار دارند همه به طرف خط افق رفته و در یک نقطه متمرکز می شوند.به این خطوط راهنما ،خطوط گریزنده یا خطوط سهمی نیز می گویند.شما نیز می توانید تصاویری با مضمون حجم و ساختمان را گرد آورده وخطوط گریزنده ،نقطه گریز و خط افق را بر روی آن ترسیم نمایید.در پرسپکتیو یک نقطه ای و دو نقطه ای ،نقطه گریز بایستی بر روی خط افق باشد ،اما محل قرار گیری آن می تواند متغیر باشد.هر قدر نقطه گریز به حجم اصلی نزدیکتر باشد زاویه های تند تری بوجود می آورد و خطوط واضلاع کناره حجم به هم فشرده تر می شوند و هر قدر نقطه گریز از حجم اصلی دور باشد ،زاویه ها بازتر می شوند و اضلاع کناره حجم با وسعت بیشتری در فضا گسترش می یابند.
مبانی سواد بصری و ترکیب بندی
کادر
خطی است که فضای داخلی را از فضای خارجی جدا می سازد.
مقیاس
تمامی عناصر بصری می توانند تاثیر یکدیگر را تعدیل کنند و تغییر دهند. " اندازه ی شکل ها نسبت به یکدیگر را مقیاس می گویند" عنصری کوچک به نظر نمی رسد مگر آنکه در مجاورت عنصر بزرگتری قرار گرفته باشد و میزان کوچکی آن بستگی به مقیاس آن با شکلهای دیگردارد. مثلا حروفی که ممکن است روی پوستری کوچک به نظر برسند پشت جلد یک کتاب بسیار بزرگ جلوه می کنند. یکی از مهم ترین عواملی که درتعیین مقیاس دخیل است اندازه های بدن انسان است.
تعادل
مهم ترن عامل فیزیکی و فیزیولوژی موثر بر حواس بشر، نیاز او به حفظ تعادل است. به دلیل اینکه انسان می خواهد همیشه پاهایش بر روی زمین استوار باشد و در هر شرایطی وضعیت قائم بدن خود را حفظ کند و در ناخود آگاه بصری خود بیش از هرچیز به وجود تعادل و توازن توجه می کند.
با تمام مراحل علمی این مسئله، هیچ شیوه محاسباتی دقیق تر و سریعتر از احساس غریزه ای خاص که در حواس بشر وجود دارد، نیست.
تعادل، نقطه ی مقابل عدم تعادل یا سقوط است. میل ما به دیدن تعادل هنگام دیدن یا بیان یک پیام بصری به این صورت نمایان می شود که ما آگاه یا ناخودآگاه برای چیزی که می بینیم و یا طرح آن را می کشیم اول یک محور عمودی و یک پایه افقی در نظر می گیریم، این دو با هم مهمترین عوامل ساختمانی هستند که به وسیله آنها میزان تعادل سنجیده می شود. این محور بصری را می توان محور محسوس نام گذارد زیرا با آن که دیده نمی شود ولی در عمل دیدن همیشه به صورت غالب وجود دارد و در واقع یک عامل ثابت ناخودآگاه است.
فشار
بسیاری از پدیده ها در محیط اطراف ما فاقد ثبات به نظر می رسند. دایره مثال خوبی است، از هرسو که به آن نگاه کنیم یکسان به نظر می رسد. ولی ما هنگام دیدن به آن ثبات می بخشیم، به این ترتیب که ابتدا محور عمودی در شکل آن وارد می کنیم تا در آن تعادل برقرار کنیم، سپس با افزودن پایه افقی به عنوان خط مرجع احساس پایداری و ثبات را در آن تکمیل می نماییم. اما اگر یک شعع مایل در دایره رسم شود باعث ایجاد فشار بصری بر بیننده می شود علت این امر آن است که شعاع مایل، بر محور تعادل بصری منطبق نیست و در نتیجه مخل تعادل می گردد.
ارزش وجود فشار بصری بستگی به چگونگی آن در سوژه مورد نظر دارد. یعنی باید دید که با استفاده از فشار در طرح، معنا و هدف مورد نظر به درستی تاکید می شود یا نه؟ اینکه می توان با استفاده از فشار بصری به نگاه بیننده جهت داد یا خیر؟ یا جهت دادن چه اندازه موفق عمل می کند.
نسبت طلایی
برای تعیین برخی از اندازه ها به نسبتهای شکیل و زیبا، معروفترین فرمول، شیوه ای است که یونانیان باستان ابداع کرده اند و به " نسبت طلایی" معروف است . نسبت طلایی در اصل، فرمولی ریاضی و دارای زیبایی بصری است. در این روش : ابتدا مربع را با خطی عمود بر دو ضلع مربع به دو مستطیل مساوی تقسیم می کنند، سپس محل تقاطع آن خط با یکی از اضلاع مربع ( نقطه X) را مرکز دایره ای به شعاع قطر مستطیل قرار می دهند ( فاصله X تا Y) و با ترسیم این دایره و تعیین محل تقاطع آن با امتداد ضلع مربع ( نقطه Z) طول مستطیلی معروف به "مستطیل طلایی" به دست می آید که عرض آن برابر ضلع مربع و است و نسبت این طول و عرض ثابت و دارای زیبایی خاصی است (نسبت اندازه پاره خط C به A با نسبت اندازه A به B یکی است) یونانیان در ساخت بسیاری از اشیا و ابینه و معابد و کوره ها و ... .آن را به کار می بستند
قانون یک سوم کادر نیز در واقع همان مفهوم طلایی است. 4 خط تقسیم کننده یک کادر، خطوط طلایی و محل برخورد این خطوط، نقاط طلایی نامیده میشوند.
مارپیچ طلایی
یکی از ابزارهای ترکیب بندی عکس برای هدایت چشم بیننده به نقطه مورد نظر عکاس، مارپیچ طلایی است. استفاده از این تکنیک در سوژه هایی که با نقاط طلایی سازگار نبوده اند قابل استفاده است.
بُعد سوم
نشان دادن بعد سوم در بسیاری از آثار بصری متکی بر ایجاد نوعی خطای باصره است. کلیه تصاویر دوبعدی مانند تصاویر تلویزیونی، نقاشی، طراحی، عکاسی و فیلم بُعد سوم را به طور مصنوعی و تلویحا القا می کنند. بهترین شیوه ی القای بعد سوم فن پرسپکتیو و همراه با آن چندین فن نظیر سایه زدن است که بر مبنای نحوه ی توزیع نور و سایه قرار گرفته است.
در فن عکاسی، پرسپکتیو عنصر غالب است. عدسی دوربین عکاسی بسیاری از کیفیات چشم را داراست، از جمله القای مجازی بعد سوم، ولی چشم آدمی دارای میدان دیدی به مراتب وسیع تر از عدسی دوربین عکاسی ست.
میدان دید دوربین عکاسی(Scope of field ) تغییر پذیر است، این کار را با استفاده از عدسی هایی با فواصل کانونی مختلف انجام می دهند ولی دوربین عکاسی بدون عمل تحریف نمی تواند از حیث میدان دید با چشم انسان رقابت کند.
عدسی هایی که برای وسیع تر کردن میدان دید ساخته شده اند، نمای منظره را به حد قابل توجهی از حال طبیعی خارج می کنند، به طوری که تصویر مناظر به نظر محدب یا مقعر می رسند. ساختار عدسی های تله فوتو به نحوی است که چشم انسان قادر به دیدن به آن شکل نیست.چون با محدود تر شدن میدان دید در این عدسیها به نظر می آید که فاصله ی موضوع با ناظر کمتر می شود. و در حقیقت سوژه یا منظره بزرگتر و نزدیکتر از آنچه که هست به نظر می رسد.
عدسی های زاویه باز یا واید انگل. میدان دید را وسیع تر می کنند و اگر از نوعی استفاده کنیم که میدان دیدی معادل میدان دید چشم انسان داشته باشد، سوژه به حد زیادی از لحاظ پرسپکتیو مسخ می شود.
تمامی عناصر ذکر شده اجزای ساده و تجزیه نشدنی رسانه های بصری هستند. اینها مواد خامی هستند که ارتباط بصری با استفاده از آنها شکل می گیرد. تک تک این عناصر در حین سادگی و صراحت، قابلیت فوق العاده ای در انتقال اخبار به صورت بصری دارند. نحوه ی قرار گرفتن هر کدام از این عناصر در کادر است که توانایی هنرمند را بیان می کند.
ترکیب بندی
رسیدن به یک معنای خاص در کادر بستگی زیادی به نوع ترکیب بندی آن دارد، علاوه بر آن، ترکیب بندی یک اثر در جلب توجه بیننده نقش مهمی را ایفا می کند. کسی که می خواهد از راه تصویر با دیگران ارتباط برقرار کند، باید نظارت و احاطه کامل بر کارش داشته باشد
جای دادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مورد نظر، در سطح دوبعدی و یا در .فضای سه بعدی، ترکیب بندی یا کمپوزیسیون گفته می شود
ترکیب بندی، تحت قواعد و اصول معین و محاسبات دقیق انجام میگردد و بین عناصر تصویری، ارتباط، پیوند و روابط منطقی ایجاد می کند.نظم و ترتیب دادن، برنامه ریزی کردن بین عناصر تصویری، منسجم نمودن قسمتها با هم، ترکیب کردن و کنار هم قرار دادن آنها، ساختار و سازماندهی عناصر تجسمی و بالاخره هماهنگ کردن همه ی اجزاء با هم، مفهوم ترکیب را مشخص می کند.علاوه بر این می توانیم ایجاد هماهنگی و مطابقت بین دو یا چند واحد متشابه و یا متفاوت را ترکیب یا کمپوزیسیون .بگوئیم هر نقش و شکلی که در کادر وجود دارد، نسبت به شکل و فضای اطرافش جلوه و معنی خاص پیدا می کند که ناشی از مجموعه ی فعل و انفعالاتی است که عناصر...(داخل کادر بر خود و بر بیننده دارند) حرکت، ترکیب، ریتم ونیروهای تصویری که از جهات مختلف بر کادر اثر می گذارند موقعیت فضایی آن را ایجاد می کنند.
علاوه بر مواردی که ذکر شد، رنگ، با ارزش های تصویری خاص خود که دائما تحت تاثیر و دگرگونی شرایط فضایی و تابش نور می باشد، و بافت نیز به صورت .موثر در مشخص کردن موقعیت فضایی و کیفیات عناصر تصویری بسیار مهم هستند
ترکیب بندی در عکس
کار ما در کادر بندی عکاسی نوعی شکل دادن بوسیله ی ترکیب کردن است. شاید این سوال پیش بیاید که شکل دادن به چه چیز؟ یا ترکیب کردن کدام عناصر؟
در بوجود آوردن یک اثر هنری شکل دادن به ایده ها، مفاهیم، احساسات و مقاصد عکاسی و ترکیب کردن درست و منطقی عناصر واشکال تصویری و کلیه عناصر منطقی در یک فریم مثل: صفات مشخصه ی سوژه، پیش و پس زمینه، رنگ یا تن مایه های خاکستری، زاویه ی دید، میزان بزرگنمایی( در رابطه با کاهش یا فشرده کردن موضوع با استفاده از لنز واید یا تله) ترتیب و سامان دادن اشکال در کادر، ترتیب و نظم بین اجزا تشکیل دهنده ی درون کادر، محل افق، پخش نور و سایه، …سفیدی و سیاهی، کنتراست وهمه و همه در کار یک عکاس تعیین می نماید که آیا پیام و حس او به وسیله ی اشکال گرافیکی به طور موثر به مخاطب القا شده یا خیر. (اینجاست که شناخت دقیق عناصر بصری و القا حس به وسیله هرکدام از این عناصر به کمک عکاس می آید)
کادر بندی مهمترین وجه " تصویرسازی" است و از از نظر اهمیت مانند تنظیم فاصله ، میزان نورسنجی درست و کلیه امور تکنیکی عکاسی است.ماهیت کادربندی یعنی سامان دادن و منظور تاکید کردن بر روی یک سوژه یا موضوع خاص و نمایش آن با موثر ترین راه . ادوارد وستون Edward Weston گفته است که کادر بندی .خوب صرفا" قوی ترین راه دیدن اشیا" است
.انواع ترکیب بندی و نمونه عکس های مربوطه در قسمت بعد آورده می شود
منابع:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد