خاک و کویر

آغازه

 زمین که خود به ظاهر جماد و بی جان می نماید پناهگاه موجودات زنده و منشأ رویش و بالندکی و بستر و زیست گاه امن گیاهان و جانوران و انسان بوده و از آنچه را  که در اختیار داشته و دارد به موقع و به اندازه و با کمال سخاوت به هر خواهنده ای هدیه کرده و می  کند.

 و اما انسان!

با کمال تأسف باید گفت که انسان امروزی در مقابل دریافت تمامی هدایای بی دریغ  زمین که خود شعاعی از لطف و رحمت پروردگارند، جز فقر و نابودی ارمغانی برای آن نداشته و باخودخواهی، کوته نظری، لحظه نگری و بی توجهی به چشم انداز دور عملکرد غیر عادلانه و غیرمنطقی خود نه تنها داشته های زمین را به نابودی کشانده بلکه عدم سلامت جهانی را نیز در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بهداشتی عاید بشر کرده است. والحق نیز اندیشیدن به منافع آنی و نادیده گرفتن عواقب آن در ر درازمدت نتیجه ای جز این نباید داشته باشد. پس بیائیم همه با هم دست به سوی آن یکتای لطیف بلندکرده و از او بخواهیم که انسان را از این همه خودخواهی و لحظه اندیشی نجات داده و او را بیش از پیش متوجه روح لطیف ولی خفته و غبارگرفته خویش گرداند تا شاید با خود و سرشت خود و با طبیعت پیرامون جز این باشد که هست.

 به امید آن روز


(1)

شناخت خاک

  خاک این گنجینه حیات؛ نزد انسان به ودیعه گذاشته شده است.  البته ودیعه ای با حق استفاده از طرف خاک مالک حقیقی. پس انسان نه تنها به عنوان یک امانتدار موظف به حفظ آن است بلکه باید تلاش کند تا بهتر از آنچه که پیشنیان تحویل گرفته، به آیندگان تحویل دهد.

لازمه حفظ و حفاظت از خاک شناخت آن در جنبه های مختلف تشکیل، حاصلخیزی، کاهش حاصلخیزی، آلودگی ها و عوامل مثبت و منفی مؤثر در آن می باشد و این شناخت در نهایت باید منجر به ارائه راهکار هائی مناسب جهت تقویت عوامل مثبت و سازنده و تضعیف و دفع عوامل منفی و مخرب گردد.

 شناخت خاک

 خاک سطحی ترین قسمت پوستة جامد زمین است که به صورت لایه نازکی سنگهای زیرین را پوشانده است.

 ضخامت این لایه در شرایط مختلف معمولاً از(2-5/0) متر متغیر بود و در مواردی به کمتر از 5/0  متر هم می رسد.

 قشر خاک بین آتمسفر یعنی پوشش هوایی زمین و بخش سخت و تخریب نشده زمین یعنی لیتوسفر قرار دارد. این لایه علیرغم ضخامت بسیار ناچیز خود در مقایسه با سایر لایه ها، منبع تولید و درآمد و محل زندگی موجودات زنده بوده و اساس تمدن مادی است.

 خاک حاوی مواد معدنی( ریگ، شن، ماسه و رس) و مواد آلی( بقایای گیاهی و جانوری) و آب وهوا می باشد.

حال ببینیم که خاک چگونه تشکیل شده و در تعامل با عوامل گوناگون چه وضعیتی پیدا می کند.

 لایه ها و محیط های تشکیل دهنده خاک و یا مرتبط با آن عبارتند از:

-         آتمسفر : (هوا و آب نزولات جوی)

-         لیتوسفر: سنگهای تحخریب نشده

-         بیوسفر: گیاهان و جانوران و موجودات ذره بینی

-          مجموع محیط ها یا لایه های فوق پدوسفر یعنی محیط واقعی خاک را تشکیل می دهند.

-      خلاصه اینکه خاک از مواد و قسمت های مختلفی تشکیل شده و تحت تأثیر عناصر آنها در حال تغییر و تکامل دائمی است. البته تغییرات با هدف رسیدن به نقطه و یا شکل خاصی صورت نمی گیرد، بلکه مداوم بوده و به منظور برقراری توازن و تعادل بین تخریب و تشکیل صورت گرفته و پیوسته تکرار می شود.

-     بعنوان مثال در اثر عواملی موادی مانند آهن، آلومینیوم، رس و ماده هوموسی که از اجزاء خاک هستند پدید می آیند. ولی این مواد به همین شکل و صورت ثابت در زمین باقی نمی مانند بلکه آنها نیز علاوه بر کاربردهای اولیه تغییر وتحول یافته یا روی خاک انباشته شده یا به زیر خاک انتقال می یابند و با تخریب و تجزیه مود جدیدی را بوجود می آورند.

 بنابراین خاک برخلاف سنگ یک ماده کامل و تمام شده نیست بلکه پیوسته تغییر وتکامل یافته وطبق اصول و قواعد صحیح خود را با تغییرات داخلی و خارجی تطبیق داده وهرگز به سکون نمی رسد.

 عوامل گوناگون محیطی و تأثیر آنها در تحول و تشکیل خاک

 محیط و خاک دو جزء لاینفک بوده و پیوسته در حال تأثیر و تأثرند. هر یک از لایه های متشکله خاک با عوامل خاص خود خاک را تحت تأثیر قرار داده و موجب تغییراتی در آن می گردند. این عوامل عبارتند از:

 الف: عناصر آب وهوایی

ب: موجودات زده

 ج: نوع سنگها

 د: آب اضافی 

 ه: ناهمواریها

و: انسان

ز: زمان

 عوامل فوق ضمن تأثیرگذاری بر خاک بر یکدیگر نیز مؤثر واقع می شوند. مانند تأثیر نوع سنگها و لایه ها در میزان نفوذ آب و یا تجمع آب اضافی در زمین و یا تأثیر آب وهوا در پیدایش نوع خاصی از موجودات زنده و .....


الف:عناصر آب وهوایی

عناصر آب وهوایی عبارتند از:

 1- رطوبت:

تغییرات فیزیکی وشیمیایی خاک پیوسته تابع رطوبت و آب ناشی از نزولات جوی است. بگونه ای که افزایش نزولات سبب تسریع در تغییر شکل مواد آلی و معدنی شده و کاهش شدید آن سبب کندی یا عدم تشکیل خاک می گردد، و همچنین افزایش و کاهش شدید دما. مثلاً  در بیابانهای خیلی خشک و در قطبها خاک تشکیل نمی شود. زیرا در بیابانها به عللی از جمله  خشکی فوق العاده و در قطب ها به دلیل سرمای شدید گیاه نمی روید و در نتیجه  هوموس تشکیل نشده و تخریب شیمیایی نیز صورت نمی گیرد.

 افزایش و کاهش رطوبت تنها تابع میزان بارندگی نبوده  و به نوع و پراکندگی و فصل ریزش آنها نیز بستگی دارد. ضمن اینکه سایر عوامل نیز به نوبه خود تأثیرگذار هستند.

 2- دما

  دما نیز از عوامل مؤثر در خاک می باشد. این عامل در شرایط مختلف زمانی و مکانی تأثیرات متفاوتی از خود بجا می گذارد. بعنوان مثال در آب وهوای اقیانوسی خاک یخ نمی زند و امکان شستشوی خاک در تمام سال وجود دارد ولی در  آب وهوای خشک با زمستان سخت خاک معمولاً تا عمق زیادی یخ زده و در طول این مدت شستشو و تجمع مواد در خاک اتفاق نمی افتد. یعنی با یک عامل واحد الزاماً، تغییر یکسان و مشابهی را بدنبال نخواهد داشت بلکه نوع این تأثیر و تغییر بسته به شرایط و موقعیت متفاوت خواهد بود.

 3- باد

 باد سبب خشکی و خشکی سبب عدم تشکیل خاک می گردد. زیرا در این شرایط پوشش گیاهی تنگ و ضعیف شده و نیروی مقاومت خاک در مقابل باد کاهش می یابد  در نتیجه موجبات کنده شدن خاک توسط باد و تشکیل ماسه بادی فراهم گشته و فرآیند تشکیل خاک ضعیف می گردد.

 ب: موجودات زنده

1-    گیاهان

گیاهان خاک را در مقابل فرسایش ناشی از تأثیرات باد، باران و تابش شدید خورشید محافظت می کنند.

 ریشه های عمیق گیاهان، مخصوصاً درختان جنگلی اب را به اعماق هدایت کرده و در شرایطی با ترشحات اسیدی خود گیاهان در مناطق شور به حل شدن آهن و سایر اجزاء حل شدنی خاک کمک می کنند مقدار زیادی از کلرورسدیم و سولفات سدیم ر جذب کرده و مانع تأثیرات بد آنها در خاک می گردند.

  گیاهان از طریق ایجاد هوموس در تشکیل خاک و نوع آن مؤثر واقع شده و به حفظ حاصلخیزی آن کمک می کند که نتیجه آن افزایش محصول خواهد بود.

 هوموس چیست؟

  هوموسها بقایای گیاهی هستند که با گذشت زمان و تحت شرایط خاص تشکیل شده و با توجه به شرایط آب و هوایی و نوع و تیپ خاک منطقه انواع متفاوت و تأثیرات متفاوتی دارند. مانند:

هوموس های اسیدی یا نارس(  خام) ، قهوه ای، و خاکستری  

هوموس های اسیدی: معمولاً در خاک های فقیر نواحی مرطوب تشکیل شده و بنا به عللی مانند فقر مواد آلی،ا سیدی بودن محیط و عدم فعالیت موجودات مفید خاکزی، باکتریها و کرمها، با خاک مخلوط نشده وقادر به محافظت آن در مقابل عوامل فرسایش نیستند.

 هوموس های قهوه ای: در دو نوع اسیدی و کمی قلیایی دیده می شوند و در مقایسه با هومس های اسیدی دارای مواد آلی بیشتری هستند، بیشتر تجزیه می شوند و تا حدی با ذرات معدنی خاک مخلوط می شوند در نتیجه بهتر از هوموس های اسیدی قادر به محافظت از خاک هستند.

 هوموس های خاکستری: این نوع هوموس ها از لحاظ مواد غذایی نسبتاً غنی بوده وبیشتر زیر گیاهان استپی و در جنگلهای درختان پهن برگ تشکیل می شوند.

هوموس خاکستری بهترین نوع هوموس محسوب می شود و به دلیل مخلوط شدن با مواد  معدنی خواص فیزیکی و شیمیایی خاک را بهبود بخشیده و در مقابل عوامل فرسایش از خاک محافظت می کند.

2- جانوران

موجودات ذره بینی و حیوانات کوچک خاکزی

قبلاً گفته شدکه بیوسفر زمین زیست گاه موجودات زنده از جمله موجودات ذره بینی و حیوانات خاکزی است. این موجودات دو دسته هستند که هر یک نقش و تأثیری متفاوت با دیگری داشته و در تشکیل و تکامل خاک دخالت دارند. این دو دسته عبارتند از:

 1- فلورا = باکتری ها و قارچها

این دسته در تجزیه مواد آلی و تبدیل آنها به مواد معدی، ایجاد هوسوس و قابل جذب شدن مواد برای گیاهان مؤثرند.( تأثیرشیمیایی)

2-    فونا- کرم، هزارپا، موش، خرگوش و ....  

این دسته بیشتر در کندن خاک و مخلوط کردن آن با مواد آلی و ایجاد مجاری و منافذ برای نفوذ آب، هوا وریشه گیاهان مؤثرند( تأثیر فیزیکی)

 ج:  نوع سنگها

سنگ ها به دلیل تفاوت در بافت و ترکیب تأثیرات متفاوتی در تشکیل خاک دارند،علاوه بر این میزان این تأثیر بسته به مراحل تکامل و منطقه آب و هوایی نیز متفاوت است. مثلاً تأثیر آنها در خصوصیات خاک در مراحل اولیه تکامل بیشتر از سایر عوامل بوده و بتدریج این تأثیر ضعیف می گردد و یا اینکه در مناطق حاره تأثیرگذاری آن در خاک کمتر از مناطق معتدل و مرطوب است.

د: آبهای زیرزمینی

 آبهای زیرزمینی که به آنها بیگانه یا اضافی( زائد) نیز می گویند بطور مستقیم تابع نزولات جوی نبوده بلکه بصورت آب اضافی ضمن نزولات جوی در اختیار خاک قرار می گیرند این آبها اغلب در کف درّه ها و چاله ها و امثال آن وجود دارند، و تأثیر آنها در تشکیل خاک و روئیدنی ها در مناطق خشک که باران خیلی کم می بارد بیش از سایر مناطق است. در این مناطق بر اثر تبخیر و بالا آمدن آب شورف خاکهای شور تشکیل می شوند. تأثیر این آبها در مناطق مرطوب به نوع دیگری بوده و سبب تشکیل خاکهای مرطوبی مانند خاکهای چمنی با یاگلای یا خاکهای مردابی و امثال آن می گردند.

 در مناطق مرطوب گاهگاهی نیز آبهایی که به آنها  آبهای مسدود می گویند وجود دارند این آبها براثر بارندگی زیاد بوجود آمده وروی لایه های نفوذناپذیر به صورت موقتی جمع می شوند. این آبها نیز سبب پیدایش خاکهای مرطوبی از نوع دیگر می شوند.( پسیدوگلای)

آبهای مسدود را می توان در مناطق کاملاً هموار در جایی که آب راهی به خارج ندارد پیدا کرد آبهای فوق چون از نظر اکسیژن ضعیف بوده و از نظر حیاتی شرایط نامساعدی دارند سبب پدیده احیاء در خاک می گردند. بر اثر این پدیده رنگ خاک خاکستری می شود. و در لایه هایی که هوا به آن نمی رسد، بر اثر اکسیداسیون مجدد ترکیبات آهنی، لکه ها وخطوطی به رنگ قهوه ای و سرخ بوجود می آید.


 ه: ناهمواریها

ناهمواریها بصورت غیرمستقیم از جمله از طریق پوشش های گیاهی بر خاک مؤثر واقع می شوند. مثلاً میزان رطوبت در تمام نقاط در ناهمواریها یکسان نیست. دریای دامنه ها، در درّه ها و چاله ها میزان رطوبت بیش از نقاط مرتفع بوده و در جهات مختلف نیز میزان آن متفاوت است. این تفاوت موجب پیدایش پوشش های گیاهی متفاوت، هم از نظر نوع و هم از نظر  تراکم و پرپشتی می گردد. در نتیجه هرجا که پوشش گیاهی قویتر باشد میزان محافظت از خاک نیز قوی تر خواهد بود. علاوه بر آن نوع پوشش ها نیز در درازمدت در نوع خاکهای تشکیل شده مؤثر خواهند بود.

 و: انسان

 نقش انسان در تغییرات خاک چه در بعد منفی و چه در بعد مثبت می تواند نقشی بسیار مهم وتأثیرگذار باشد، که متأسفانه! درحال حاضر در جنبه های منفی قوی تر عملکرده است. از جمله اینکه انسان با تبدیل و تغییر کاربریهای اراضی، کشت و کار  غیراصولی، آبیاری بی رویه و نادرست و ..... سبب تغییرات منفی در خاک شده و در صورت عملکردی در خلاف جهت اعمال مخرب می تواند بسیار مثبت وسازنده، برخاک مؤثر واقع گردد.

 که در رابطه با این عامل درجای خود به آن پرداخته خواهد شد.

 ز: زمان

 زمان بطور غیرمستقیم و از طریق عوامل گفته شده در تشکیل و تکامل و تحول خاک مؤثر واقع می گردد.  یعنی هرقدر این عوامل زمان بیشتری برای تأثیرگذاری داشته باشند به همان نسبت تغییرات حاصله بیشتر و شاید متفاوت خواهند بود یعنی هرقدر این عوامل زمان بیشتری برای تأثیرگذاری داشته باشند به همان نسبت تغییرات حاصله بیشتر و شاید متفاوت خواهند بود.

 خلاصه اینکه هریک از عوامل بسته به نوع و شرایط و نحوة  تأثیر می تواند موجب تغییرات منفی و یا مثبت در خاک گردند.


( 2)

تغییرات منفی خاک

خاک به عنوان یک عامل مهم اقتصادی که می تواند حیات بخش بوده و سبب ترقی و تعالی مادی و فرهنگی و اجتماعی می گردد، بر اثر استفاده بی رویه و بی توجهی و عدم اطلاع انسان از اصول صحیح کشاورزی بتدریج کم قوه و حتی غیرقابل استفاده می گردد. در این تغییرات برخلاف تصوّّر عده ای، فرسایش هیچ نقشی نداشته بلکه عوامل دیگری هستند که موجبات کاهش درجه حاصخلیزی کاهش محصول و در نهایت از بین رفتن آن می گردد، بدون اینکه خاک فرسایش یابد.

این تغییرات عبارتند از:

1- کم شدن ذخیره بازی و موادغذایی گیاه در خاک

2- سخت شدن زمین

3- کاهش یا نابودی هوموس

 4- رویش و رشد شدید علفهای هرز

 5- آلودگی های خاک

 1- کم شدن ذخیره بازی و موادغذایی درخاک

کم شدن ذخیره بازی در خاک، سبب اسیدی شدن آن و کاهش میزان محصول می گردد عواملی که منجر به چنین مشکلی می گردند بسیارند از جمله:

 الف:  بارندگی و آبیاری زیاد

نتیجه بارندگی یا آبیاری زیاد شسته شدن بازاء و موادغذایی و دورشدن آنها از دسترس  گیاه می باشد، که ممکن است به دو صورت عمودی و افقی روی دهد.

 عمودی: براثر نفوذ آب زیاد در زمین بازها و موادغذایی از لایه های سطحی به عمق منتقل می شوند.

 افقی: در نتیجه سرعت و فشار آب خواه آب باران و یا آبیاری موادغذایی به صورت افقی از دسترس گیاه خارج می شوند.

 تحت تأثیر عامل فوق ضمن اینکه مقداری از مواد به داخل زمین و به اعماق می روند، در اثر اشباع خاک، مواد مخلوط و یا محلول همراه با آب از پایین زمین مورد کشت خارج می شوند( بن آب). بن آب ممکن است به زمینی ریخته شود که مورد کشت قرارنگرفته و به این ترتیب از طرفی زمین موردکشت دچار فقر غذایی می شود و از طرف دیگر موادغذایی در زمین کشت نشده انباشته شده و بلااستفاده می ماند.

 دراین تغییر نه تنها آب و موادغذایی هدر می رود بلکه دیگر خواص خاک نیز دستخوش تغییر می گردد مانند نامرغوب شدن بافت خاک،  نامنظم شدن جریان آب وهوا، اسیدی شدن خاک و غلبه علفهای هرز برگیاهان زراعی و......

 ب: مصرف موادغذایی و بارها توسط گیاه بدون اینکه جبران گردند.

 با اینکه عمل جذب موادغذایی توسط گیاه امری طبیعی و بسیار مطلوب بوده و جذب هرچه بیشتر آنها نیز امری مطلوب تر است ولی به این نکته نیز باید توجه شود که این امر نباید باعث کاهش ذخیرة غذایی و بازی خاک یعنی سرمایه اصلی آن گردد. در این صورت روزی خواهد رسید که زمین به کلی« از حال رفته » وهیچ بهره ای نخواهد داد و کشت در اینگونه زمین جز خسارت مالی حاصلی نخواهد داشت.

کم شدن ذخیره غذایی همانطور که در قسمت الف گقته شد از جنبه های مختلفی موجب ضرروزیان خاک می گردد.

 از آنجا که کم شدن موادغذایی خاک- تحت تأثیر هر یک از عوامل فوق که روی داده باشد- معمولاً در مناطق مختلف ایران، توسط کشاورزان جبران نمی شود و یا به شیوة درستی صورت نمی گیرد، خاکهای ایران از نظر موادغذایی وضعیت رضایت بخشی ندارند.

 راههای جلوگیری از کم شدن ذخیرة بازی و موادغذایی

 با  اقدامات زیر می توان مانع کاهش ذخیره بازی و غذایی و در نتیجه کاهش محصولات کشاورزی شد.

-         زمین موردکشت تحت کنترل مداوم باشد.

-          یعنی موادغذایی از دست رفته، هرساله با دادن کود، مجدداً به خاک بازگردانیده شود. 

-         آبیاری گیاه متناسب با احتیاج گیاه و نوع خاک صورت گیرد.

-     زارعین در مناطق مرطوب جهت جبران کمبود موادغذایی، باید به زمین کودهای حاوی موادغذایی وآهکی بدهند. زیرا رطوبت این نواحی سبب شسته شدن بازها و کاهش آنها در زمین مزروعی می گردند.

-     زارعین مناطق خشک کم آب باید سعی کنند تا آنجا که ممکن است زمین را با آب شیرین آبیاری کنند. زیرا در این مناطق بازها شسته نمی شوند بلکه آبهای زیرزمینی، به هنگام تبخیر، مقدار قابل توجهی از بازهای محلول در خود را بالا آورده ودر سطح باقی می گذارند. به همین دلیل خاک این زمینها اغلب بازی است و نیازی به این نوع کود ندارد.

 2- سفت وسخت شدن زمین مزروعی

 سخت شدن زمین سبب کاهش محصول و بلااستفاده ماندن زمین می گردد. این امر تحت تأثیر لگدمال شدن، سم کوب شدن، و شخم بی موقع و فقر موادآلی روی می دهد. وجود موادآلی در خاک سبب افزایش حجم و پوکی آن می گردد که خود موجبات تغذیه گیاه و بهبود فیزیکی خاک را به دنبال خواهد داشت.

یکی از راههای مؤثر در پیشگیری از سخت شدن خاک و یا اصلاح آن شخم بموقع می باشد. بهترین موقع برای شخم زدن هنگامی است که باصطلاح زمین« گاورو» شده باشد. یعنی نه آنقدر خیس که گاو در آن فرو رود و نه آنقدر خشک که اثری از آن باقی نماند. در این رابطه باقی ماندن اثر مختصری از سم گاو و یا لاستیک چرخ های تراکتور نشانه مناسب بودن زمان شخم، می تواند باشد.


3-  کاهش یا نابودی هوموس خاک

قبلاً در مورد انواع هوموسها و نقشهای متفاوت آنها مطالبی بیان شد، لذا دراینجا باختضار به آنها اشاره شده و سپس به عوامل کاهنده و راههای افزایش آن پرداخته می شود.

 تأثیرات مختلف هوموس عبارتند از:

-         پوک شدن خاک

-          کاهش تبخیر شدیدآب

-         حفظ رطوبت

-         بهبود خواص حیاتی خاک

-         جلوگیری از فرسایش خاک

-          کمک به افزایش کمی و فعالیت موجودات خاکزی، مثل باکتری ها

-     بهبود خواص فیزیکی و شیمیایی خاک به دلیل کلوئیدی بودن هوموس، این خاصیت سبب جذب آب و موادغذایی توسط هوموس نیز شده و بتدریج در اختیار  گیاه قرار می گیرد.


 عوامل کاهندة هوموس عباتند از:

-          تجزیه شدید موادآلی توسط باکتریها

-         کمبود یا نبود کود حیوانی

-          کاشت گیاهان وجینی به صورت متمادی در یک زمین

-         آتش زدن بقایای گیاهان و کم قوه شدن خاک

-          چرانیدن احشام در زمینهای کشاورزی پس از برداشت محصول

راههای حفظ و افزایش هوموس خاک

 1- جلوگیری از  کاهش هوموس

2- افزایش مستقیم و غیرمستقیم هوموس

 1- راههای جلوگیری از کاهش هوموس:

 الف : خودداری از شخم های متعدد و بی موقع

 ب: خودداری از آتش زدن بقایای گیاهان

ج: خودداری از کشت گیاهان وجینی بصورت ومتمادی در یک زمین

 د: خودداری از مصرف بقایای گیاهی بعنوان ماده سوختی

 ه: خودداری از چرانیدن احشام در زمین ها پس از برداشت محصول

الف: خودداری از شخم های متعدد و بیش از اندازه

 شخم بی رویه ل به دلایل مختلف موجب کاهش هوموس می گردد. از جمله:

-    دراثر ورود بیش از اندازه اکسیژن به خاک، فعالیت باکتری ها شدت یافته و موجب تجزیه سریع و شدید موادآلی می گردد، که این امر به کاهش هوموس می انجامد.

-     میدانیم که کرمهای خاکی از موجودات زندة مفیدخاک محسوب می شوند زیرا دراثر فعالیت آنها فضاها و مجاری مناسبی برای ورود هوا و آب ایجادشده و از طرفی شرایط جهت پیشروی ریشه در خاک مساعد می گردد. ولی شخم بی رویه سبب نابودی آنها شده و پس از تخریب حتی اگر شرایط مناسب باشد مدتها طول می کشد تا آن موجودات بتوانند خاک را به شرایط مطلوب برگردانند.

-      کرمهای خاکی با مخلوط کردن مواد آلی و خاک، در بدن خود، نقش اساسی را درتشکیل هوموس ایفا می کند، در اثر شخم بی موقع و نامناسب تشکیل هوموس متوقف شده و یا به تعویق می افتد.


 ب: خودداری از آتش زدن بقایای گیاهی

آتش زدن بقایای گیاهی، بطورکلی به زیان خاک تمام می شود ولی این زیان درمناطق خشک بیشتر از مناطق مرطوب می باشد. زیرا:

 خاک مناطق خشک بطور طبیعی فقیرتر از مناطق دیگر بوده و این عمل سبب فقیرترشدن آن می گردد.

-    خاک مناطق خشک کم آب بوده و اغلب دارای نمک بیشتری است. در اثر آتش زدن بقایای گیاهی، ماده آلی که بخصوص در این مناطق دارای ارزش خاصی است. تبدیل به ماده معدنی یعنی خاکستر می گردد، و از آنجا که خاکستر در حکم نمک است خاک این مناطق شورترشده، در نتیجه هوموس و حاصلخیزی خاک روبه  کاهش گذاشته و درمواردی سبب کویری شدن منطقه می شود.

   البته در مواردی مانند آفت زدگی یا تراکم زیاد علفهای هرز اقدام به آتش زدن محصول و یا بقایای آن می شود ولی در مناطق خشک ترجیحاً باید از سموم کم ضرر و کم خطر استفاده شود.


ج: خودداری از کشت گیاهان وجینی به صورت متمادی در یک زمین

 دراثر کاهش گیاهان وجینی درچندسالی متوالی در یک زمین از یک طرف علفهای هرز مزرعه در اثر رویش مکرر در یک خاک، به کرات مواد غذایی و مفیدخاک را مصرف کرده، قویترشده و بر تراکم آن افزوده می شود. از طرف دیگر به دلیل اشغال فضا رشد گیاه اصلی و مفید روبه کاهش می گذارد.

 از دیگر عواقب مهم این عمل اینکه، چون وجین شده ودور ریخته می شوند، پس از برداشت بقایایی در خاک باقی نمی ماند و این یعنی کاهش هوموس و حاصلخیزی خاک  لذا باید با رعایت تناوب درکشت مانع این تأثیر منفی شد.

 د: خودداری از مصرف بقایای گیاهی بعنوان ماده سوختنی

 جمع آوری بقایای گیاهی بعنوان ماده سوختی توسط کشاورزان تقریباً از امور رایج است لذا باید آنان را متوجه ساخت که چنانچه این بقایا در زمین  باقی بمانند سود عایدشده از آن به مراتب بیش از سود حاصل از کاری است که آنان انجام می دهند.


 ه: خودداری از چرانیدن احشام در زمین پس از جمع آوری محصول

 چرانیدن احشام در زمینهای برداشت شده که توسط خود زارعین و یا اجاره کنندگان آن صورت می گیرد ماننددیگر موارد ذکرشده منجر به از بین رفتن مواد مفید خاک و کاهش هوموس می گردد، لذا باید با اتخاذ تدابیری مانع این کار زارعین شد.

 2-راههای افزایش مستقیم و غیرمستقیم هوموس

 یا اقدماتی مانند زیر می توان شرایط افزایش هوموس را فراهم کرد:

-         افزودن کودآلی مانند کودحیوانی به زمین(مستقیم)

-          افزودن کود معدنی شیمیایی به زمین( غیرمستقیم)

-          تقویت خاک توسط کودسبز

-          شخم زدن زمین کلش گندم و جو

-          ریختن کلش و ساقه های گندم و جو و برنج روی سطح زمین

-     افزودن کود آلی(حیوانی) بطورمستقیم موجب افزایش هوموس می گردد زیرا هوموس خود ماده آلی بوده و نیازی به تغییرات خاص جهت تشکیل آن نیست.

-     افزودن کودمعدنی غیرمستقیم منجر به افزایش هوموس می گردد. زیرا با مصرف آن میزان محصول و در نتیجه بقایای گیاهی افزایش یافته و سبب بالارفتن ماده آلی درخاک می گردد.

-         تقویت خاک توسط «کودسبز»

 دراین شیوه گیاهانی از خانواده بقولات( شبدر، یونجه، شنبلیله) کاشته شده و پس از اینکه به حداکثر رشد رسید نه بدون اینکه از آنها استفاده خوراکی و یا علوفه ای شود، زمین  شخم زده می شود ، بگونه ای که محصول کاملاً زیرخاک رود. سپس با دیسک و ماله زدن مانع ورود هوابه خاک شده و حداکثر بهره جهت تشکیل هوموس- از آن گرفته می شود.

-        شخم زدن زمین کلش گندم و جو

در این شیوه محصول بگونه ای برداشت می شودکه کلش بیشتری در زمین بماند. سپس مقداری کود از ته در سطح زمین پاشیده می شود تا باکتریها بهتر قادر به پوساندن کلش شوند، و پس از آن زمین را شخم ودیسک زده وبه حال می گذارند.

 در این شیوه چنانچه پس از شخم آبیاری صورت گیرد باید دقت شود که آبیاری منجر به « بن آب» نگردد.زیرا در این صورت موادغذایی از زمین دور خواهند شد.

 چنانچه زمین خشک باشد بهتر است قبل از شخم زدن اقدام به آبیاری زمین شود. مخصوصاً در زمینهای رسی یا شیب دار- سینه ای – این آبیاری شرایط و رطوبت لازم جهت فعالیت باکتریها را فراهم می سازد.

حاصل اعمال ذکرشده طی چندسال آبادی، افزایش موادآلی و آبادانی زمینهای خشک خواهد بود.

-ریختن کلش و ساقه های گندم و جو و برنج روی سطح زمین

 از دیگر راههای افزایش موادآلی ریختن کلش و ساقه ها روی سطح زمین است زیرا با این عمل از تبخیر زیاد آب جلوگیری می شود. این روش مخصوصاً در مورد درختان میوه بسیار عملی، مناسب و نسبتاً آسان وکم هزینه است.


 بکارگیری این راهکار بسیار ساده و ارزان منافع زیادی برای کشاورز خواهد داشت از جمله:

-         بهبود وضع خاک

-          صرفه جویی در مصرف آب

-          افزایش محصول

-          جلوگیری از تابش مستقیم آفتاب

-          جلوگیری از تبخیر زیاد

-          حفظ رطوبت

-          کمک به فعالیت بهتر موجودات خاکزی

-          آماده شدن موادغذایی

-          جلوگیری از روئیدن گیاهان هرز

-          جلوگیری از هدررفتن آب ومواد غذایی گیاه مزروعی

-          صرفه جویی در هزینه های مربوط به وجین علفهای هرز و یا حذف کامل آن هزینه ها.

 مشاهده می کنیم که با انجام اعمال سهل و ارزان و قابل اجرا تا چه حد می توان به بالابردن سطح کشاورزی و پیشرفت و رفاه بیشتر کشاورزان کمک کرد. که متأسفانه در اثرکم کاریهای گوناگون شاهد سیر قهقرایی کشاورزی در کشورهستیم. امیدواریم که هر چه زودتر شاهد تغییر نگرش عمیق ومؤثر در این امر باشیم.

 4- روئیدن علفهای هرز

  عامل چهارم از عوامل مؤثر در تغییرات منفی خاک روئیدن علفهای هرز در مزرعه می باشد.

 علفهای هرز هم موجب هدررفتن آب، موادغذایی خاک، کاهش محصول و نامرغوبی آن می گردد و هم تأثیر نامطلوب در خواص خاک گذاشته و حاصلخیزی زمین را از بین می برد.

 البته ناگفته نماندکه علفهای هرز در مواردی نیزمنشاء فوایدی در چرخه تغییر و تحول خاک و نیز درچرخه کشاورزی هستند ولی در اینجا با توجه به موضوع ناگزیر به تأثیرات منفی آن پرداخته می شود.

 راههای ورود علفهای هرز به زمین

-         بذرهای آلوده به تخم گیاهان هرز

-          آب آبیاری بویژه آب رودها

-          باد

-         کودهای حیوانی

-          نشخوار آخورها ( بقایای خوراک دامها که همراه ومخلوط با کودحیوانی به مزرعه حمل می شوند) .

-        علل افزایش بیش از حد علف های هرز در زمین مزروعی

-          وجود تخم گیاهان هرز در بذر در حد زیاد

-          وجین نکردن بموقع علفهای هرز و یا مبارزه از طریق دیگر

-         خوب پاک نکردن محصول از گیاه هرز

-          فقیربودن خاک(  در این شرایط رشدگیاهان هرز زودتر و بهتر از گیاهان اصلی صورت می گیرد)

-         شخم نزدن یا آیش گذاشتن زمین های تحت تأثیر آب(هیدرومرفی)

-    زمینهایی که تحت تأثیر آب هستند مانند حواشی دریای مازندران و یا حواشی کویرهای مرطوب مانند اطراف دشت کویر، چنانچه آیش گذاشته شوند محل رویش علفهای هرز شده وبه سرعت تحت پوشش انبوه آنان قرار می گیرد بگونه ای که حتی ممکن است زمین تبدیل به نی زار و جگن زار شود .

-     علاوه بر آسیب فوق حاصلخیزی خاک هم از بین می رود و در صورت کشت،کشاورز را با مشکلات زیادی روبرو خواهد ساخت.

 عدم رعایت تناوب در کشت

چنانچه بصورت متوالی یک نوع مخصول در زمین کشت شود علفهای هرز امکان وشرایط مناسبی جهت رشد انبوه خواهند داشت. بعنوان مثال کشت متوالی جو منجر به رشد جو موشه شده واین علف به حدی زیاد می شود که جو اصلی فاقد ارزش می گردد.

شخم نامناسب با ابزارقدیمی

  این امر سبب میشود که گیاهان هرز دارای ریشه عمیق ریشه کن نشده و با باقی ماندن در زمین مشکلاتی جهت کشت فراهم کنند.

-        ناکافی بودن آب آبیاری

در صورت عدم کفایت آب آبیاری محصول اصلی از بین می رود ولی علفهای هرز رشدکرده تخم ریزی می کنند تا آنجا که زمین تبدیل به مرتع و علفزارشده و علاوه بر از بین رفتن محصول موجبات از بین رفتن حاصلخیزی خاک نیز فراهم می گردد.

 با توجه به سرعت رشد و پوشش دهی علفهای هرز و  مضرات آنها،          در می یابیم که مبارزه با آنها بسیار ضروری بوده و باید بادرنظر گرفتن شرایط و علل مختلف افزایش علفها اقدامات مناسبی صورت گیرند:

-         بذر قبل از مصرف یعنی پاشیده شدن در زمین خوب بوجاری شود( پاک شود )

-     درصورت آیش گذاشتن زمین با شخم مناسب، در مواقع مناسب از سبزشدن علفهای هرز زیاد جلوگیری شود.

 البته حتی الامکان باید از آیش گذاشتن زمین مخصوصاً در نقاط مرطوب خودداری کرده و زمین مورد استفاده قرار گیرد.

-         به زراعت کود کافی داده شود تا رشدگیاهان اصلی مانع رشد علف هرز گردد.

-     در صورت عدم موفقیت روشهای مکانیکی، با استفاده از علف کشهای مناسب، علف های هرز از بین برده شوند.

-     در نقاطی که آب تابستانه خیلی کم می شود ،کشاورزان متناسب با آب محصول بکارند تا در اواخر تابستان مجبور نشوندکه باصطلاح درب زراعت خود را ببندند ( به آن آب ندهند) و با از بین رفتن محصول، شرایط را برای رشد علف های هرز فراهم نکنند.

5- آلودگی خاک

یکی دیگر از مخاطرات خاک آلودگیهایی است که از طرق مختلف به آن وارد شده و موجب تغییرات نامطلوبی در آن می گرد.

 دراین رابطه می توان انسان را بعنوان یک عامل مهم و اساسی به شمار آورد.

 چه خاکی آلوده است؟

خاکی که به طور مستقیم – ازطرف هوا- و یا غیرمستقیم( توسط انسان) تحت تأثیر موادی قرار می گیرد که سبب تغییرات نامطلوبی در خواص فیزیکی و شیمیایی آن گردند. خاک آلوده محسوب می شود، که بدنبال چنین تغییراتی موجودات زنده آن کاهش یافته یا نابود می شوند و سلامت حیوانات وافرادی که از گیاهان چنین زمینی تغذیه می کنند بخطر می افتد.

آلوده کننده های خاک کدامند؟

  آلاینده های خاک به سه دسته تقسیم می شوند:

  صنعتی، زباله ها و فاضلاب ها، کشاورزی

 الف- صنعتی : برخی از این نوع آلاینده ها عبارتند از:

-         دودکارخانه، موتوراتومبیل ها و سایر موتورها

-         ترکیبات سربی و گوگردی

-          مواد رادیواکتیو(استخراج، انفجارهای هسته ای، راکتورها و..... )

-          موادزائد صنعتی

-          فاضلاب های فنلی( نفتی)

و بسیاری دیگر .

ب: زباله ها و فاضلاب  ها

 زباله ها و فاضلابها هم سلامت انسان را به خطر میاندازد و هم سلامت خاک را لذا انجام اقداماتی جهت مهار آنها ضروری است :

 می توان آنها را تحت شرایطی به کود بیولوژیکی تبدیل کرد.

 می توان از آنها جهت تهیه کمپوست استفاده کرد.

 در صورت عدم توانایی در بهره گیری از آنها، این مواد باید به دورترین نقطه از شهرها منتقل شده ودر اعماق مشخصی با شرایط ویژه دفن شوند، البته این عمل بدترین نحوة برخورد با این آلودگی است.

 ج: آلاینده های کشاورزی:

انسان امروزی جهت بالابردن تولید و درآمد بیشتر به شکلی کاملاً غیرمنصفانه از طرق گوناگون سبب آلودگی می گردد که از موارد عمده آن کودهای شیمیایی و سموم هستند. بکارگیری بی رویة کودهای شیمیایی وسموم دفع آفات وبیماریها از جمله عامل مهمی است که توسط انسان ضربه مهلکی بر پیکره سلامت خاک و محیط زیست وارد می کند از پیامد های بسیار فراوان این آلایندهها تنها به چند مورد اکتفا می شود:

 کودهای شیمیایی:

 -کودهای شیمیایی ضمن آنکه سبب افزایش تولید میگردند موجب تغییرات منفی در خواص خاک نیز می شوند.

 - مصرف بعضی از کودها سبب مسمومیت میگردد. مانند مصرف کود ازته در اسفناج

- PH خاک دچار تغییرات نامطلوب شده و موجودات زنده خاک از بین می روند.


 سموم:

-         اثر سمی بسیاری از سموم تا مدتها، حتی در مواردی تا 30 سال در خاک باقی می ماند.

-         سموم سبب آلودگی آبهای زیرزمینی در زمینهای شنی می شوند.

-          سبب آلودگی خاک ونابودی موجودات خاکزی می شوند .

-          آبهای سطحی از طریق سم پاشی و یا بن آب آلوده می شوند .

-          و مسومیتهای فروان افراد نیر حیوانات در رابطه با سمپاشی آنقدر شایع هستند که همگی از آن آگاهیم

 راههای پیشگیری از آلودگی های کشاورزی

-         کودهای آلی جایگزین کودهای شیمیایی شده و یا بصورت همراه استفاده می شوند.

-     در صورت عدم دستری به کود حیوانی کافی ازکاه جهت مخلوط کردن با کود شیمیایی استفاده می شود.

-         برای تقویت خاک از روشهای بیولوژیکی استفاده شود

-         در صورت الزام در مصرف سموم از انواعی با پایداری کم در خاک استفاده شود.

-     به جای مصرف سم از روشهای بیولوژیکی بهره گرفته شود. بعنوان مثال به جای طعمه مسموم ازگربه، جغذ،قرقی و مارهای غیر سمی استفاده می شود و یا  از قورباغه جهت مبارزه با نوعی آفت برنج و یا استفاده از نوعی ماهی جهت از بین بردن حشرات مقاوم به د.د.ت و مانند آن و از کفشدوزک برای مبارزه با انگل های کوچک درختان میوه .

-  بمنظور مبارزه با علفهای هرز ترجیحاً از روشهای مکانیکی استفاده شود و در صورت امکان با استفاده از مالچ ها اقدام به این کار گردد.


(3)

شور و قلیایی شدن خاک ها

خاکهای شور یا قلیایی نیز بنوبه خود از موانع و مشکلات عمده واساسی در کار کشاورزی محسوب میشوند. این امر در کشور ما بدلیل وسعت زیاد خاک های شور و عدم بهره گیری از شیوه ای نوین در کشاورزی و بخصوص در رابطه با آبادسازی زمینهای شور تأثیرات مشهودتری از خود بجا گذاشته امیدواریم که با بکارگیری شیوه های صحیح ثروت سبز در حال نابودی به چرخه اقتصادی کشور بازگردد.

 چه خاکی شور یا قلیایی است؟

همه خاکها، حتی خاکهای غیرشور دارای نمک هستند. پس وجود نمک به تنهایی دلیل شوری محسوب نمی شود در صورتی خاک، شور بشمار می آید که میزان و نوع نمک موجود در آن سبب کاهش کمی و کیفی محصول گردد. بنابراین ملاک شوری یا قلیایی بودن خاک، میزان،نوع و تأثیر بدنمک موجود می باشد.


 عوامل شوری یا قلیایی بودن خاک

 خاکهای شور یا قلیایی تحت تأثیر نامطلوب نمکهای خاصی هستند که معمولاً براحتی  حل شده و بصورت محلول درمی آید این نمک ها،  در درجه اول عبارتند از سدیم، کلسیم، منیزیم، کلرید و سولفات و در درجه دوم پتاسیم، بیکربنات، کربنات، نتیرات، و بُر

 مقایسه خاک شور باخاک قلیایی

-         در خاک شور سدیم به صورت محلول است ولی در خاک قلیایی جذب ذرات خاک شده است.

-          اصلاح خاک شور آسانتر از خاک قلیایی است.

-          PHخاک های شور کمتر از 5/8 و در خاک های قلیایی بیشتر از 5/8است.

-         قابلیت نفوذ آب در خاک های شور بهتر از خاکهای قلیایی است.

-          درخاک شور امکان شستشو و  شیرین سازی خاک هست ولی در خاک قلیایی اینطور نیست.


 نمک های زیان آور و بی ضرر خاک

نمک ها ی موجود در خاک برخی زیان آور بوده وبرخی دیگر بی ضرر هستند نمک های بی ضرر به مقدار کم در آب حل می شوند.بعنوان مثال کلرور کلسیم که آسانتر ازهمه حل می شود در حرارت متوسط فقط به مقدار 2 گرم در لیتر در آب خالص حل می شود. در حالی که نمک های سدیم بآسانی درآب حل می  شوند.

نمک های زیان آور عبارتند از :کربنات، بیکربنات، سولفات وکلرور سدیم و سولفات و کلرور منیزیم و کلرور کلسیم.

نمک های بی ضرر عبارتند از  کربنات و بی کربنات منیزیم، کربنات و بی کربنات کلسیم و سولفات کلسیم.

 چگونگی شور و قلیایی شدن خاک ها:

 خاک ها به دوروش شور و قلیایی می شوند: طبیعی و مصنوعی

- شور و قلیایی شدن طبیعی:

در این نوع شورشدن یا قلیای شدن عوامل طبیعی دخالت دارند. مثلاً:

- در مناطق مرطوب: آب دریاها

 - در مناطق خشک: آبهای زیرزمینی و آبهای مسدود(زائد)

 در زمینهای خشک محلول از لوله های مویین خاک بالاآمده و در سطح تبخیر شده واملاح خود را در قشر سطحی باقی گذاشته و سبب شوری خاک وعدم رشد گیاهان می گردد. 

-         در دشت و جلگه های خشک: جاری شدن آبهای شور

-          وجود گنبدهای نمکی ،معادن نمک و بسترهای شور سر راه آبها

 شور و قلیایی شدن مصنوعی

در این نوع شورشدن و قلیایی شدن عامل اصلی انسان ونحوه عمل اوست.

-         در مناطق مرطوب: آبیاری با آبهای شور، مخصوصاً غنی از سدیم

-          درمناطق خشک: آبیاری باآبهای شور بویژه به روش شیاری( نشتی)

آبها چگونه شور می شوند؟

 آبها نیز به علل مختلف شور می شوند:  از جمله اینکه:

 -ممکن است سنگ مادر منطقه شور باشد . در نتیجه آبی که در آن تشکیلات شور قرارگرفته شور می شود( اغلب آبهای زیرزمینی)

 - ممکن است اب از تشکیلات خاک ها و بسترهای شور عبور کند. (رودخانه ها)

- ممکن است آبهایی که از تشکیلات،گنبدها و معدنهای نمکی عبور می کند به آب موردنظر ریخته شده وسبب شوری آن شده باشد.

 طبقه بندی آبهای شور

آبهای شور با توجه به درجه شوری به چهار گروه تقسیم می شوند:

 (1) کمی شور: مناسب برای آبیاری اکثر گیاهان،در انواع زمینها غیر از زمینهایی که نفوذپذیری آنها بسیار کم است.

(2) متوسط شور: مناسب برای آبیاری گیاهانی که نسبت به شوری نه زیادحساس نستند و نه زیاد مقاوم، مانند انگور، گندم، گوجه فرنگی و نخود و......

 (3) زیادشور: برای آبیاری گیاهانی که به شوری مقاوم هستند، مناسبند مشروط به شستشوی خاک و زهکشی

 مانند چاودار، ذرت، آفتابگردان و کرچک

(4) بسیار زیاد شور : برای آبیاری مناسب نیستند ولی در صورت اضطرار فقط باید در زمینهایی که قابلیت نفوذپذیری زیاد دارند استفاده شود مشروط به زهکشی و شستشوی مداوم و برای کشت گیاهان فوق العاده مقاوم به شوری مانند خرما، جو، چغندرقند و پنبه.

 تأثیرات نامطلوب شوری خاک 

شوری خاک موجب زیانهای فراوانی در جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی وبهداشتی و طبیعی می گردد که برخی از موارد بطور خلاصه عبارتند از :

 الف: تأثیرشوری برکمیت و کیفیت محصول

 ب: تأثیر شوری درنامساعد شدن شرایط زیست و پیشروی کویر

 الف تأثیر شوری برکمیت و کیفیت محصول

 قدرت حاصلخیزی خاک های شور ومیزان محصول به دلیل افزایش نمک یا  جلب سدیم در خاک کاهش می یابد.

 زمینهای شورممکن است بعنوان مرتع و چراگاه و یا برای گیاهان  نمک دوست مورد استفاده قرار گیرند ولی برای گیاهان زراعتی مناسب نیستند.

شوری خاک هم بر میزان محصول وهم رشد گیاه و هم کیفیت آن تأثیر نامطلوب خواهد داشت مثلاً علفهای مرتعی زمینهای شور برای تغذیه احشام مناسب نیستند و کود حیواناتی هم که با این علفها تغذیه شده اند کود مرغوبی نیستند.

 ب: تأثیر شوری درنامساعدشدن شرایط زیست و پیشروی کویر

 با افزایش درجه شوری خاک از میزان تولید کاسته شده و حتی ممکن است کار به جایی رسد که بعضی از گیاهان اصلاًمحصول ندهند که نتیجه آن ترک کردن زمینها توسط کشاورزان و مهاجرت آنها به نقاط دیگر خواهد شد.


بخش دوم

«عمران کویر»

شورِ

شیرین


آغازه

 کویر این پهنه پاک گسترده برشرده وسیع سرزمین ما ایران:!

 چه ناجوانمردانه مورد بی مهری ما،  فرزندان همین آب وخاک قرار گرفته! و چه بی  وفایی های که از سوی ما به او روا داشته شده!

 این انسان راحت طلب و طالب خوان گسره ترده خاک و دیار اجدادی را که میتوانست و میتواند منبع حیات وزندگی شرافتمدانه باشد براحتی رها کرده و به خیال خود برای کسب روزی راهی کلان شهرها شده ودست به هرکاری – نه شغل- زده کارهایی که حیثیت انسانی او را پایمال کرده تا اندک درآمدی بر کف او نهاده شود.

 در حالیکه کافی بود فقط نگاهی به لطف به این خاک که روزی، روزی ده و زیستگاه امن او بود بیندازد و پوشش پاک پینه بسته اش را که نشانگر زحمات سالیان دراز است کنار زند و دستی به تیمار بر آن کشد تا ببیند که چه گنجی در خود پنهان داشته البته نه برای خود بلکه برای هر کسی که عاشقانه به سویش شتافته، با دستان مهرورزش به کاوش و تلاش بپردازد، رنج و زحمت به جان خرد و آنگاه آن موهبت الهی آن گنج سبز بی پایان را از آن خود سازد. گنجی که کویر در نهایت امانتداری به محافظش پرداخته و بی صبرانه منتظر است تا به طالبان واقعی اش واگذار کند تا بشر برنده این معاملة پایاپای« مهروگنج» گردد.

 آنچه گفتیم ازسر سرزنش نبود بلکه ناشی از دلسوختگی بود همه میدانی مکه ترک زمین توسط زارع گاهی حکم دل کندن از جگرگوشه دارد. چه بسا که زارعی حاضر باشد  روی زمین جان دهد ولی آنرا ترک نکند لذا ترک زمینها درمواردی  از سر ناچاری و ناتوانی بوده است. توانمندشدن اینگونه زارعین دلسوزی کسانی را می طلبد که باید به یاری آنان بشتابند ولی......  

  پس از خداوند رزاق خواهانیم که به لطف و عنایت خویش دست یاری دلسوزان را همراه عشق و علاقه عاشقان خاک سازد تا با کمر همت شوری خاک و تلخی حرمان به شیرینی کشت و بازگشت مبدل گردد.


(1)

اصلاح خاک

منظور از اصلاح خاک در مناطق کویری اصلاح در جه شوری و قلیایی آن یعنی از بین بردن نمک های مضر و کاستن سدیم قابل تبادل آنهاست. در این بهبودبخشی ضمن توجه به خواص فیزیکی خاک هر منطقه مدنظر قراردادن موارد زیر ضروری بوده و هر اقدامی باید مبتنی بر آنها باشد.

-         کاهش دادن مقدار نمک

-          جلوگیری ازتبخیر آب زیرزمینی به موازات کاهش نمک

-          بهره گرفتن از گیاهان نمک دوست یا مقاوم به شوری و علفهای چندساله

-          شناخت خاک منطقه قبل از سرمایه گذاری وصرف هزینه  

-          مقرون به صرفه بودن اقدامات ازنظر اقتصادی با توجه به نوع خاک

-          عدم تمرکز روی زمینهای بسیار شور

 اصلاح خاک زمانی مفید واقع می گردد که امکان کشت گیاهان زراعی با ارزش را در آن منطقه فراهم سازد، مانند چغندرقند،پنبه، برنج و یا گیاهان پرمحصول علوفه ای مانند یونجه

-     چنانچه اصلاح زمین مقرون به صرفه نباشد و یا آب کافی جهت اصلاح و آبیاری   موجود نباشد بهتر است از زمین به عنوان مرتع استفاده شود. مشروط به اینکه با چرای بیش ازحد موجبات فقر بیشتر زمین و گیاهان فراهم نگردد.

-     اصلاح و آبادسازی زمین های شور آسانتر از زمین های قلیایی است پس بهتر است هنگام اصلاح این ویژگی ملاک عمل قرار گیرد.

-     مشکل عمده درکار اصلاح خاک فقدان یاکمبود ویاگرانی آب شیرین است که همین امر علت اصلی عدم اصلاح در زمینهای شور وقلیایی در کشور ما شده است.

اقدامات لازم جهت اصلاح خاک

 1- احداث شبکه های زهکشی

در امر بازسازی زمین های کویری قبل از هر چیز باید اقدام به زهکشی گردد. در صورت عدم انجام این امر شوری بطورکلی و برای همیشه از بین نخواهد رفت. گرچه ممکن است در ابتدای امر در حد قابل توجهی شوری کاهش یابد ولی قطعاً برای مدت زیادی دوام نداشته و امکان برگشت مجدد نمکها در اثر بالاآمدن آب زیرزمینی برای همیشه وجود خواهد داشت.

 زهکشی قبل از شستشوی خاک سبب می شود که ضمن شسته شدن نمکها سطح آب زیرزمنیی  نیر پایین رفته و به این ترتیب هم زمین خشک شود وهم آب زیرزمینی و نمک های نفوذ کرده در خاک به کمک زهکشی ها از زمین خارج شده واز شوری مجدد جلوگیری شود.

 از آنجا که عمق متوسط بحرانی آب  زیرزمینی یعنی فاصله سطح آب زیرزمینی تاسطح خاک با میزان تبخیر، ساختمان خاک و نوع و مقدار نمک های محلول در آب در مناطق مختلف متفاوت است ، چنانچه زهکشی و پائین بردن سطح آب با مطالعه کافی صورت نگیرد چه بسا که به زیان زمین و محصول و زارع تمام شود.

 انواع زهکش ها

 همانطور که در مطالب قبلی گفته شده برای نتیجه گیری از زهکشی، توجه به ویژگی های مختلف خاک آب وهوا وگیاهان  منطقه از ضرورتهامحسوب می شود. بعنوان مثال،احداث زهکشی لوله ای در مناطقی که دارای گیاهان نمک دوست هستند  جز به هدررفتن وقت و هزینه حاصل چندانی نخواهد داشت. زیرا اینگونه گیاهان در داخل لوله ها ریشه کرده وسبب مسدودشدن آنها می گردد در حالی که احداث زهکش جویی(روباز) در چنین مناطقی می تواند مثمرثمر واقع گردد.

 گاهی نیز بمنظور بهره گرفتن از مزایای هر شیوه می توان به صورت تلفیقی نیز از آنها استفاده کرد که در جای خود توضیح داده خواهد شد.

 ازجمله زهکشی های رایج در کشور می توان به انواع جویی و چاهی اشاره کرد.

 -زهکشی جویی

زهکشی جوی( روباز) در نقاطی مقرون به صرفه است که :

-         زمین خیلی شور و سطح اب زیرزمینی بالا باشد.

-          خروج مقدار زیادی آب از زمین ضروری باشد.

-          زمین دارای شیب مناسب جهت این نوع زهکشی باشد.

-         زمین موردنظر ارزان باشد.

-     دراین نوع زهکشی زمین زیادی تحت زهکشی قرار می گیرد به همین دلیل ارزان بودن زمین از شروط مهم محسوب می شود.


 - زهکشی چاهی

زهشکی چاهی( عمودی) باید در مناطقی احداث شود که آبهای زیرزمینی از نوع آرتزینی باشد( چاه های آرتزینی چاههایی هستند که تحت فشارهای ناشی از گازهای طبقات زیرین خود،قادرند به صورت فورانی از زمین خارج شوند.)

 در بعضی از مناطق خروج آب از زمین توسط پمپ صورت می گیرد. بکارگیری این تجهیزات در درجه اول مستلزم این است که طبقات آبهای زیرزمینی طوری باشد که آب بآسانی از تمام جهات به چاه برسد و درجه دوم هزینه و تأمین برق آن است که در اکثر موارد از عهده زارعین ما خارج است.

 زه آبهایی که توسط پمپ بیرون ریخته می شود معمولاً به دلیل عدم شوری زیاد می توانند به عنوان آب آبیاری مورد استفاده قرار گیرند.

 شیوه زهکشی چاهی گرچه هزینه براست ولی در مقایسه با شیوه روباز و لوله ای به مراتب ارزانتر تمام می شود زیرا این نوع زهکشی ها درشروع کار کم هزینه ولی در مرحله بهره گیری و نگهداری هزینه ساز هستند مانند :

-         جمع شدن گل ولای زیاد 

-          روئیدن گیاهان زیاد در گل و لایها

-          لزوم پاک کردن زهکشی ها( لوله ای یا روباز)

-         صرف هزینه زیاد جهت انجام اعمال فوق

 چنانچه احداث شبکه زهکشی در منطقه ای بتواند زارغ را به موفقیت های زیر برساند شکی در اجراء و تداوم آن نباید داشته باشد.

 - تغییر در بیلان آب و نمک منطقه 

  - قطع پدیده شورشدن خاک منطقه

 - کاهش نمک طبقه ریشه دار زمین تا درصد مفید(5/0 – 2/0 درصد )

- ایجاد یک طبقه از آب زیرزمینی بدون نمک در عمق 10-5 متر

  - خارج کردن مستمر نمک هایی که بطور دائم در اثر تبخیر آب آبیاری در زمین جمع می شوند.

 2 – جمع کردن قشر نمکی

از اقدامات مفید دییگردر جهت اصلاح خاک شور جمع کردن قشر شور آن است. این قشر نمک که در سطح و یا درچند سانتیمتری آن تشکیل می شود، حاصل باآمدن آب قشر شور وتبخیر شدید آن می باشد. قشر سطحی سست تر از قشری است که درچند سانتیمتری تشکیل می شود. و به همین دلیل جمع کردن آن آسانتر است.

 نمک های سطحی را با وسایل مختلف جمع کرده و در نقاطی از زمین به صورت تپه انباشته می کنند. برای اینکه آب باران و یا باد این نمکها را به زمینهای مجاور منتقل نکند خندق یا جویهای عمیقی در اطراف آن حفر می کنند وسطح تپه ها را بامالچ نفتی یا کاهگل می پوشانند.

 کار زارعینی که زمینهای آنها دارای قشر نمکی غیرسطحی است دشوارترا ست آنها قادر به جمع آوری نمک به صورت قشر خشک نیستند بلکه از جریان آب استفاده می کند. به این ترتیب که زمین را آب می بندند تا لایه رویی شسته شده منتشر نمکی ظاهر شود سپس با بیل و کلنگ آنرا خرد  کرده و در معرض جریان شدید آب قرار می دهند( مانند زارعین غرب لوت)

 این نحوه عمل به هیچوجه منطقی نیست زیرا مقدار قابل توجهی نمک سطحی در آب حل شده و وارد خاک می گردد یعنی خاک زیر شورتر می شود.

 در حاشیه شرقی لوت به نوع دیگری عمل می شود. در این منطقه قشر شور را خارج کرده، خرد می کنند و مجدداً به خاک برمی گردانند. سپس زمین را کرت بندی   کرده و در آن آب می بندند تا قشر نمک کاملاً حل شده ودرخاک قرار گیرد.

زارعین این منطقه معتقدند که این قشر حاوی موادغذایی مورد نیاز گیاه است و خاک را تقویت می کند و چنانچه به زمین برنگردد آن زمین برای همیشه کیفیت خود را از دست خواهد داد. مشاهدات نیز شاهد صحت گفتار آنان بوده است. احتمال داده می شد که این قشر حاوی نیترات پتاسیم و رس باشد. زیرا این مواد در بهبود و دوام حاصلخیزی مؤثرند.

 - حال سئوال این است که آیا هیچ آزمایشی تاکنون قادر به تعیین مواد تشکیل دهنده این خاک نبوده تا در صورت درستی اعتقاد زارعین بعنوان روشی موفق در مناطق دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد!

 این یعنی همان عدم دلسوزی!

 3- شخم زدن وکرت بندی زمین

با شخم زدن عمیق زمین هم آب بیشتری در زمین نفوذ می کند وهم گیاهان هرز از بین می روند همچنین کرت بندی بهتری صورت می گیرد.

 در ای عمل هر قدر مرز های کرت بندی قویتر و بلندتر باشند مفیدتر واقع می گردند زیرا آب بیشتری می ایستد و شستشوی نمک بهتر صورت می گیرد و تسطیح  کردن کف کرتها نیز  از دیگر مواد ضروری است.

 4- آماده سازی داخل کرتها

جهت نتیجه گیری بهتر از کار کرت بندی لازم است که کلوخ های داخل آن از بین بروند بقایای گیاهی خارج شوند و زمین تسطیح و هموارگردد. چنانچه این اعمال صورت نگیرد عمل شستشو کامل صورت نخواهد گرفت. چنانچه بعضی از گیاهان توسط تراکتور ریشه کن نشده باشد(مانند گز) باید به هر طریقی شده از خاک دور شوند.

5- استفاده از موادمعدنی اصلاح کننده

 افزودن موادمعدنی اصلاح کننده مانند کلسیم، به زمین های شور یا قلیایی در فرآیندها اصلاح بسیار، مؤثر می باشد به این دلیل که نمک محلول در خاک های شور به گیاهان آسیب می رساند بالابودن میزان سدیم در خاک های قلیایی سبب کاهش کلسیم در خاک می گردد و به خواص فیزیکی خاک لطمه وارد می شود، با کم شدن کلسیم خاک،کلسیم گیاه توسط کلوئیدهای خاک گرفته می شود و دراثر شستشو خواص فیزیکی خاک روبه بدی می گذارد زیرا تأثیر سدیم افزایش یافته و نفوذپذیری خاک را کاهش می دهد.

 بنابه مطالب گفته شده لازم  است که با افزایش کلسیم تأثیر سدیم کاهش داده شود تاخاک بهبود یافته و کلسیم بعنوان یک ماده غذایی ضروری در دسترس گیاه قرار گیرد.

 افزودن کلسیم به خاک ممکن است به صورت مستقیم توسط املاح کلسیم داری مانند گچ، آهک، کلرورکلسیم و ..... صورت گیرد.

ممکن است غیرمستقیم با افزودن اسیدسولفوریک با موادی مانند گوگرد،سولفور، سولفات آهن، کلسیم لازم تأمین گردد.

 انتخاب هر یک از مواد بستگی به خواص آنها، خواص خاک، میزان آبیاری  و امکانات مالی دارد. هریک از مواد در مقایسه با دیگری مزایا ومعایبی دارندکه از توضیح آنها خودداری می شود.

 6- شستشوی خاک با آبیاری زیاد با آب شیرین

 جمع کردن قشر نمک در صورتی مثمرثمر واقع می گردد که با شستشوی آن همراه باشد. به این منظور شستشو با آب شیرین در یک یاچندنوبت به مدت طولانی کاملاً ضروری و نیز مؤثر میباشد. نحوه شستن خاک نیز بسیار مهم است به این معنی که تمام زمین نباید یکباره زیر آب رود زیرا زمین به دلیل بسته شدن سریع منافذ سفت و غیرقابل نفوذ می شود به همین دلیل ابتدا باید آب کمی وارد زمین شود و تا منافذ خاک بسته شوند ونیز بعضی از کرتها خشک نگهداشت شود تا به صورت هواکش عمل کرده و امکان ورود هوا به خاک فراهم گردد.

 زمان مناسب برای شستشو

 بهترین زمان برای شستشو اواخر پائیز است زیرا تبخیر کمتری صورت می گیرد و سطح آب زیرزمیین نسبت به سایر فصلها پائین تر است.

 برای نتیجه گیری خوب و ممانعت از شوری مجدد بهتر است پس از شستشوی زمین  حداقل تا سه سال اقدام به کاشت یونجه با آبیاری فراوان کرد با این کار نمکهای فعالتر بخش خاک توسط ریشه ها جذب شده و زمین برای کشت محصولات موردنظر مانند چغندرقند، پنبه و ..... آماده می شود.

 برای موفقیت در شستشوی خاک های رسی بهتر است زمین قبلاً کاملاً خشک مانده باشد تا هم نمکها بهتر جدا شوند و هم شکاف هایی که ضمن خشک شدن بوجود می آیند به نفوذبهتر آب کمک کنند.

 با افزودن گچ، کود حیوانی زیاد، شخم زدن و سست کردن زمین نیز می توان به افزایش منافذ خاک و نفوذپذیری آن کمک کرد.

 در بعضی از مناطق( در سایر کشورها)از نفوذناپذیری زمینهای رسی استفاده های بهینه ای می شود که در صفحات بعد به آنها اشاره خواهد شد.

7- دادن کودهای آلی و معدنی به زمین

 کودهای آلی و معدنی هریک به نوعی در جلوگیری از تخریب بافت خاک وکاهش نفوذپذیری مؤثرند. در این مورد نیز توجه به مواردی بسیار ضروری است.

 در انتخاب کودهای آلی توجه به  نوع آنها از مسائل مهم محسوب می شود. مثلاًا ستفاده از کودهای شتری نه تنها به اصلاح خاک کمک نمی کند بلکه آنرا دشوارتر می کند زیرا این حیوان از گیاهان نمک دوست تغذیه می کند و  بسیاری از موارد دیگر.

 مصرف کودهای آلی نتایجی مانند زیر به دنبال خواهد داشت:

-         افزایش مستقیم ماده غذایی گیاه

-          اصلاح و بهبود خاک

-          کمک به بهبود شیمیای با ایجاد گازکربنیک و اسیدهای آلی

-          کاهش PH خاک به کمک گازکربنیک

-          حل و قابل جذب شدن بسیاری از مواد توسط گازکربنیک

-          اصلاح فیزیکی خاک

-          افزایش مقاومت گیاه درمقابل شوری

کودهای معدنی( شیمیایی) نیز پیامد های مثبت ومنفی خاص خود را دارند. از تأثیرات مثبت آن اینکه:

_  با مصرف کودهای ازته میزان مقاومت گیاه در مقابل شوری افزایش می یابد.

-         بسته به نوع کود PHخاک کاهش یا افزایش می یابد.

-          به رشدگیاه و افزایش محصول کمک زیاد می شود.

-     از تأثیرات منفی آن اینکه چنانچه مداوم صورت گیرد منجر به افزایش علفهای هرزشده وسبب سفتی خاک نیز می گردد. بمنظور کاهش تأثیرات منفی این کودها توجه به نوع آنها و شرایط آب وهوا بکارگیری روش صحیح و توجه به زمان از امورضروری بوده ضمن اینکه بایداز مصرف آنها به تنهایی خودداری شده و همیشه همراه با کودهای آلی مصرف شوند.

 8- انتخاب و کاشت گیاهان آبادکننده

 برای اصلاح و بهره برداری بهتر و بیشتر در زمین های شور لازم است تبخیر از سطح های آزاد( بدون گیاه) به حداقل برسد پس لازم است حتی الامکان از بایر یا آیش گذاشتن آنها خودداری شود و در صورتی که به هر دلیلی قصد کاشت گیاه مزورعی را نداریم اقدام به کاشت گیاهان آبادکننده ای مانند یونجه و سایر گیاهان هم خانواده و یاگیاهان دیگر شود.

-    یونجه : یونجه از بهترین گیاهان آبادکننده محسوب می شود در تناوب کشت نیز نقش مهمی دارد جهت نتیجه گیری بهتر لازم است این گیاه در چندسال متوالی( بیش از سه سال ) و همراه باگیاهان علفی کاشته شود.

-           جوزمستانی: این گیاه نیز نقش مؤثری در تداوم بهبود خاکهای شور بعهده دارد.

-     جو: این محصول در تمام دوره رشد نسبت به شوری مقاوم بوده ضمن کاستن نمک خاک، گیاه مناسبی در تناوب کشت نیز می باشند.

-     پنبه: پنبه به دلیل شدت تعرق از محصولات پرارزش زراعتی در مناطق گرم بوده و به تداوم اصلاح نیز کمک می کند.

-     برنج کاری: همانظورکه دربحث شستشوی خاک های شور اشاره شد در برخی از کشورها از عدم نفوذپذیری زمینهای رسی استفاده بهینه می شود که از آن جمله برنج کاری است به این صورت که در فصل تابستان زمین را به آب می بندند و اقدام به کاشت برنج می کنند. زیرا برنج از گیاهانی است که در تمام دوره رشد درون آب قراردارد بنابراین در طی رشد برنج نمک خاک وسطح آب زیرزمینی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.   

در این عملیات باید با احداث زهکشی از نفوذ شوری به زمینهای مجاور جلوگیری شود و یا در مناطقی از این شیوه استفاده شودکه زمینهای مجاور سفت و سخت باشند ویا محل مورد کشت پست ترین قسمت زمین باشد.

 ایجاد کمربند علفی نیز درجلوگیری از انتقال شوری مؤثر است.

 9- انتخاب روش صحیح کشت و آبیاری

 باانتخاب روش صحیح کشت و آبیاری نتیجه اقدامات قبلی تقویت و میزان کمی و کیفی محصول افرایش خواهد یافت.

 از روشهای کشت میتوان به کرتی، پشته ای، ردیفی(  نشتی) اشاره کرد.

 از روشهای آبیاری نیز میتوا ن کرتی، پشته ای، ردیفی، بارانی،  قطره ای و زیرزمینی را نام برد.

 1-روش کرتی کشت و آبیاری

بمنظور کنترل شوری خاک روش کرتی بهترین روش محسوب می شود، مشروط به همواربودن زمین و توجه به نوع گیاه.

 شراط همواری به این معنی نیست که زمینهای دارای حتی شیب کم، مناسب برای این شیوه نیستند. چرا که زارعین این نوع زمینها را بسیار مطلوب هم می دانند. منظور این است، ناهمواریهایی که منجر به تجمع نمک در نقاط مرتفع شوند باید به نوعی اصلاح و سپس مورد کشت قرار گیرند مانند تراس بندی زمینهای شیب دار و مسطح کردن هر طبقه.

 2- روش کشت و آبیاری نشتی

این روش معمولاً در زمین ها ی کم شیب و در کشتهای مکانیزه و همچنین جهت صرفه جویی در مصرف آب و  بذر مورد استفاده قرار می گیرد.


 مقایسه روش کرتی و نشتی:

-         در روش نشتی پشته ها زیر آب رفته و محل تجمع نمک میگردند.

-          ولی در روش کرتی مزرها زیر آب نرفته و تجمع نمک در مقایسه با روش نشتی بسیار کم است.

-     در روش کرتی نمک هایی که روی زمین جمع می شوند در اثر قوّه ثقل و تأثیر رطوبت زیاد همراه با آب تا عمق نفوذ می کند.

 معایب روش کرتی:

 به دلیل ایستادن آب زیاد در کرت، آب زیرزمینی بالا آمده و خاک سفت شده و به مرور شوری برمی گردد.

 راهکار مناسب جهت بکارگیری روش کرتی و نشتی

  با توجه به اینکه هریک از روشهای فوق، به نوبه خود دارای محاسن و معایبی هستند جهت بهره گیری بهینه توصیه میشود که:

 در زمین هایی که سطح آب زیرزمینی بالاست( 2-5/1) متر درسال های اول تا برطرف شدن شوری خاک و پائین رفتن آب زیرزمینی (3-5/2) متر،از روش کرتی و پس از آن از روش نشتی استفاده شود در ادامه نیز بهتر است زمین گاهی به شیوة کرتی و گاهی نشتی مورد کشت و آبیاری قرار گیرد.

 - روش کشت و آبیاری پشته ای

 تأثیر روش پشته ای تقریباً مانند کرتی است با این تفاوت که بعلت بلندی پشته ها و عمق شیارها  مقدار آب بیشتری می ایستد ونیاز به آب بیشتری است و از طرفی مانند روش کرتی نمک روی پشته ها جمع می شود ولی چون ارتفاع آب در شیارها زیاداست مقدار زیادی از نمک شسته شده و به عمق می روند.

 زمینهایی که این شیوه در آنها بکارگرفته می شود معمولاً برای کاشتن هندوانه، خربزه، طالبی، گرمک، وپنبه بکار می روند که پس از برداشت زمین را شخم زده و  هموار می کنند در نتیجه نمکهایی که روی پشته تجمع کرده بودند در تمام سطح زمین پخش می شوند.

 در این روش نیز بهتر است گاهی از روش کرتی نیز استفاده گردد تا از تجمع  نمک  در نقاط معین جلوگیری شده و از تأثیر املاح گیاه کاسته شود.

 روشهای آبیاری بارانی، قطره ای و زیرزمینی برای کنترل شوری و اصلاح خاک مفید نبوده و  بهتر است از بکاربردن آنها در مناطق خشک در زمین هایی که نیازبه اصلاح دارند خودداری شود.


 10- آبیاری به اندازه و به موقع

گرچه به کارگیری روشهای مناسب آبیاری درکاهش تأثیر نمک مؤثرند ولی تأثیر آبیاری بموقع و باندازه نیز کمتر از آن نیست. زیرا بین غلظت نمک محلول خاک و جوانه زدن و رشد گیاه ارتباط چشمگیری وجود دارد.  یعنی هرچه نمک موجود در خاک بیشتر باشد جوانه زنی و رشد کمتر صورت خواهد گرفت( نسبت عکس) پس باید کاری کرد که رطوبت خاک حتی الامکان بالا باشد. مخصوصاً در هنگام جوانه زنی به همین دلیل توصیه می شود که فاصله دفعات آبیاری در مناطق خشک کمتر از مناطق مرطوب باشد.


(2)

تداوم اصلاح

1-    جلوگیری از شورشدن مجدد خاک های اصلاح شده

 در مطالب گذشته بطور ضمنی به مواردی که منجر به جلوگیری از شوری مجدد می گردد اشاره شده لذا در اینجا به یک خلاصه و جمع بندی اکتفا می شود.

 اقداماتی که جهت اصلاح خاک صورت می گیرند باید استمرار ودوام داشته باشند. بعنوان مثل احداث رهکش  تنها به منظور اصلاح نیست بلکه باید پس از آن هم به طریقی که گفته شد مورد مراقبت و استفاده قرار گیرند.

 علاوه بر حفظ ومراقبت زهکشی ها و مداومت در سایر اقدامات، موارد زیر نیر به جلوگیری از شوری مجدد کمک می کنند:

 استفاده از مالچ های مخصوص نفتی به طرق مختلف و با اهداف مخصوص:

-         جهت تثبیت ماسه های روان، یا توده های انباشته شور.

-          جهت جلوگیری از تبخیر آب در سطح زمین و نهرهای زراعی

-          جهت عایق بندی عمقی زمینهای کشاورزی برای بهره گیری بیشتر از آب آبیاری.

در رابطه با آخرین مورد به وسیله مالچ طبقه عایقی درعمق زمین بوجود می آورند تا از پائین رفتن آب آبیاری جلوگیری کرده و با حفظ رطوبت در این فاصله  در مصرف آب صرفه جویی کنند.

 2- جلوگیری از پیش روی کویر

در مواردی که اصلاح زمین های شور و قلیایی عملی نیست بهتر است برای جلوگیری از پیش روی آن اقداماتی صورت گیرد.

-         از این زمینها بعنوان مرتع استفاده شود.

-          برای جلوگیری از فقر بیشتر و حتی غنی ساختن پوشش گیاهی:

 از چرای بیش از حد جلوگیری شود.

 با ریختن سیلابهای شیرین و یا کم نمک به حفظ وتقویت پوشش گیاهی کمک شود.

-    در صورت امکان با پاشیدن بذر و یا کاشتن وقلمه زدن گیاهان با ارزش کویری( علفی) پوشش گیاهی تقویت شود.

-         با رواج کشت گیاهان علوفه ای به بهبود وضع دامداران کمک شود.

-         از چرای بیش از حد در حد لخت شدن زمین جلوگیری شود.

-          از جمع آوری علوفه از مراتع بمنظور علوفه زمستانی خودداری شود.

خاک های شور ایران و چگونگی شورشدن آنها

قسمت اعظم کشور ما دارای آب و هوای خشک ونیمه خشک بوده و حدود زیادی از سطح آنرا رسوبات دوره سوم زمین شناسی ( نمک وگچ) پوشانده است. به همین دلیل وسعت زمینهای شور با درجات شوری متفاوت در ایران قابل توجه است.

 در مناطق شمالی ایران، در سواحل دریای خزر زمینهایی که تحت تأثیر آب دریا قرار دارند شور محسوب می شوند.

 در شمال غربی، سطح قابل توجهی از حوضه شمالی دریاچه ارومیه شور است و علت شوری آن وجود زمینهای شور می باشد.

 مناطق وسیع دیگری نیز در بخش مرکزی دارای خاک شور و سدیمی هستند مانند  دشت کویر، مسیله قم، بیابان لوت، طبس و ......

  در سواحل جنوبی نیز زمینهای شور در وسعت زیادی دیده می شوند.

 کویرهای پراکنده نیز در مناطق مختلف وجود دارند.

   علل شوری خاک در ایران

 عوامل شوری خاک در ایران نیز از راههای طبیعی و غیرطبیع صورت می گیرند.

طبیعی:

- اصولاً جنس زمین شور است.

 - براثر تبخیر شدید و بالاآمدن آب شور، شور شده است.

 - سیلاب های شور به آن ریخته شده اند.

- تشکیلات زمین شناسی شور و وجود نمک در اطراف منطقه سبب شوری شده است(کویر )

-  ممکن است منطقه ای تحت تأثیر دو یا چند عامل شور شده باشد.

- وزش بادهای شدید سبب تبخیر سطحی و شوری شده اند.

 - بادهای شدید توده های سست شور را کنده و به نقاط دیگر منتقل کرده اند(لوت)

 عوامل مصنوعی( انسانی)

-         آبیاری بی رویه با آبهای شور

-           عدم آشنایی به اصول صحیح کشاورزی بویژه در زمینهای شور

-          استفاده از کودهای شیمیایی نامناسب

-         روش کشت نامناسب

-          استفاده از کودهای حیوانی شور

-     آبیاری زیاد آسیب های جبران ناپذیری به دنبال داشته است . بطوریکه مزارع و روستاهایی در حواشی دشت کویر و بیابان لوت، زمانی حاصلخیز بوده و یا زمین آنها کمتر شور بوده ولی در اثر این اشتباه آنچنان شور شده اند که متروک مانده اند و یا بسیاری از محصولات در آن بعمل نمی آیند و یا نامرغوب بستند.

 بانتظار روزی که به عنایت الهی و با کمر همت مردم این رونده جای خود را به رشد و بالندگی دهد.

امیدوارم آنچه را که از طرف

 این کارآموز مبتدی و ناآگاه ارائه شد

 به بزرگواری و اغماض پذیرفته باشید

الهی :

در دلهای ما

جز تخم محبت مکار

بر تن و جان ما

جز الطاف خود مگمار

و

بر کشته های ما

جز باران رحمت خود مبار 

منابع :

منابع نوشتاری :

حفاظت خاک : دکتر پرویز کردوانی – انتشارات دانشگاه تهران

مناطق خشک : دکتر پرویز کردوانی – انتشارات دانشگاه تهران

بحران جهانی کشاورزی : ترجمه مهندس پرویز .ط.چایچی

www.jardining.blogfa.com

www.sabziran.ir

www.irandeserts.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد